هر شرکتی به یک برنامه استراتژیک نیاز دارد تا بداند به کجا میرود، برای تغییر آماده شود و یک تیم قوی و همسو بسازد.
برنامه ریزی استراتژیک برای هر کسب و کاری اعم از بزرگ و کوچک ضروری است. این فرآیندی است برای اینکه بفهمید شرکت شما به کجا میرود و چگونه به آنجا برسید - اما خیلی بیشتر است.
یک برنامه استراتژیک شما را به عنوان یک کسب و کار مشخص می کند و اقدامات مشخص برای دستیابی به اهدافتان را فهرست می کند. هنگامی که غیر منتظره رخ می دهد، یک برنامه استراتژیک به کسب و کار شما کمک می کند تا بقای خود را حفظ کند و فرصت های جدیدی را بیابد و در عین حال به ارزش ها و ماموریت خود وفادار بماند.
علاوه بر این، ساختن یک برنامه استراتژیک یک تمرین تیم سازی است که می تواند کارمندان را گرد هم آورد و نحوه ارتباط آنها را متحول کند.
«برنامهریزی استراتژیک شرکتها را به یک سطح جدید و روش جدیدی از عملکرد میبرد .
"این منجر به بسیاری از لحظات و ایدههای آهها میشود که قبلاً به آنها فکر نکرده بودند. نحوه کار تیم ها با یکدیگر را تغییر می دهد و آنها را در یک چشم انداز مشترک تراز می کند."
کافی میگوید: بسیاری از شرکتها در زمان شیوع بیماری همهگیر مزایای برنامهریزی استراتژیک را دیدند. آنهایی که برنامه محکمی داشتند اغلب در عبور از اختلالات انعطاف پذیرتر بودند و حتی می توانستند از فرصت های جدید استفاده کنند.
مزایای تصمیم گیری تیمی و حل مسئله فراتر از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک است.
او می گوید: «آنها تمایل دارند ارتباطات داخلی بهتری داشته باشند و نسبت به ایده های جدید بازتر باشند. "مزایای تصمیم گیری تیمی و حل مسئله فراتر از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک است. عنصر انسانی شگفت انگیز است.»
یک برنامه استراتژیک وضعیت فعلی شرکت، وضعیت مطلوب آینده و چگونگی رفتن از یکی به دیگری را توصیف می کند. اجزای خاص معمولاً عبارتند از:
برخی از طرح ها همچنین شامل جزئیات نحوه نظارت و ارزیابی اجرا می شوند.
دوره برنامه ریزی برای برنامه های استراتژیک معمولاً سه تا پنج سال بود، اما در حال حاضر به دلیل سرعت فزاینده تغییر در فناوری و بازار، برای شرکت ها استفاده از بازه زمانی کوتاه تری بین دو تا سه سال رایج است.
شرکتهایی با چندین واحد تجاری و شرکتهای هلدینگ که چندین کسبوکار مستقل را کنترل میکنند، اغلب یک طرح شرکتی طولانیتر ایجاد میکنند . ممکن است سه تا 10 سال را پوشش دهد و اهداف گسترده تری را برای کل سازمان و هر گونه خدمات مشترک مانند بازاریابی، منابع انسانی و امور مالی مشخص کند. طرح سازمانی چارچوبی برای برنامه ریزی استراتژیک در هر واحد یا کسب و کار در سازمان فراهم می کند.
یک برنامه استراتژیک همان برنامه تجاری نیست (گاهی اوقات برنامه عملیاتی نیز نامیده می شود. برنامه دوم نحوه اداره شرکت خود را به صورت روزانه توضیح می دهد. همچنین برای توضیح یک تجارت جدید یا ابتکار لازم است. به بانکداران، سرمایه گذاران یا شرکا چگونه و چه زمانی انتظار دارید که بازده و سود داشته باشید.
از سوی دیگر، یک برنامه استراتژیک اهداف آینده یک شرکت و یک برنامه عملیاتی برای رفتن از وضعیت فعلی به وضعیت آینده مطلوب را ترسیم می کند. هدف ایجاد همسویی تیمی و ظرفیت تصمیم گیری برای آمادگی برای آینده و استفاده از فرصت ها برای رشد یا بهتر شدن در کاری است که انجام می دهید. مخاطب تیم شماست.
شرکتی را در نظر بگیرید که مدل کسب و کارش فروش بسته های نرم افزاری به بخش خدمات مالی است. برنامه استراتژیک آن ممکن است گسترش فروش به یک بازار جدید - برای مثال تولید سنگین - باشد، در حالی که برنامه تجاری آن بودجه و منابع مورد نیاز برای پشتیبانی از مدل تجاری فعلی (چگونه شرکت در حال حاضر بستههای نرمافزاری را میفروشد) و برنامه استراتژیک (چگونه این شرکت قصد دارد بسته های نرم افزاری را به بازار جدید عرضه کند).
برنامه ریزی استراتژیک اغلب نادیده گرفته می شود، اما برای موفقیت شرکت شما بسیار مهم است. حتی اگر از مسیری که تجارت پیش می رود راضی هستید و برنامه های بلندپروازانه ای برای حرکت در مسیر جدیدی ندارید، حیاتی است.
استراتژی شما می تواند به سادگی یافتن راه هایی برای کارآمدتر بودن در کاری که اکنون انجام می دهید باشد. فرآیند برنامه ریزی همچنین به تیم شما اجازه می دهد تا در مورد تغییرات آتی که می تواند بر کسب و کار شما تأثیر بگذارد و نحوه آماده شدن برای آنها طوفان فکری کند.
کافی میگوید: «بسیاری از شرکتها در آینه نگاه میکنند و فکر میکنند چیزی تغییر نخواهد کرد. «آنها همین کار را انجام می دهند و سرشان را بالای آب نمی گیرند تا ببینند چه چیزی در راه است. اما تغییر اجتناب ناپذیر است، به خصوص با توجه به COVID-19 و فناوری جدید که روز به روز در راه است. اگر آماده نباشید، به احتمال زیاد به دیوار برخورد می کنید یا فرصت ها را از دست می دهید.
برنامه ریزی استراتژیک موفق نیاز به همکاری نزدیک بین مالکان، رهبری ارشد و کارمندان کلیدی دارد. مالکان یا هیئت مدیره ممکن است اصول راهنما در سطح بالایی را تعیین کنند (به عنوان مثال، تبدیل شدن به یک شرکت 100 میلیون دلاری )، در حالی که رهبری و پرسنل کلیدی می توانند اهداف و اقدامات خاص تری را برای دستیابی به این اصول تعیین کنند.
برخی از کارآفرینان این اشتباه را مرتکب می شوند که به اندازه کافی از تیم خود را درگیر نمی کنند. این می تواند منجر به یک برنامه معیوب و خرید ضعیف از سوی کارکنان مورد نیاز برای اجرای آن شود.
کافی میگوید: «بهترین طرحها بر اساس همه ایدههایی است که بهوجود میآیند.
برنامه ریزی استراتژیک اولین قدم برای پیچیده تر شدن به عنوان یک تجارت است. تیم قویتری میسازد و تصمیمگیری و نحوه ارتباط مدیران را بهبود میبخشد .
یک فرآیند بسته همچنین کسب و کار را از یکی از بزرگترین مزایای جانبی برنامه ریزی استراتژیک محروم می کند: تیم سازی و همسویی.
کافی میگوید: «برنامهریزی استراتژیک گاهی اولین باری است که یک کسبوکار تا به حال جلسه مدیریتی برگزار میکند. «کارآفرین ممکن است به فراخوانی عکس عادت داشته باشد و تفویض اختیار نکند. هیچ انعکاسی برای بحث در مورد مسائل و راه حل ها وجود ندارد، که می تواند منجر به تصمیم گیری های ضعیف، به ویژه در هنگام رویدادهای پیش بینی نشده شود.
"برنامه ریزی استراتژیک اولین قدم برای پیچیده تر شدن به عنوان یک تجارت است. تیم قویتری میسازد و تصمیمگیری و نحوه ارتباط مدیران را بهبود میبخشد.»
همچنین مهم است که یک تسهیل کننده خارجی برای هدایت فرآیند مشارکت داشته باشد. این فرد میتواند مطمئن شود که تمرین به یک برنامه مفید برای شرکت شما منجر میشود که در قفسه نادیده گرفته نمیشود. آنها همچنین می توانند اطمینان حاصل کنند که همه دیدگاه ها شنیده می شوند.
کافی میگوید: «اگر هیچ تسهیلکننده خارجی وجود نداشته باشد، مردم اغلب چیزی را که برخلاف خواستههای رئیس است، مطرح نمیکنند یا نمیگویند.
بسیاری از برنامه های استراتژیک به دلیل اجرای ناقص شکست می خورند . هنگامی که یک برنامه به اندازه کافی از طریق شرکت اطلاع رسانی نمی شود و به کارمندان زمان، پشتیبانی و منابع کافی برای اجرای برنامه اقدام داده نمی شود، اغلب اتفاق می افتد. گاهی اوقات مقصر خود برنامه است: برنامه شما ممکن است از اهداف غیرواقعی یا موارد مبهم اقدام کند.
برگزاری جلسات منظم تیم برای نظارت بر پیشرفت برنامه اقدام، مسئول نگه داشتن افراد و شناخت موفقیت ها ضروری است. جلسات فرصتی برای برداشتن گامهای اصلاحی و اصلاح برنامه عمل برای در نظر گرفتن شرایط متغیر است.
پس چند وقت یکبار باید ملاقات کنید؟ کافی میگوید جلسات ماهانه معمولی است و هر سه ماه یکبار غواصی عمیقتری دارد. باید سالانه یک بازبینی عمیقتر برای بهروزرسانی طرح، ارزیابی آنچه مؤثر بوده و نبود، و یک برنامه اقدام جدید برای 12 ماه آینده انجام شود. سال ماقبل آخر این برنامه زمان مناسبی برای تعیین اهداف جدید برای یک برنامه استراتژیک تجدید شده برای دو تا سه سال آینده است.