هر بار که انیمیشن آپ (UP) را میدیدم از اینکه کارل و الی سرمایهشان را برای کارهای بیاهمیت خرج میکردند، عصبی میشدم! این انیمیشن بهخوبی نشان میدهد که باید برای موارد اضطراری و دنبال کردن رویاهایمان جداگانه پسانداز کنیم. به این فکر افتادم که در انیمیشنها به دنبال چنین نکاتی بگردم و به نتایج خوبی هم رسیدم. پیشتر در مقاله ثروتمند شدن را از اسکروج یاد بگیریم! به معرفی نکات آموزنده انیمیشن اسکروج مک داک در خصوص امور مالی پرداختیم و در این مقاله به بررسی آموزههای اقتصادی در تعدادی دیگر از انیمیشنهای دیزنی میپردازیم:
مثل کارل و الی نباشید! برای روز مبادا و دنبال کردن رویاهایتان، جداگانه پسانداز کنید. اینگونه نه در موقعیتهای غیرمنتظره و نه در رسیدن به آرزوهایتان به مشکل نخواهید خورد.
کارل و الی پول زیادی را برای ماجراجویی و سفر خرج میکردند. علاوهبراین، اتفاقات غیرمنتظرهای که برایشان میافتاد، هیچوقت اجازه پسانداز به آنها نمیداد. مثلا پای کارل میشکست یا سقف خانهشان نیاز به تعمیر پیدا میکرد.
زندگی پر از اتفاقات غیرمنتظرهای است که خبر نمیکنند. پس اگر پسانداز چنین روزهایی را از پسانداز سایر اهدافتان جدا نکنید، هیچ وقت نمیتوانید به رویاهایتان برسید.
طبق این انیمیشن، با بهرهگیری از سیستم عرضه و تقاضا میتوانیم درآمد و پسانداز بیشتری داشته باشیم. کریستف از خرید اجناسی که عرضهی کم و تقاضای بالایی دارند، درسهایی آموخت.
به گفتهی فروشندگان قیمت کالاهایی که تقاضای زیاد و عرضهی کمی دارند از حالت عادی بیشتر میشود. کریستف با فروش یخ، درست زمانی که تقاضا برای آن زیاد است، از این سیستم به نفع خود استفاده کرد. این اولین درس دنیای اقتصاد است: هنگامی که عرضه کم و تقاضا بالا باشد، قیمتها بهشدت افزایش مییابند.
اگر شما هم میخواهید مانند کریستف از این نکته سود ببرید کافیست:
از فصلهایی که مردم کمتر سفر میکنند برای مسافرت رفتن استفاده کنید. این روش موردعلاقه من برای صرفهجویی است. در چنین فصلهایی همه چیز از غذا گرفته تا اقامت و حملونقل ارزانتر است. علاوه بر این گرما و شلوغی اذیتتان نخواهد کرد.
شما هم میتوانید مثل لیلو برای خرید اجناس ارزشمند قرض بگیرید. ننی یک وام ۲ دلاری به لیلو داد تا او بتواند سگش استیچ را به سرپرستی بگیرد. اینگونه لیلو، استیچ را از تبعید به سیارهای دیگر نجات میدهد.
خرید استیچ معاملهای بزرگ بود چرا که:
در چنین مواقعی قرض کردن واقعا چیز بدی نیست!
تنها کافیست مطمئن باشید که از عهدهی پس دادن آن برمیآیید، سود کمی میپردازید و چیزی که میخرید به اندازهی کافی ارزشمند است.
مثل پدر سیندرلا نباشید! به ارث گذاشتن پولی برای خانوادهتان، پس از مرگ شما به آنها کمک خواهد کرد. سیندرلا که زندگی مرفهی داشت، پس از مرگ پدرش مجبور به کلفتی میشود و مجبور است شاهد هدر رفتن ثروت پدرش توسط نامادری و خواهریهای ناتنیاش باشد.
پدر سیندرلا که ثروت زیادی هم داشت، با آیندهنگری میتوانست برای دخترش پولی باقی بگذارد تا پس از مرگ او زندگی خوبی داشته باشد. اگر بچهدار هستید حتما احتمال مرگ خود را در نظر گرفته و سرمایهای برای آنها باقی بگذارید تا مطئن باشید در صورت فقدان شما زندگی سختی نخواهند داشت.
مانند تیانا در پسانداز کردن ممارست کنید. زمانی که دوستهای تیانا مشغول تفریح بودند، او سخت کار میکرد تا پسانداز بیشتری داشته باشد. آرزوی تیانا افتتاح رستوران بود و برای رسیدن به آرزویش تلاش میکرد.
اگر شما هم میخواهید مثل تیانا باشید باید:
مانند علاءالدین حریص نباشید. تمام پولتان را سرمایهگذاری نکنید و انتظار نداشته باشید سریع و آسان به ثروت زیادی برسید. همچنین سعی نکنید با نپرداختن مالیات یا حقوق کارکنانتان قوانین را دور بزنید.
مالیات جزئی از زندگی امروزی است و باید برای پرداخت آن برنامهریزی کرد. در این انیمیشن «دزدی از ثروتمندان برای کمک به فقرا» را نادیده میگیریم و به بررسی نکته دیگری میپردازیم: پرداخت مالیات.
با توجه به اینکه مردم آمریکا مالیات کمتری از مردم سایر کشورها میپردازند، با احتساب تمام کسورات، آمریکاییها ۲۰ درصد و آلمانیها ۴۰ درصد از درآمدشان به مالیات اختصاص مییابد. در هر کشوری که زندگی کنید پرداخت مالیات از وظایف شهروندی شماست و باید به آن عمل کنید.
جسی، اندی و بولسی کلکسیونرهای موفقی بودند، ولی همه نمیتوانند مثل آنها باشند.
قبل از هر چیز برای جمعآوری کلکسیون پول و صرف زمان زیادی لازم است. سپس باید به دنبال مشتری برای کلکسیون گشت. همچنین احتمال دزدیده شدن، آسیب دیدن یا نابودی آن هم وجود دارد. پس سرمایهگذاری روی کلکسیون، کاری ریسکپذیر است. بهتر است جمعآوری کلکسیون را فقط به اشیاء موردعلاقهتان که به پول زیادی هم نیاز ندارد، محدود کنید.
در جامعهای که به وجود ابرقهرمانان نیازی نباشد، افرادی مثل آقای شگفتانگیز و خانوادهاش بیکار میمانند و مجبور میشوند سر کارهایی بروند که از آنها نفرت دارند.
در جوامع امروزی کارهایی مثل بازاریابی، صندوقداری، مسافرکشی و متصدی بانک، مثل شغل خانوادهی شگفتانگیز، احتمال تعلیق را ندارند.
اگر شما هم مشغول کارهایی این چنینی هستید، برای بیکار شدن آماده باشید تا مثل خانواده شگفتانگیز مجبور به انجام کارهایی که دوست ندارید نشوید.
در این انیمیشن، نیک، بستنی بزرگی را میدزدد، آن را ذوب میکند و در قالبهای کوچکی ریخته و میفروشد.
این نقشه فکر اقتصادی خوبی به نظر میآید، بستنی اولیه ۱۵ دلار قیمت داشت ولی نیک آن را به ۹۰ بستنی ۲ دلاری تبدیل کرد و سود خوبی از فروشش به دست آورد. ولی هیچ چیزی دزدی کردنش را توجیه نمیکند. نیک میتوانست به جای دزدی، برای خرید بستنی اولیه پول جمع کند. اینگونه تحت تعقیب پلیس هم نبود.
این انیمیشن به ما میآموزد که راههای منطقی زیادی برای پول درآوردن وجود دارد که باید سعی کنیم از طریق آنها به اهدافمان برسیم.
توجه کمی دقیقتر به دنیای اطراف و حتی کارتونها، به ما میآموزد که در هر کاری، چیزی برای آموختن وجود دارد که میتواند درک ما را از امور زندگی افزایش دهد. بسیاری از انیمیشنهای دیگر نیز وجود دارند که دارای آموزشهای مالی هستند. اینبار با دقت بیشتری آنها را تماشا کنید و نکات مالیشان را برای ما بنویسید.