مشاوره کسب و کار آکو
مشاوره کسب و کار آکو
خواندن ۱۲ دقیقه·۲ سال پیش

7 اصل کلیدی بازاریابی





بازاریابی برای برند شما کاملا ضروری است. اما اگر مطمئن نیستید که از کجا شروع کنید، تنها نیستید. حجم عظیمی از کار و فکر وجود دارد که به یک استراتژی بازاریابی وارد می شود .

با این حال، داشتن برخی از دستورالعمل‌ها به عنوان پایه و اساس مفید است - اصولی که می‌توانند به شما کمک کنند بهترین مسیر اقدام برای بازاریابی شرکت خود را پیدا کنید.

امروز ما در مورد هفت اصل بازاریابی صحبت می کنیم که می تواند به شما در تصمیم گیری تجاری در هنگام بازاریابی برندتان کمک کند. اینها شامل 4 P (محصول، قیمت، مکان، تبلیغات) و چند مورد اضافی است که اخیراً به ترکیب بازاریابی اضافه شده است.

ما هر یک را تجزیه می‌کنیم و یک تعریف دقیق و همچنین توصیه‌ها و مثال‌های عملی ارائه می‌کنیم تا به شما کمک کند بدانید چگونه این اصل را در برند خود اعمال کنید.

اصول بازاریابی چیست؟

7 اصل کلیدی بازاریابی عبارتند از:

  • تولید - محصول
  • قیمت
  • محل
  • ترویج
  • مردم
  • فرآیند (یا موقعیت یابی)
  • مدارک فیزیکی (یا بسته بندی)

اصول کلاسیک بازاریابی، معروف به 4 Ps، در ابتدا چندین دهه پیش توسط یک استاد بازاریابی در دانشگاه هاروارد تعریف شد. این اصول - که شامل محصول، قیمت، مکان و تبلیغات است - می‌توانند تا دهه 1940 ردیابی شوند و مجموعه منابعی را تشکیل می‌دهند که یک شرکت باید از آنها برای بازاریابی خود برای مخاطبان هدف خود استفاده کند.

در حالی که اکثر مردم مدل 4 Ps را می شناسند، برخی از نسخه ای از این اصول بازاریابی استفاده می کنند که بیشتر برای مصرف کنندگان طراحی شده است: مصرف کننده، هزینه، راحتی و ارتباطات.

20 سال بعد، محققان این اصول بازاریابی را دوباره بررسی کردند و فهرست را طولانی کردند و در مجموع 7 P را ایجاد کردند. افراد، فرآیند (یا موقعیت‌یابی) و شواهد فیزیکی (یا بسته‌بندی) به اصول کلاسیک بازاریابی اضافه شدند.

از آنجایی که 4 P اول بیشتر برای محصولات ملموس کاربرد دارند، این اصول اضافی برای مشاغل مبتنی بر خدمات مفید هستند. در برخی موارد، افراد حتی اصول بیشتری را اضافه می کنند - مانند بهره وری و کیفیت، یا شرکا.

7 P باید به عنوان راهنمایی برای کمک به کشف بهترین استراتژی بازاریابی برای کسب و کار شما باشد. این اصول به شما کمک می کند در مورد اینکه چه چیزی بفروشید، به چه کسی بفروشید و چگونه مشتریان را حفظ کنید تصمیم بگیرید. در نهایت، آنها می توانند تأثیر مثبتی بر روی نتیجه شما بگذارند.

1.تولید محصول






اولین مورد از این هفت اصل بازاریابی محصول است. یک محصول را می توان صرفاً به عنوان کالایی تعریف کرد که خواسته ها یا نیازهای مصرف کننده را برطرف می کند. برخی از محصولات کالاها یا اشیاء ملموس هستند.

دیگران - مانند تجربه - ناملموس هستند. اگر کسی از شما بپرسد که محصول شرکت شما چیست، احتمالاً می توانید به سرعت جزئیات را از بین ببرید. (اگر نه، باید بتوانید!) یک کلید مهم در اینجا این است که محصول شما باید خواسته ها و نیازهای مشتریان شما را برآورده کند.

نحوه اعمال آن

تحقیقات بازار انجام دهید تا مطمئن شوید محصول شما متمایز است. تحقیقات بازار فرآیند به دست آوردن اطلاعات در مورد بازار هدف شما است تا بتوانید بفهمید که آیا یک محصول خاص موفق خواهد شد یا خیر. این به شما کمک می کند تا در مورد اینکه آیا نیازی به محصول شما در بازار وجود دارد یا خیر - اگر محصول شما مشکلی را که مشتری شما دارد را حل کند، به شما کمک می کند.

شما می توانید تحقیقات بازار را از طریق روش هایی مانند:

  • نظرسنجی یا پرسشنامه مشتریان
  • مصاحبه ها
  • تحلیل رضایت
  • تحقیق شخصیت کاربر
  • تحلیل رقابتی

اینها همه راه های عالی برای درک بهتر مخاطبان هدف شما هستند. از آنجا، شما قادر خواهید بود هر گونه تغییر لازم را در محصول خود ایجاد کنید تا بهتر نیازهای آنها را برآورده کند.



https://akobdc.com/category/education/


2.قیمت

دومین اصل بازاریابی قیمت است. قیمت صرفاً مبلغی است که مصرف کننده برای یک محصول می پردازد. با این حال، تعیین قیمت شما همیشه به این آسانی نیست.

برای درک اینکه رقبای شما برای محصولات قابل مقایسه چه هزینه ای می پردازند، مشتریان شما انتظار دارند که برای محصول شما چه چیزی بپردازند و واقعاً چه چیزی را باید هزینه کنید، تحقیقات بازار دقیقی لازم است.

نحوه اعمال آن

تعیین قیمت شما می تواند کار دشواری باشد. با محاسبه هزینه های مورد نیاز برای ایجاد محصول خود و ارائه آن به بازار شروع کنید. اطمینان حاصل کنید که نه تنها کالاهایی را که برای ساخت محصول خود نیاز دارید، بلکه موادی که برای تبلیغات و بسته بندی استفاده می شود و همچنین زمان تولید را اضافه کنید.

بعد، حاشیه سود خود را بالای آن عدد قرار دهید. مشخص کنید که چه درصدی از حاشیه سود را می خواهید به دست آورید. سپس کل هزینه های متغیر خود (عددی که در مرحله اول به دست آورده اید) بر یک منهای حاشیه سود مورد نظر خود تقسیم کنید. در نهایت، هزینه های ثابت مرتبط با راه اندازی کسب و کار خود را اضافه می کنید.

این روش قیمت گذاری به عنوان قیمت گذاری به اضافه هزینه شناخته می شود . این کار به دلیل پایداری طولانی مدت است. با گذشت زمان، می توانید از این قیمت پایه صرف نظر کنید تا روندها یا قیمت محصول شما در مقایسه با محصولات رقبا را در نظر بگیرید. اما این عدد اولیه مکانی برای شروع به شما می دهد.

3.محل

مکان مکانی است که محصول شما برای خرید در دسترس مصرف کنندگان است. مکان همه چیز در مورد فراهم کردن دسترسی برای مصرف کننده است. لزومی ندارد که یک فروشگاه فیزیکی و آجری باشد. همچنین می تواند یک وب سایت یا مکان آنلاین دیگر باشد.

از هر چهار نفر یک نفر به صورت آنلاین خرید می کند . نکته کلیدی این است که محصولات خود را تا حد امکان در دسترس قرار دهید تا سفر خرید برای مصرف کنندگان راحت باشد.

نحوه اعمال آن

به کانال های توزیعی که محصول شما در آن عرضه می شود فکر کنید. محصول خود را در چه مکان هایی یا به چه روش هایی می فروشید؟ و مهمتر از همه، آیا این مکان ها مکان هایی هستند که مخاطبان هدف شما وقت خود را در آن سپری می کنند؟ بزرگتر از فروشگاه خود فکر کنید و در نظر بگیرید که کجا می توانید محصول خود را بازاریابی کنید - مانند نمایشگاه تجاری، جشنواره یا فروشگاه محلی دیگر.

به طور مشابه، اگر به صورت آنلاین فروش می کنید، مجبور نیستید از وب سایت خود دست بکشید. بسته به ماهیت محصول خود، ممکن است به فروش در موارد زیر نیز فکر کنید:

  • آمازون
  • Etsy
  • Shopify
  • بونانزا
  • eBay
  • دست دادن
  • فیس بوک
  • اینستاگرام

جواهر فروشی Love Stylize محصولات خود را در وب سایت خود به فروش می رساند — اما می توانید از اینستاگرام نیز خرید کنید. این به برند کمک می کند تا با یک نقطه فروش دیگر به افراد بیشتری دسترسی پیدا کند.

4.ترویج

تبلیغات ارتباطات بازاریابی است که توسط برند شما ایجاد می شود. تلاش های تبلیغاتی شما باید به سمت مخاطبان هدف شما باشد. هدف شما این است که آنها را آگاه کنید که چه کسی هستید و چه چیزی برای ارائه دارید. سپس می توانید شروع به حرکت آنها از طریق قیف فروش کنید.

