تلخترین و پرحادثهترین هفته همه این سالها را پشت سرگذاشتیم. ترور و به شهادت رساندن سردار سپهبد سلیمانی، کشتهشدن ۶۹ تن از تشییعکنندگان هنگام مراسم تجلیل و خاکسپاری، سقوط هواپیمای مسافربری و کشتهشدن ۱۷۶نفر سرنشین که ۱۴۷ نفرشان هموطنان عزیزمان بودند، واژگونی اتوبوس ها،سایه شوم جنگ با تهدید به از بین بردن ۵۲ مکان فرهنگی ایران، حمله موشکی به پایگاههای آمریکا در عراق و…
حوادثی تلخ، دردناک، مرگبار و ترسناک؛ حوادثی که میشد در طول چند سال و به مروراتفاق بیفتد را در یک هفته نفسگیر پشت سرگذاشتیم. مگر میشود ما بهعنوان کارآفرینان نسبت به حوادث رویداده در کشورمان بیتفاوت باشیم و خودمان و کسبوکارمان متاثر از این تحولات نباشیم. ما بخشی از این مردم و جامعه هستیم.شادی و غممان یکی است. وظیفه داریم بهعنوان یک شهروند ایرانی واکنش نشان بدهیم. متاثر، اندوهگین و نگران باشیم اما فراموش نکنیم اگرچه این اتفاقات ناگوار و تحولات ناخواسته بر کسبوکار ما تاثیر میگذارد، اما نباید باعث شود تألمات، عصبانیتها و احساساتمان بر کسبوکارمان و آینده آن تاثیر منفی بگذارد و ناگهان تصور کنیم همهچیز تمام شده است و دیگر نمیتوان ادامه داد.
وقتی کشتی یا قایقی گرفتار دریایی طوفانی میشود، وظیفه ناخدای هر کشتی و قایقی در عین کمک به همنشینانش این است که سکان را رها نکرده و قایق را کنترل کند تا به سلامت از طوفان عبور کنند. آنچه امروز کشور ما بهخصوص مردم شریف کشورمان را بیش از حمله نظامی تهدید میکند، تحریمهای اقتصادی و اقتصاد بیمار و خسته است؛ اقتصادی که نیاز به رونق و اشتغال و تلاش بیشتر دارد. بر این باورم هرکس در این شرایط سخت تنگه اُحدی دارد که نباید آن را رها کند.
تنگه اُحد ما کارآفرینان اقتصاد ایران است و کسبوکارمان، بلافاصله پس از مشارکت در هر رویدادی باید به تنگه خود بازگردیم و آن را رها نکنیم. اگر دلمان برای ایران میتپد، اگر دلمان در گرو عشق به مردم و جوانان کشورمان است، باید کسبوکارمان را سامان داده و توسعه بدهیم و برای جوانان اشتغال ایجاد کنیم. در این چند روز سختترین شرایط را پشت سر گذاشتیم که آخری هم نخواهد بود. تجربه زیسته کارآفرینان جهان که شرایطی مشابه ما داشتهاند، نشان میدهد آنها نیز در شرایط مشابه ما حتی بدتر از ما سکان هدایت کسبوکارشان را محکم چسبیده و نگذاشتند ناامیدی بر آنان غلبه کند و تسلیم شرایط سخت نشدند.
هیچگاه دوست نداشتم این جمله نیچه را بگویم چراکه هیچ انسانی تمایل ندارد تا آستانه مرگ رفته واین مقدار درد و رنج را تحمل کند اما «آنچه مرا نکشد، قویترم میکند». ما باید قوی باشیم و با هنرمندی مشکلات را پشت سر بگذاریم و کسبوکارمان را هدایت کنیم به امید رسیدن به ساحل «مادر صلحها» که پیش روی ماست.