برند همون زمانی که بهتون یه دامن می‌دن و شما روی مارکش اسم "Dior" را می‌بینید، در پوسته خودتان نمی‌گنجید پس از دیدن مارک و این حس بهتون دست می‌ده که آدم مهمی هستید . حالا اگر همون دامن را بهتون بدن و بهتون بگن که اینو از لباس‌فروشی "مهسا شیتان فیتان " برایتان خریده‌اند شما قاعدتاً حس متفاوتی نسبت به دامن خواهید داشت....
برند؛ هویت شما!
برند همون هویت و شخصیتی هست که یک کسب‌وکار، محصول یا فرد برای خودش می‌سازه تا توی ذهن مردم موندگار بشه. ولی طراحی برند هم مثل بیشتر کارها راحت نیست!
پس لطفاً آن دامن را گوشه‌ایی بزارید که زیادی کار داریم..
قدم‌های اول برای طراحی یک برند جذاب:
برای طراحی برند اول نمی‌ریم یه لوگوی خوشگل طراحی کنیم، یا بشینیم یه پوستر جذاب دیزاین کنیم...نه!
توی قدم اول باید "هدف برندمان را مشخص کنیم" ببینیم این سرویس و محصولی که داریم چه مشکلی از کاربران را حل می‌کنه؟ و اینکه "چرا از همون اول این برند به وجود اومد؟ هدفش چیه؟"
توی قدم دوم باید برید درمورد مخاطبان هدف برندتون تحقیق کنید...منظورم از تحقیق اینکه برید عین این دانشمندا که روی گونه‌های جانوری تحقیق می‌کنند روی مخاطبان هدفتون تحقیق کنید، بفهمید " مشتریان اصلیتون چه کسانی هستند" و "چگونه برند شما زندگی آنها را بهتر می‌کنه"
ای کاش برندینگ به همین راحتی بود ولی قدم سومی هم هست....
توی این مرحله شما به جای اینکه روی مخاطبان‌هدفتان تحقیق کنید، می‌روید و کمی از رقباتون سر در میارید. بیاید با همون مثال دامن جلو بریم (رنگشم همین طوری بی دلیل آبی درنظر می‌گیریم ). شما لباس‌فروشی "مهسا شیتان فیتان" هستید و توی یک پاساژ مغازه دارید، توی اون پاساژ به غیر از شما کلیییی برند دیگه هم هست که اونها هم لباس می‌فروشند ولی اگر دقت کرده باشید اینجا یه چیزی هست که اون دامن "Dior" را برای شما متمایز می‌کنه از "مهسا شیتان فیتان" . Dior از همون اول خودش را به عنوان یک برند شیک و خاصت و فقط برای افراد خاصی از جامعه معرفی کرد، Dior برای خوش وجه تمایز ایجاد کرد از رقباش. توی مسیر طراحی برند شما باید دنبال این باشید که "چه چیزی شما را از رقباتون متمایز می‌کنه؟" مثلاً از ابریشم دامناتون، توی سایز‌های خیلی خاصی که معمولاً تولید نمی‌شن تولید میشه یا چه‌می‌دونم از پارچه‌های بازیافتی تولید میشه یا مثلاً با دست می‌دوزینش. خلاصه که این وجه تمایز همه‌چیزه عملاً! توی تمام تبلیغات می‌تونین ازش بگین، و حتی به این وجه تمایزشناخته بشید
ولی هنوز وقتش نیست که برید تو کاره لوگو.....اینجا اول باید از یک مرحله‌ی دیگه رد بشید...تعیین "چشم انداز" برند.
چشم اندازه؛ آرزویی دست یافتنی!
چشم‌انداز یعنی تصویری از هدفی که برند می‌خواد در آینده بهش برسه، مثل مقصدی هستش که برند برای خودش درنظر می‌گیره تا بهش دست پیدا کنه. مثلاً چشم اندازه Dior: این برند می‌خواهد مرزهای مد و زیبایی را جابه‌جا کند و همیشه نمادی از شکوه و نوآوری باقی بماند.
دقیقاً همین‌قدر بزرگ باید باشه چشم اندازه، مثل یک رویا!
جمع بندی:
فهمیدن اهداف برند به شما کمک می‌کنه بفهمید چه لحنی چه شعاری و چه شخصیتی برای اون برند مناسبه، پس از یادگیری این چند مرحله دریغ نکنید:)) و لازم نیست Dior باشید تا موفق بشید...Dior هم یه زمانی "لباس فروشی مهسا شیتان فیتان " بوده...! هدف محصول یا سرویسی که ارائه میدید را مشخص کنید، برای برندتان یک هدف تعیین کنید که در آینده می‌خواید بهش برسد و تمام کارهایی که انجام میدید در این مسیر ، مخاطبان هدفتون را بشناسید، رقبا را آنالیز کنید و وجه تمایزی برای خودتان ایجاد کنید، در آخر هم یادتون نره برند یک روزه رشد نمی‌کنه، صبور باشید.. ...:))
