بچه که بودم بارها خواب دیدم که در خانوادهٔ اصلیام بیدار شدهام. یک خانوادهٔ سلطنتی. این را بارها دیدم طوری که خواب و بیداریام را درست تشخیص نمیدادم. در حال بیداری منتظر بودم از خواب بیدار شوم، در خواب بیداری میکردم.
درونِ همهمان منحصر به فرد بود؛ کودکی در خاورمیانهٔ جنگزده، روحش شاهزاده بود. همین که همه میخواهیم «آن آدم دیگر» باشیم باعث میشود صدها میلیون نفر مراسم جشن ازدواج سلطنتی دو نفر را در آن سوی نمناک زمین به تماشا بنشینند. ما درون پادشاه خود را میبینیم، بر روی زمینی که برای پادشاهی همه جا نداشت.
#عبدالله_محمد
#بهشت_اندیشی