انواع مختلفی از استراتژی های بازاریابی تبلیغاتی وجود دارد که عبارتند از:

  • بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی. بسته به مخاطبان برند شما، پلتفرم ها ممکن است شامل فیس بوک، اینستاگرام، توییتر، یوتیوب ، پینترست، لینکدین یا تیک تاک باشند.
  • روابط عمومی. روابط عمومی راهی برای مدیریت نحوه نگرش عموم به برند شماست.
  • بازاریابی ایمیلی. ایمیل‌های بازاریابی و/یا خبرنامه‌های ایمیلی ارسال کنید تا به مشتریان کمک کنید تا از طریق قیف فروش حرکت کنند.
  • بازاریابی محتوا. این معمولاً محتوای طولانی مانند پست‌های وبلاگ، ویدیوها، کتاب‌های الکترونیکی ، پادکست‌ها یا وبینارها است .
  • تبلیغات. شرکت خود را از طریق رادیو، تلویزیون، تبلیغات موبایلی یا انواع دیگر تبلیغات تبلیغ کنید.
  • بازاریابی جستجو سئو یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو می تواند به رتبه بندی وب سایت شما در نتایج موتورهای جستجو کمک کند.
  • بازاریابی مستقیم. با بازاریابی مستقیم، مستقیماً به سراغ مشتری ایده آل خود می روید تا با آنها ارتباط برقرار کنید.
  • پیشبرد فروش. کمپین فروش یک پیشنهاد ویژه است که برای برانگیختن علاقه به محصول شما طراحی شده است.

یک استراتژی بازاریابی دیجیتال سالم از انواع مختلفی از تبلیغات استفاده می کند.

نحوه اعمال آن

هنگامی که برند خود را تبلیغ می کنید، هم تبلیغات صریح و هم محتوایی را که صرفاً به دنبال ارائه ارزش هستند، درج کنید. علاوه بر یافتن تعادل تبلیغاتی مناسب، باید بفهمید که چه چیزی (پیام خود) و هر چند وقت یک‌بار با آن ارتباط برقرار می‌کنید.

Spotify نمونه ای از یک برند با استراتژی بازاریابی کلی عالی است. این برنامه موسیقی معروف از داده ها برای طراحی کمپین های خلاقانه استفاده می کند که مستقیماً با کاربران صحبت می کند.

این شرکت کار خود را به خوبی انجام می دهد تا از روندهای رسانه های اجتماعی مطلع شود. و چه چیزی شخصی‌تر از Spotify Wrapped شما در پایان سال است؟ این کمپین‌های قابل اشتراک‌گذاری وفاداری به برند را تقویت می‌کنند و در معرض دید مخاطبان جدید قرار می‌دهند.

5.افراد (یا موقعیت یابی)

افرادی که به آنها می فروشید - و افرادی که در شرکت شما این کار را انجام می دهند - جنبه مهمی از بازاریابی هستند. چه افرادی که به آنها اشاره می‌کنید مشتریانی باشند که با برند شما در تعامل هستند یا کارمندانی که باعث ایجاد جادو می‌شوند، مردم جزئی از بازاریابی شما هستند که نمی‌توانید آنها را نادیده بگیرید.

برخی از محققان ترجیح می دهند به جای آن از کلمه Positioning استفاده کنند. این به موقعیت صحیح محصول برای ارائه آن در مقابل مخاطبان مناسب اشاره دارد.

نحوه اعمال آن

این اصل بازاریابی را با بهبود خدمات مشتری خود اجرا کنید . برای یک فروشگاه خرده‌فروشی، روی آموزش همه کارمندان (حتی آنهایی که احساس می‌کنند خدمات مشتری کارشان نیست) در مورد محصولات جدید و آخرین معاملات تمرکز کنید.

آنها باید تشویق شوند تا مشتریان را با نام خطاب کنند و همیشه باید مایل باشند که برای یک مشتری تلاش بیشتری کنند. داشتن یک «اسکریپت» برای کارمندان که در موقعیت‌های معمولی به آن بازگردند، می‌تواند کمک کند.

خدمات مشتری برای تجارت الکترونیک کمی متفاوت به نظر می رسد. با استفاده از ابزارهای دیجیتال برای کمک به تیم خود در سازماندهی پیام ها، در سریع ترین زمان ممکن به هر پیام یا شکایتی پاسخ دهید.

ارائه یک گزینه سلف سرویس با چت بات (مانند گزینه چت Sephora که در زیر نشان داده شده است) یا پورتال را در نظر بگیرید. با این حال، در پایان روز، همان اصول اعمال می شود: شخصی، دوستانه و تا آنجا که ممکن است کمک کننده باشید.

6روند

فرآیند چیزی است که در پشت صحنه هنگام ایجاد محصول یا خدمات خود اتفاق می افتد. از کارمندانی که کار عملی را انجام می دهند، تا کارمندانی که در دفاتر می نشینند و به ایمیل ها پاسخ می دهند، همه اینها بخشی از فرآیند کسب و کار شما هستند.

این اصل همچنین می تواند به کل سفر تجربه مشتری اشاره داشته باشد - خدماتی که مشتری از شرکت شما از ابتدا تا انتها دریافت می کند. هدف شما این است که این فرآیند را تا حد امکان روان و لذت بخش کنید.

نحوه اعمال آن

فرآیندهای داخلی خود را بهینه کنید تا به تیم خود کمک کنید کارآمدتر کار کنند. ساده کردن گردش کار باعث افزایش بهره وری و همچنین بهبود کیفیت کار می شود.

گردش کار فعلی خود را تجزیه و تحلیل کنید و از آنجا برای بهبود بروید. معرفی اتوماسیون یا ایجاد منابع برای آموزش کارکنان جدید را در نظر بگیرید تا بتوانند به راحتی از فرآیندهایی که قبلاً القا کرده اید استفاده کنند.

با انجام همین کار، روند سفر مشتری را بهبود بخشید - تجزیه و تحلیل سفر مشتری برای مشتری معمولی شما و سپس معرفی تغییراتی که به شما کمک می کند.

CRM (پلتفرم مدیریت ارتباط با مشتری) راه خوبی برای استانداردسازی ارتباطات مشتری است . هدف شما این است که یک تجربه مشتری قابل اعتماد داشته باشید و هر مشتری همان خدمات عالی را دریافت کند.

7مدارک فیزیکی (یا بسته بندی)

شواهد فیزیکی شامل هر چیزی است که مشتری شما هنگام تعامل با تجارت شما می بیند یا تجربه می کند. آیا فروشگاه شما تمیز و روشن است؟ آیا وب سایت شما به خوبی طراحی و برای مرور بهینه شده است؟ آیا نظرات مشتریان خوبی دارید؟ همه اینها می تواند به عنوان سیگنالی برای مشتری بالقوه باشد که شما یک کسب و کار معتبر هستید و کار با شما آسان خواهد بود.

اگر شما یک تجارت مبتنی بر خدمات هستید، شواهد فیزیکی اهمیت ویژه ای پیدا می کنند. شاخص های فیزیکی محصول شما ممکن است شامل مواردی مانند وب سایت یا کارت ویزیت شما باشد.

ضروری است که این شواهد در مورد برند درست باشند و با بقیه بازاریابی شما هماهنگ باشند. از آنجایی که مشتریان ممکن است نتوانند قبل از تبدیل یک کالای ملموس را مشاهده کنند، مهم است که تا آنجا که می توانید شواهد بیشتری ارائه دهید تا آنها را متقاعد کنید که این کار را انجام دهند.

برخی از محققان بسته بندی را به عنوان اصل نهایی بازاریابی اضافه می کنند. در این مورد، آنها به روشی اشاره می کنند که محصولات (یا خدمات) شما به مشتریان ارائه می شود. 72 درصد از مصرف کنندگان آمریکایی می گویند که طراحی بسته بندی یک محصول بر تصمیم آنها برای خرید تأثیر می گذارد . واضح است که بسته بندی بسیار مهم است.

نحوه اعمال آن

شواهد فیزیکی می تواند تقریباً هر چیزی باشد. ممکن است نظرات مشتریان پنج ستاره باشد. یا پاسخ فوری به پیام خدمات مشتری. یا یک محصول تحویلی که خیلی زودتر از موعد تحویل داده شده است. این اصل بازاریابی از صنعت به صنعت و کسب و کار به تجارت دیگر متفاوت خواهد بود. با این حال، اساساً، هر زمان که کار خود را به خوبی انجام دهید، این به عنوان شواهد فیزیکی برای شرکت شما محسوب می شود.

برای عملی کردن اصل هفتم جایگزین، بسته بندی، نکات زیر را در نظر بگیرید. ابتدا مطمئن شوید که بسته بندی یک محصول در کل استراتژی برند شما منطقی است. تمام بسته‌بندی‌ها باید روی برند باشد و نه تنها خود محصول، بلکه برند کلی شما را نیز منعکس کند.

فقط با استفاده از چند رنگ اصلی یا نقاط فروش، همه چیز را واضح و ساده نگه دارید . و البته، بسته بندی نیز باید کاربردی باشد – بالاخره وظیفه اصلی آن رساندن محصول به مقصد نهایی است.



منبع : akobdc.com


کسب و کاربازاریابیتحقیقات بازاربازاریابی اجتماعیتولید محصول
آکو به معنای نوک قله هست ما درعمر کسب و کارمان نوک قله های متعددی رو فتح میکنیم و با رسیدن به هر نوک قله ، سریع نوک قله بلند تر رو جلوی خودمون میبینیم و برای ادامه رشد باید به فتح قله بعدی برویم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید