ویرگول
ورودثبت نام
حامد کشاورز شاهباز
حامد کشاورز شاهباز
خواندن ۹ دقیقه·۱ روز پیش

بهترین فیلم های داریوش مهرجویی قبل و بعد از انقلاب

داریوش مهرجویی از پیشگامان موج نوی سینمای ایران و بدون شک یکی از بهترین فیلم سازان تاریخ ایران است. او با فیلم «دزدان دوچرخه» ویتوریو دسیکا مجذوب جادوی سینما شد و بعد از گرفتن دیپلم به کالیفرنیای آمریکا رفت تا در دانشگاه UCLA سینما بخواند، اما بعد از مدتی مغلوب کشش فلسفه شد و مسیرش را عوض کرد. حضور در آمریکا فرصتی برای مهرجویی بود تا بزرگانی همچون ژان رنوار را درک کند. او سال 1345 به تهران برگشت و در 28 سالگی نخستین فیلم خود را به نام «الماس 33» ساخت که موفقیتی برای او به همراه نداشت. او برای دومین تلاش خود به سراغ «گاو» رفت تا نه با ساخت یکی از ماندگارترین آثار تاریخ سینمای ایران، ظهور کارگردانی جوان و صاحب سبک را نوید بخشد.

اگر علی حاتمی را شاعر سینمای ایران بدانیم، بیراه نخواهد بود که از داریوش مهرجویی به عنوان فیلسوف سینمای ایران یاد کنیم. او در زمان حیاتش با خلق شخصیت هایی ماندگار و چندلایه که در تقابل های درونی و بیرونی گرفتارند، تلاش کرد تا مضامین فلسفی انسان گرایانه را به اشکال گوناگون در آثارش بگنجاند، اما خود سرانجام گرفتار سبعیتی باورنکردنی شد که تیغ بر تنش کشید.

زندگی هنری مهرجویی هم مانند بسیاری دیگر از هنرمندان بالا و پایین داشته است. در اینجا 8 تا از بهترین فیلم های داریوش مهرجویی را آورده ایم.

گاو (1348)

امتیاز IMDB 7.9

گاو دومین فیلم سینمایی داریوش مهرجویی و از پرچمداران «موج نوی سینمای ایران» است. داستان گاو برگرفته از کتاب «عزاداران بَیَل» غلام حسین ساعدی و درباره مردی روستایی است که چند روزی بیرون از روستا می رود و در نبود او گاوش که گویی همه چیز او بود می میرد. اهالی روستا که از دلبستگی مش حسن به گاوش خبر داشتند، تصمیم می گیرند که گاو را دفن کنند، اما به مش حسن بگویند که فرار کرده است. مش حسن این جدایی را باور نمی کند و در فراغ گاو، حالش دگرگون شده و خود را در طویله حبس می کند، تا جایی که دیگر خودش را «گاو مش حسن» می داند.

این فیلم داریوش مهرجویی اگرچه از بودجه دولتی بهره مند بود و از سوی وزارت فرهنگ مورد تحسین قرار گرفت، اما چون تصویری که ارائه می کرد باب میل مقامات وقت نبود، یک سال را در توقیف گذراند. غزاله سلطانی، مستندساز، مهرماه 1398 در ماهنامه «فیلم»، خاطره عزت الله انتظامی از توقیف فیلم گاو را این گونه نقل کرد: «فیلم «گاو» رو توقیف کرده بودن. یه روز ساعت شش صبح خونه دوستم رضا تجدد، همسر مهین تجدد، با دکتر مجیدی وزیر علوم قرار گذاشتیم، با داریوش رفتیم و ماجرا رو بهش گفتیم. گفت من با هویدا حرف می‌زنم که به شاه بگه که فیلم رو نمایش بدن. بعد از چند وقت پیغوم داد که هویدا صحبت کرده و شاه گفته فیلم «گاو» رو نمایش بدین ولی مردم اگه شلوغ کردن برش دارین و دیگه نشون ندین، اون هم فقط تو سینما کاپری. حالا من تو دانشکده‌ام و سر کلاس نشستم، هی بچه‌ها میان خبر میارن که دم سینما کاپری صفه و غلغله شده. منم دل تو دلم نبود که آخرش چی میشه. که وسط کلاس بچه‌ها واسم خبر آوردن آخر فیلم همه هورا کشیدن و کلی تشویق کردند.»

اگرچه گاو پیش از انقلاب توقیف شد، اما برخی بر این باورند که تداوم حیات سینما در دوران پس از انقلاب تا اندازه ای مدیون این فیلم داریوش مهرجویی و طرفدار غیرقابل انتظار آن بوده است. آیت الله خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی، در اردیبهشت 1359 در دیدار با مدیران رادیو و تلویزیون گفت: «ما همه چیز داریم. من غالباً فیلمهایی که‏ ‏خود ایرانیها درست می کنند به نظرم بهتر از دیگران است. مثلاً فیلم «گاو»‏‎‎‏ آموزنده‏‎ ‎‏بود. اما حالا این فیلم ها باید حتماً از امریکا و یا از اروپا بیاید با یک بی بندوباری، تا‏‎ ‎‏روشنفکران غربزده شاد شوند.»

هامون (1368)

امتیاز IMDB 7.9

حمید هامون که درگیر نوشتن رساله اش درباره عشق و ایمان است، خود دچار سرگشتگی شده و این سرگشتگی زندگی عاطفی او با همسرش مهشید را هم تحت تاثیر قرار می دهد. حمید هامون اما رفیقی به نام علی عابدینی دارد که تکلیفش با خودش مشخص است و آرمان هایش را بر دنیایش مقدم داشته است. علی تکیه گاه و نقطه عطفی برای حمید است.

ایده‌ اصلی فیلم داریوش مهرجویی از کتاب «ترس و لرز» سورن کی‌یرکگور گرفته شده است. فیلم هامون اولین تجربه بیتا فرهی جلوی دوربین بود و همچنین اولین کار درخشان خسرو شکیبایی بود که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را هم برای او به ارمغان آورد. هامون در نظرسنجی های شماره 100 و 200 ماهنامه فیلم از سوی خوانندگان به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب شد و در نظرسنجی سال 1383 حمید هامون به عنوان ماندگارترین شخصیت تاریخ سینمای ایران نام گرفت. جالب اینکه رتبه دوم این نظرسنجی هم به «مش حسن» از فیلم «گاو» رسید.

اجاره نشین ها (1366)

امتیاز IMDB 7.7

کمدی پرستاره مهرجویی در میانه دهه جنگ زده شصت حال و هوایی دیگر به سینمای شعاری ایران داد. اجاره نشین ها اولین فیلم مهرجویی پس از بازگشت به ایران بود و این در حالی بود که اولین فیلم پس از انقلاب او، مدرسه ای که می رفتیم، هنوز در توقیف بود. مهرجویی درباره بازگشت به ایران گفته بود: «محمدمهدي دادگو و عزت‌الله انتظامي مرتب پيغام مي‌دادند و دعوت مي‌کردند برگردم. ما هم با هول و ولا برگشتيم و ديديم اوضاع برعکس تبليغات غلطي که آنجا در جريان بود، چندان هم نامساعد نيست.»

اجاره نشین ها روایت یک آپارتمان رو به زوال است که مالکش درگذشته و مباشرش که حالا اداره آپارتمان را در اختیار دارد، حاضر نیست دست به تعمیر آپارتمان بزند. در مقابل او مستاجرانی از اقشار و طبقات مختلف قرار دارند که آنها هم هرکدام ساز خودشان را می زنند. ارجاعات و اشارات سیاسی فیلم، آن را از یک کمدی صرف فراتر می برد.

ایرج راد می گوید که علی رغم حوادث فراوانی که در فیلم رخ می دهد، در هیچ کجا از جلوه های ویژه یا بدلکار استفاده نشده است، به طوری که در یک صحنه او برای چند دقیقه بیهوش می شود.

فیلمبرداری اجاره نشین ها چند ماه به طول می کشد. در یکی از روزها گوگوش که هنوز در ایران به سر می برد، به صحنه ساخت فیلم می رود. گوگوش می گوید: «بعد از انقلاب خودم را سر فیلمبرداری اجاره نشین ها به کارگردانی داریوش مهرجویی رساندم. کلی با نادره (حمیده خیرآبادی) حرف زدم، خاطرات مان را زنده کردیم، این آخرین باری بود که او را دیدم.»

لیلا (1375)

امتیاز IMDB 7.5

داستان «لیلا» اقتباسی از رمان مهناز انصاریان است که داریوش مهرجویی به آن ظرافت بیشتری بخشیده است. لیلا و رضا در یک مراسم پخت شله زرد با یکدیگر آشنا می شوند و مدتی بعد ازدواج می کنند. آنها متوجه می شوند که لیلا نمی تواند بچه دار شود و این آغاز ماجراهای بعدی می شود. لیلا قصه ای زنانه است و در ادامه بانو، سارا و پری است که همگی حول محور یک زن می چرخند. لیلا اولین همکاری لیلا حاتمی با داریوش مهرجویی بود. نقش رضا را هم علی مصفا بازی کرد. لیلا حاتمی و علی مصفا، دو سال پس از ساخت فیلم لیلا، با یکدیگر ازدواج کردند.

درخت گلابی (1376)

امتیاز IMDB 7.5

اقتباسی دیگر، این بار بر اساس داستان کوتاهی از گلی ترقی که به ناتوانی محمود در تمام کردن کتابش می پردازد. محمود شایان برای تمام کردن کار کتاب به باغ پدریش می رود، اما درخت گلابی قدیمی باغ هم ناتوان از ثمر دادن است. او در باغ مدام به گذشته پرت می شود، جایی که داستان عشق او به دختر عمه اش پرورده می شود و بعدها در گرداب سیاست غرق می شود.

مهرجویی در «درخت گلابی» یک ستاره دیگر را به سینمای ایران معرفی می کند: گلشیفته فراهانی. البته مهرجویی این کشف را مدیون محمدرضا شریفی نیا به عنوان دستیار کارگردان بوده که به طور اتفاقی در خانه خانواده فراهانی با گلشیفته 14 ساله رو به رو می شود و علی رغم مخالفت مادرش، او را برای ایفای نقش «میم» به مهرجویی پیشنهاد می کند.

سنتوری (1389)

امتیاز IMDB 7.5

باز هم دوراهی و این بار دوراهی معروف سنت و مدرنیته. علی که در یک خانواده مذهبی و بازاری بزرگ شده، شیفته سنتور است. علاقه او به ساز زدن با مخالفت خانواده رو به رو می شود و او در نهایت مجبور می شود که با ترک خانواده، علاقه اش را دنبال کند. علی که اکنون به نوازنده ای شناخته شده تبدیل شده، عاشق هانیه می شود، اما قرار نیست ساز زندگی او همیشه کوک باشد.

سنتوری که برداشتی آزاد از کتاب «عقاید یک دلقک» هاینریش بل است، با حاشیه های فراوانی رو به رو شد. نام آن قرار بود «علی سنتوری» باشد، اما به دلایل نامشخص به «سنتوری» تغییر کرد. سنتوری اگرچه در جشنواره فجر به نمایش درآمد و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بهرام رادان و سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را برای مهرجویی به ارمغان آورد، اما از اکران عمومی آن جلوگیری شد. مدتی بعد سی دی فیلم به صورت غیرقانونی وارد بازار شد و بالاخره پس از سکته قلبی و مرگ ناگهانی تهیه کننده آن، فرامرز فرازمند، اجازه پخش آن در شبکه خانگی داده شد. این توقیف و حواشی آن چنان برای مهرجویی سنگین بود که مجبور شد پیش روانکاو برود. او گفت که «از سینمای جدی دوری خواهد کرد و دیگر برایش مهم نیست چه اثری در کارنامه اش ثبت می شود» و همان هم شد. به باور بسیاری از منتقدان، سنتوری آخرین کار درخشان فیلسوف سینمای ایران بود.

دایره مینا (1353)

امتیاز IMDB 7.4

دایره مینا اولین فیلم رنگی داریوش مهرجویی و اولین نماینده ایران در اسکار بود. مهرجویی پس از «گاو» یک بار دیگر سراغ غلام حسین ساعدی رفت و این بار «آشغالدونی» او را جلوی دوربین برد. علی که ساکن یکی از محلات فقیرنشین حاشیه تهران است، پدرش را برای درمان به بیمارستان بزرگی می برد، اما نمی تواند او را بستری کند. آنها که سرگردان شده اند، با شخصی به نام سامری رو به رو می شوند و به واسطه او پایشان به تجارت خون باز می شود که به انحطاط علی می انجامد.

مهرجویی اگرچه سعی کرده بود با ایجاد تغییراتی در داستان اصلی که به همکاری علی با ساواک می پرداخت از حساسیت فیلم بکاهد، اما یک بار دیگر گرفتار تیغ سانسور و توقیف شد. فیلم داریوش مهرجویی بالاخره در سال 1356 پروانه نمایش گرفت و به واسطه حضور «فروزان» که ستاره آن روزها بود، توانست فروش خوبی در گیشه داشته باشد. البته موفقیت دایره مینا به گیشه محدود نبود و تحسین منتقدان را هم به همراه داشت.

مهمان مامان (1382)

امتیاز IMDB 7.1

فضای شلوغ و سرخوشانه مهمان مامان برای بسیاری یادآور اجاره نشین ها بود. البته برخلاف رویارویی همسایه ها در یک ساختمان عمودی، شاهد همکاری و همدلی آنها در یک حیاط قدیمی دلباز هستیم. مادر خبردار می شود که قرار است خواهرزاده اش به همراه نوعروس مهمانش باشند، اما او آمادگی پذیرایی از آنها را ندارد. اگرچه مادر به سرعت خانه را برای ورود مهمان ها آماده می کند، اما تعارف کردن های همسرش، یدالله، برای اینکه مهمان ها شام هم بمانند، سرآغاز ماجراهای فیلم می شود.

مهمان مامان که اقتباسی از داستانی نوجوانانه نوشته هوشنگ مرادی کرمانی است، توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلم بیست و دومین جشنواره فیلم فجر را از آن خود کند.

منبع: حرف مرد

سینمای ایرانداریوش مهرجویی
از خبر ارتزاق می‌کنم، هرچند شرافت خبرنگاری بالاتر از حد من است. روابط بین‌الملل می‌خوانم و هنوز چندان نمی‌دانم. شاید وبلاگ‌نویس باشم. علاقه‌مند به سیاست و فناوری، فعلا تمرین «الِبفا» می‌کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید