حامد کشاورز شاهباز
حامد کشاورز شاهباز
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

خداحافظ ویرگول، سلام ویرگول

سلام. همین دیروز بود که در وداع با وبلاگ سیزده ساله ام نوشتم:

این نه، اون... این، نه اون....
مسئله از همین ویرگول شروع شد که قرار بود مثل یک نیش ترمز قبل از دست انداز ساندویچی عمل کند، اما نبود تا بین زمین و آسمان معلق شوم. «این نه اون» تعلیقی بود بین تمام «این ها» و «اون ها»، فاصله ای میان هر تصمیم برای آدمی که باور داشت «هر لحظه» جبراً در حال تصمیم گیری است...
سیزده سال زمان کمی نیست، زمان زیادی هم نیست. برای جانی که می خواهد فوق آخرش 80-90 سالی خاک بازی کند، 13 سال زمان زیادی است. برای دیکتاتور بزرگ که 14-15 میلیارد سالش را فقط خرج همین زمین آبی- خاکی کرده 13 سال به شمردنش هم نمی ارزد. زمان، این دیکتاتور بزرگ و مالک بزرگترین ذخایر ویرگول جهان، در همین 13 سالی که شوخیش هم برایش زشت است، چنان سخاوتمندانه ویرگول ها را میان «این ها» و «اون ها» می گذارد که کم کم پاهایت به زمین می چسبد، چه برسد به تعلیق.

دل کندن از جایی که انبار خاطرات سیزده سال تلخ و شیرین است ساده نبود، اما وقتش رسیده بود. وعده دادم روزی و جایی دوباره بنویسم، اما فکرش را نمی کردم آن روز امروز و آنجا اینجا باشد.

از بانمکی زمانه است که در روز گفتن از ویرگول و وداع با وبلاگ، شبانه در میان وبلاگ های به روز شده بلاگفا چشمم می خورد به مطلبی درباره ویرگول. اسمش را شنیده بودم، اما آدرسی که به صفر و یک (io) ختم می شود، در این زمانه دیجیتال مارکتینگ زده و تولید محتوازده، برای یک نفر که در سخاوتمندانه ترین حالت خودش را وبلاگ نویس خطاب می کرد، یک جوری دافعه داشت.

برای پست اول روده درازی خوب نیست. دیروز، نالان از ویرگول ها با بلاگفا خداحافظی کردم و امروز به «ویرگول» سلام می کنم. امیدوارم بمانم. سلام.

ویرگولبلاگفاپست اولوبلاگ نویسی
از خبر ارتزاق می‌کنم، هرچند شرافت خبرنگاری بالاتر از حد من است. روابط بین‌الملل می‌خوانم و هنوز چندان نمی‌دانم. شاید وبلاگ‌نویس باشم. علاقه‌مند به سیاست و فناوری، فعلا تمرین «الِبفا» می‌کنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید