زمین امروز که باسیلاب سیرایی شود نشان مدیریت آب خیزداری در لحظه است .
پسماند تفکرات نو ظهور تعصب معابانه در ظاهر پوست زیرین گربه که خود از درد های داخلی گریزان است و اندک ملاحظه ایی برای درنگ ندارد.
قامت سرو گویند در برابر باد چون لرزان شد بید مجنون به دید و زخویش وارهید و در سایه ی سرو مستان و خیزان شد.
پیکر خورشید بدمید بر قامت سرو ،چون روز نشان از فهم خدا از بطلان سستی ها و کج فهمی ها است
که در پوسته ی زمین خود را به سان خود باور و خود رویش نشان داد .
پندار این قاموس ناسوتی دلیل راهی نیست چون کعبه ی بی خدا .
آفتاب چو خنجر کشید بر سایه ی سرو ،بید چو خود دید که آسمان عجبا جمال قامت ما نیز در خود دارد .
کاش ز دیر زمانی خود بودم اندر قامت خویش تا که بیخ بنیادم برمی کشیدم تا دولت خویش سازم اندر آسمان خویش .
حال نوگرایی در پسامدرن آخرالزمانی گسست دوگانگی ها در پرتو بی اعتقادی بر اصالت است.
زخویشش وارهید مردم بی چراغ اندر شب ظلمانی
وای که دست گیرد ز ظلمت افتاده بر چشمان جهانی
باز گوید که تنها است این طفیل هستی که خالق بر این اندیشه نکرد که جهان زحول خود بر محور دگر چرخان شده است تا که در مسیر ژگرف یک حکایت کند.
لطف ایزد به نهد سر راه عقل تاکه تارک دنیا شود
مگرش وانهد همه اش که در اندیشه ی فردا شود.
