عکس مهتاب
عکس مهتاب
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

آن یک قدم اول...

وقتی برای نماز صبح بیدار می‌شوی، آن اوایل بیدار شدن احتمالا حس ناتوانی عجیبی داشته باشی. در آن لحظهٔ اول فکر می‌کنی همهٔ سنگینی شب روی دوش تو است و برخاستن ناممکن. اما اگر بگویم قدم اول همان چیزی است که خداوند از ما می‌خواهد بی‌راه نگفته‌ام. برخاستن همان و ممکن شدن همان. حتی با سری که گیج می‌زند و به گمانت تا وضو هم دوام نمی‌آورد.

یا گفتن «انا لله» در آغاز مصیبت. در آن هنگام تنها چیزی که در اختیار تو است زبان توست. ذهنی در کار نیست. دل عزادار است. سینه در حال انفجار است. و تو سخنی را می‌گویی که در آن لحظه تنها اجابت امر خداوند است. صبر و سخن نیک و درد. جمله‌ای زیبا در میانهٔ شهری که بمباران شده.

اما قدم سخت اول می‌گذرد و چون برداشته‌ای، رفته‌ای. یکی را می‌شناسم که هنگام شنیدن خبر مصیبت نه تنها «انا لله» گفت که سجدهٔ شکر هم برد. دردها التیام یافت و او پاسخ نامه‌ای را دید که در اوج ناتوانی فرستاده بود. خدایا من به سوی تو بازگشتم، با پایی که خودت نیرویش بخشیدی.

از این رو آدم‌هایی که هنگام اجابت امر خداوند در آن لحظهٔ سختِ نخست تردید نمی‌کنند همواره رفته‌اند و رسیده‌اند. اگر امروز مصیبتی آمد یا اگر خواستی عادت بدی را ترک کنی یا حتی همین نماز روزانهٔ فرض صبح... اگر خواستی انجامش دهی در قدم نخست هرچه شجاعت است را یکجا کن و تردید مکن. در آن لحظه به همان برخاستن فکر کن نه بعد از آن. آن‌که من و تو را امر به کاری کرده، یاری‌مان هم می‌کند.

درد آدم‌های برجای مانده همین قدم‌های برنداشتهٔ نخست است و مرگشان همان تردید زیر پتو. از این روی گام اول را محکم بردار. بردار اگرچه همراه با اشک و آه و درد و گیجی خوابِ سنگین صبح باشد. بردار، تا تو را بردارد، چراکه توفیق، جایزهٔ انسان‌هایی است که همت آغاز را داشته‌اند.

عبدالله محمد

عکس از: Javier Allegue Barros

عبدالله محمدخودنصیحتینمازصبراستقامت
نوشته‌های عبدالله محمد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید