در اصطلاح حقوقی، ما چون در استخدام دولت نیستیم، کارگر محسوب میشیم؛ رندوم از چندتا از همکارانم در این مورد پرسیدم و چنان ناراحت و منزجر شدن که انگار از قطار پیشرفت جا مونده بودن!
امروز احتمالا به حد کافی متنهایی در مورد اتحاد، خورده شدن حق توسط فرادستان و ظلم به فرو دستان خونده بشه که صرفا به درد کتابها و گلواژه در کافهها میخوره!
از نظر من اغلب یا بلکه تمام پیشرفتهای رخ داده برای جامعه، برای تساوی حقوق زنان و افزایش بهداشت و کاهش مرگ میر و... با حمایت سیستم فرادستی رخ داده.
در این تجربهی هفت سال کار در فضای شرکتی - استارتاپی، صرفا دو کارفرما که اتفاقا روحیههای ضد سرمایه داری داشتن، ظلم و پایمال کردن دستمزد و حقوق رو انجام دادن؛ امروزه فرادست به خاطر خروجی بهتر، راندمان بالاتر، فضا و اتمسفری رو ایجاد میکنه که موجب رفاه بیشتر مستقیم برای کارگر یا انجام دهنده و در نهایت برای جامعه میشه.
روز کارگر یا کارپذیر، روزی برای فهم بیشتر رابطهی مستقیم و بهبود این رابطه بین کارگر و کارفرماست!
به امید روزی که دنیا از ایدهها و صداهای چپولی پاک بشه!