ویرگول
ورودثبت نام
علف خرس
علف خرس
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

کمال‌گرایی می‌تواند مانع پیشرفت شود!

سفری که به بخش‌های مختلف کشور داشتم، شانس رویارویی با افراد گوناگون و گفت‌وگو با آن‌ها راجع به مسائل مالی را برایم فراهم کرد.

پس از برگشت از این سفر موضوعات زیادی از جمله ناتوانی بعضی افراد در تصمیم‌گیری ذهنم را درگیر کرده بود. اینگونه افراد از ریسک کردن با پولشان وحشت دارند و ترجیح می­دهند به جای حرکت و پیشرفت ساکن بمانند.

شاید عجیب باشد ولی کمال‌گرایی، انسان‌ها را از دستيابی به اهداف مالی بازمی­‌دارد. در واقع در امور مالی، میل به عالی بودن می‌­تواند مانع پیشرفت باشد.

به عنوان مثال به یکی از ايميل­‌هایی که از یکی از مخاطبانم دریافت کردم، توجه کنید:

«سی سال پیش درآمدم بسیار کمتر از حال که بازنشسته هستم بود. پس مالیات کمی هم باید می­‌پرداختم. ولی از پرداخت همان مالیات کم هم خودداری می­‌کردم و به خیال خودم اینگونه پول بیشتری جمع می­‌کردم. ولی اکنون فکر می‌­کنم اگر همان موقع مالیاتم را داده بودم، اکنون هیچ بدهی به دولت نداشتم.»

این مخاطب، زودتر از موعد بازنشسته شده و از نظر مالی در بهترین موقعیت قرار دارد. ولی حالا پشیمان است و فکر می­‌کند نپرداختن مالیات فکر خیلی خوبی هم نبوده.

پشیمانی،یکی از تبعات کمال­‌گرایی است. در ادامه به بررسی علل کمال­‌گرایی انسان‌ها در زمینه مالی می­‌پردازیم.


کمال­‌گرایی و قانع بودن

در گذشته من هم کمال­‌گرا بودم. هنگام تصمیم‌گیری، فقط به بهترین گزینه­‌ها فکر می‌­کردم و همیشه از اینکه هیچ‌وقت نمی‌توانستم کاری را کامل انجام دهم، غمگین بودم. نمي‌دانستم که کمال‌گرایی ریشه اصلی مشکلاتم است.

تا اینکه سال ۲۰۰۵ کتابی از «Barry Schwartz» به نام «تناقض انتخاب» خواندم. این کتاب به بررسی اینکه چگونه وفور نعمت رضایت انسان را از زندگی کاهش می‌­دهد، می‌­پردازد. تصور می­‌کنیم که هرچه مرفه‌تر باشیم شاد­تر خواهیم بود ولی در واقع چنین چیزی در زندگی به دلیل ایجاد کمال‌گرایی، اثر معکوس دارد.

نویسنده در این کتاب، انسان‌ها را به دو دسته تقسیم می­‌کند: کمال­‌گرایان و انسان­‌های قانع. وی این افراد را اینگونه توصیف می‌کند:

انتخاب عاقلانه، با درک صحیح از اهداف شروع می­‌شود. در ابتدای امر باید بتوانیم بین هدف عالی و هدف راضی‌کننده یکی را انتخاب کنیم. اگر فقط و فقط بخواهیم به هدف عالی برسید، کمال‌گرا هستیم. کمال‌گرايان، دوست دارند هر خرید یا انتخابی که می­‌کنند، بهترین باشد.

در مقابل کمال­‌گرايان، افراد قانعی قرار دارند که با گزینه‌های خوب راضی می­‌شوند و به این فکر نمی­‌کنند که شاید گزینه‌های بهتری هم وجود داشته باشد.

از نظر کمال‌گرايان چنین چیزی فاجعه است. آن­‌ها فکر می­‌کنند هر چیزی که عالی نباشد، قطعا فاقد استانداردهای لازم است.

در حالی‌که افراد قانع هم استانداردهای تعریف شده‌­ای برای خود دارند. با این تفاوت که آن­‌ها دائما در حال تکاپو برای یافتن ایده‌­آل مطلق نیستند.

نکته قابل توجه این است که بیشتر کمال­‌گرايان، حداقل رضایت و خشنودی را در زندگی دارند. «Schwartz» در ادامه می­‌گوید:

کمال­‌گرايان، در زندگی نسبت به بقیه افراد احساس رضایت کم‌تری دارند، بیشتر دچار افسردگی و بد­بینی می­‌شوند از احساس پشیمانی رنج می‌­برند.

وی معتقد است، کمال‌گرایی با رضایتمندی رابطه عکس دارد. البته شواهدی برای این ادعا وجود ندارد. ولی طبق تجربه‌­های فردی، می­‌توان رابطه­‌ای بین آن‌ها در نظر گرفت.


کمال‌گرایی در زندگی واقعی

وقتی هنوز عادت به کمال­‌گرایی­‌ام را ترک نکرده بودم، قصد خرید هر چه را داشتم، تا جایی که می­توانستم درباره‌اش تحقیق می­‌کردم. چرا که می‌خواستم بهترین­‌ها را داشته باشم. با این وجود هر چه دقت بیشتری به خرج می‌دادم، باز هم کاملا راضی نمی‌­شدم. چرا که ایده‌­آل مطلق هیچ‌وقت وجود ندارد.

برای مثال اگر می‌خواستم ماشین ظرفشویی بخرم، در یک برگه بزرگ انتظاراتم را می­‌نوشتم، آخرین راهنمای خرید مصرف­‌کنندگان را می­‌خواندم و سایت آمازون و تمام منابعی که می­‌توانستند کمکی به انتخابم کنند را بررسی می‌کردم. سپس به دنبال مورد دلخواهم می­‌رفتم.

مشکل اینجا بود که دست روی هر دستگاهی می­‌گذاشتم، یکی از آپشن­‌های مورد­نظرم را نداشت. مثلا ماشینی که ظرف­‌ها را تمیزتر می­‌کرد، مصرف انرژی بالا یا طول عمر کم‌تری داشت. پس چگونه باید دستگاه ایده‌آلم را پیدا می‌کردم، در حالی که چنین چیزی اصلا وجود نداشت؟! بدیهی است که چنین چیزی غیرممکن است.

ولی امروز می­‌توانم تا حد زیادی این اخلاقم را کنترل کنم و قانع­‌تر باشم. مثلا سه سال پیش که می­‌خواستم ظرفشویی قدیمی­‌ام را عوض کنم، به دنبال بهترین مورد نبودم بلکه یک سری ویژگی کلی در نظر گرفته و به دنبال آن‌­ها رفتم.

· قبل از هر چیز بودجه‌­ام را مشخص کردم. از آن‌جایی‌ که هزینه تعمیر دستگاه قدیمی بالا بود، ترجیح دادم ظرفشویی جدیدی تهیه کنم.

· انتخابم را به تعدادی برند باکیفیت محدود کردم.

· تصمیم گرفتم در حداقل زمان ممکن خریدم را انجام دهم.

· و بالاخره یک فروشگاه انتخاب کردم و جنس مورد نظرم را خریدم.

بله! به همین سرعت و سادگی ظرفشویی­‌ام را خریدم، از کارکرد آن بسیار راضی هستم و تا کنون با آن به هیچ مشکلی برنخورده‌­ام.

یک مثال ساده:

یکی از مراجعانم، آرامش خود را مدیون جدی نگرفتن مسائل جزئی می­‌داند و سعی می­‌کند در مسائلی که تاثیر جدی رو زندگی­‌اش ندارند سخت‌گیری نکند و راحت‌­تر تصمیم‌گیری کند.

مثلا در رستوران به همه‌ی غذاهای منو توجه نمی‌­کند و سعی ندارد بهترین غذا را سفارش بدهد. در عوض نگاهی کلی به منو کرده و اولین غذایی که توجهش را جلب کرد سفارش می­‌دهد. شاید احمقانه به‌نظر برسد ولی او با انجام این کار احساس بهتری دارد.

به گفته­‌ی خودش چهار ماه است که این ترفند را اجرا می­‌کند و بسیار از آن راضی است. مثلا با سخت نگرفتن انتخاب غذا، اوقات بهتری هنگام صرف شام دارد. اين مثال پیش پا افتاده می‌تواند راهکار بسیار مفیدی باشد.


کمال­‌گرایی و اتلاف وقت

یکی دیگر از ثمرات کمال‌گرایی، اتلاف وقت است. چرا که تصمیم‌­گیری وسواسی درباره‌­ی پیش­ پا­افتاده‌­ترین مسائل تا مهم­‌ترینِ آن­‌ها، روزها و هفته­‌ها زمان می‌­برد.

پس بهتر است اینگونه عمل کنیم:

· انجام تحقیقات ابتدایی، برای رسیدن به اصول اولیه و انتخابی هوشمندانه.

· کمی تحقیق بیشتر، برای شناسایی موارد.

· صرف زمان کافی، برای داشتن تصمیمی آگاهانه و نتایج بهتر.

هرچه بیشتر تحقیق کنید، انتخاب بهتری خواهید داشت. ولی هر بار تعلل برای یافتن"موردی بهتر"، نتیجه عکس خواهد داشت.

قطعا کیفیت مهم است و باید در خریدها یا سرمایه­‌گذاری­‌هایمان دقت کافی به خرج دهیم. اما لازم است بدانیم حس کمال­گرایی نه تنها ما را از هدفمان دور می­کند، بلکه هیچ‌وقت هم ارضا نمی­‌شود. بهتر است هر چه زودتر تصمیم­گیری کنیم تا این که زمانمان را صرف انتظار برای یافتن موارد بهتر کنیم.

"به تعویق انداختن" یکی دیگر از پیامدهای کمال­‌گرایی است. همیشه دلایلی وجود دارند که تصمیماتی مثل شروع سرمایه‌گذاری یا باز کردن حساب پس‌­انداز را به تعويق بیندازند. ولی مطمئن باشید بهترین تصمیم همانی است که در ابتدا می­‌گیرید.

چه اهمیتی دارد اگر سهامتان سود کمتری داشته باشد یا در بهترین بانک حساب نداشته باشید؟ اگر مورد خوبی پیدا کردید، همان را انتخاب کنید. شروع زودهنگام نقش مهمی در موفقیت دارد. چرا که بعدها می‌توان شرایط را تغییر داد و بهتر کرد.

پس فهمیدیم که چرا کمال­‌گرایی مانع از پیشرفت و حتی"خوب بودن" می­‌شود.


سخن پایانی

کمال­‌گرایی، اگر ما را غمگین­‌تر کند یا باعث رکود­مان شود، می­‌تواند بسیار مخرب باشد.

می­‌توان با راهکارهای زیر از این آسیب در امان ماند:

· عادت کنید قانع باشید: هر بار که می­‌خواهید چیزی انتخاب کنید، سعی کنید تا جایی که می­‌توانید به موارد ایده‌­آل فکر نکنید.

· تمرین کنید شرایط را به­ تدریج ارتقا دهید: انتخاب‌های خوبی کنید ولی به دنبال ارتقا آن­ها باشید. مثلا به جای اینکه بهتربن کارت اعتباری را بخواهید، موردی خوب را انتخاب کرده و داشتن کارت اعتباری بهتر را در برنامه خود قرار دهید. در واقع رسیدن به کمال باید هدفی طولانی مدت باشد. قرار داد.

· تمرین کنید شرایط را به­ تدریج ارتقا دهید: انتخاب‌های خوبی کنید ولی به دنبال ارتقای آن­‌ها باشید. در واقع رسیدن به کمال باید هدفی طولانی مدت باشد.

· گذشته را فراموش کنید: اگر اشتباهی کردید، از آن درس بگیرید و به مسیر­تان ادامه دهید. اگر عملکرد خوبی داشتید ولی نتیجه­‌ی خوبی نگرفته­‌ايد، به جای تمرکز روی نتیجه، عملکرد خوبتان را تحسین کنید.

· خطاهایتان را بپذیرید: همه، حتی میلیاردهایی مثل وارن بافت هم اشتباه می­‌کنند. پس اجازه ندهید یک لغزش کوچک شما را از ادامه مسیر بازدارد. تفاوت کلیدی بین افراد موفق و ناموفق، این است که انسان‌های موفق توانایی پذیرش خطاهایشان را دارند، با هر بار شکست ناامید نمی‌شوند و از اشتباهاتشان درس می­‌گیرند.

کمال­‌گرایی چیز بدی نیست. بر عکس خیلی هم خوب است که بهترین­‌ها را برای خود و خانواده­‌تان بخواهید. ولی نکته حائز اهمیت این است که تشخیص دهیم کجا کمال­‌گرایی سد راه­مان می­‌شود و کجا به پیشرفت­مان کمک می­‌کند.

با ما همراه باشید تا مطالب مالی زیادی را در اختیارتان قرار داده و راهنمای اندیشه‌ی هدفمند شما باشیم...

«علف خرس»

کمال‌گراییقانع بودنپولدار شدنموفقیت مالیزندگی ایده‌آل
و راه‌های پیدا کردن آن www.alafkhers.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید