برخی چاپ در ایران را به دوران مغول مربوط میدانند. با این حال، صنعت چاپ به شكل جدید به دوره قاجار باز میگردد. مقالهای كه میخوانید، نگاهی است به این موضوعات و تحول و تطور چاپ و چاپخانه در تاریخ .
قبل از اختراع چاپ، كتابها را با دست تكثیر میكردند . در آتن، اسكندریه و روم، عده ای از نسّاخان، شاهكارهای ادبی را استنساخ میكردند و این كار در سراسر قرون وسطی ادامه داشت. كتاب به اندازهای گرانبها بود كه تعداد كمی از مردم توانایی تهیه آن را داشتند. در نتیجه، در عصر كاوش و پیشرفت، امكان خواندن و پژوهش محدود بود. در بیشتر دوران قرون وسطی، كاغذ پوست گوسفند و گوساله به كار میرفت. از یك قرن پیش از شارلمانی، دیگر پاپیروس مورد استفاده قرار نگرفت. مسلم است كه كاغذ برای اولین بار از جهان اسلام به اروپا راه یافت زیرا كاغذ، اولین بار در آن دسته از سرزمینهای مدیترانه كه با سرزمینهای اسلامی تماس مداوم داشتند دیده شده است . مسلمین، راز تولید كاغذ را از چینیها آموخته بودند .
برای ساختن كاغذ، الیاف گیاهی را خرد و خمیر میكردند، خمیر را به صورت لایهای نازك و یكنواخت روی صفحهای یا پارچهای پهن میكردند و میفشردند تا آبش گرفته شود و آنگاه الیاف را در هم میفشردند. حوالی پایان قرون وسطی- به ویژه هنگامی كه چاپ متداول گردید- كاربرد كاغذ، جایگزین كاربرد پوست و كاغذ پوست شد. منشا هنر چاپ را باید در چین جستوجو كرد، گرچه اشپیل فوگل در كتاب خود هیچ اشارهای به نقش مشرق زمین و به طور اخص، چین در ابداع چاپ ننموده است و آن را از مهمترین ابداعات فناوری تمدن غربی میشمارد، اما بسیاری از مورخان و نویسندگان همانند هنری لوكاس، نقش چین را در چاپ نادیده نگرفتهاند و بر این باورند كه این هنر از چین به اروپای غربی رسیده است. به این ترتیب، مراحل تحول چاپ در هالهای از ابهام قرار دارد، اما براساس آنچه عبدالحسن آذرنگ در كتاب خود مینویسد: «در حدود سال ۱۰۴۰ میلادی، كیمیاگری چینی به نام «پی شنگ» از گل و نوعی چسب مخصوص، تركیبی به وجود آورد و با آن حروفی متحرك ساخت و سپس این حروف را پخته و سفت كرد. پی شنگ حروف را كنار هم قرار میداد و با وسیلهای فلزی محكم میكرد و بر روی آن مخلوطی از رزین، موم و خاكستر میمالید و صفحه حروف را به آرامی حرارت میداد. پس از انتقال نقش صفحه بر كاغذ و تكثیر آن، باز حروف را به آرامی حرارت میداد و از هم جدا میكرد كه این ابتكار پی شنگ را راه حل حروفچینی با حروف متحرك می دانند.»
از سده دوازدهم به بعد، صنعت چاپ در غرب با كمك قالبهای چوبی و حكاكی دستی صورت گرفته بود، اما آنچه در سده پانزدهم ابداع محسوب شد، عبارت بود از تكمیل دستگاه چاپ فلزی و متحرك كه نسخههای فراوانی را با سرعت بیشتر چاپ میكرد. تحول در صنعت چاپ تا رسیدن به دستگاه فلزی را باید یك روند تدریجی به حساب آورد كه در فاصله سالهای ۱۴۴۵ تا ۱۴۵۰ میلادی به اوج رسید . یوهانس گوتنبرگ اهل مانیتس، نقش مهمی را در تكمیل این صنعت ایفا كرد. «انجیل گوتنبرگ »كه در سال ۱۴۵۵ یا ۱۴۵۶ میلادی به پایان رسید، اولین كتاب واقعی محصول نوع چاپ متحرك بود. در نیمه دوم سده پانزدهم، چاپ جدید به سرعت در اروپا رواج یافت . چاپخانهها در دهه ۱۴۶۰ میلادی در سراسر خاك امپراتوری مقدس روم تاسیس شد و با گذشت ده سال، به ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و اروپای شرقی رسید؛ مخصوصاً ونیز كه به مركز چاپ معروف شد و تعداد چاپگران این شهر تا سال ۱۵۰۰ میلادی به قریب صد تن بالغ شدند و حدود دو میلیون جلد كتاب در آنجا به چاپ رسید .
اختراع فن چاپ درحقيقت به قرن ها پيش از گوتنبرگ، كه نامش به عنوان مخترع چاپ در تاريخ به ثبت رسيده است، برميگردد و آسوريان چند هزار سال قبل از ميلاد بر خشتهايی از گل رس مهر ميزدند. استعمال حروف قابل انتقال نيز ميان سالهای 1051 و 1058 در چين آغاز شد. مخترع اين حروف فردی به نام پيشنگ بود و حروف هم از گلرس ساخته ميشد. حروف دستي و حروف قلعي كه پس از آنها به كارآمد، هيچ يك رواجي نيافت، بر عكس حروف چوبی متداول شد. تا اينكه در سال 1440، گوتنبرگ ظاهرا بدون اطلاع از كار چينيها، حروف قابل انتقال را اختراع كرد و برای هر يك از حروف الفبا يك حرف جداگانه به كار برد. حروف متحرك را چينیها اختراع كردند، ولی گوتنبرگ كه حرفهاش زرگری بود، آلياژ مناسب برای ريختهگری حروف را از سرب و آنتی موآن به دست آورد و سپس نسبت هر يك از اين دو فلز را به گونهای انتخاب كرد كه حروف بيش از حد سخت و نرم نباشند. سرانجام برای مركب چاپ هم فرمول مناسبی پیدا کرد و خلاصه با رفع موانع و حل مشكلات عمل چاپ را ميسر و اجرايی كرد .
تقريبا 20 سال پس از نخستين تلاشهای گوتنبرگ در امر چاپ، اين صنعت با استفاده از سطوح برجسته در ونيز، فلورانس، پاريس و ليون در حدی مختصر و محدود رواج يافت. اما دستگاه چاپ گوتنبرگ، به علت هزينههای بسيار زياد فقط براي ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همين دليل تا مدتهای طولاني استقبال چندانی از آن نشد. 300 سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، نمايشنامه نويسي آلماني به نام آلوئيس زنه فلدر، چاپ سنگی يا ليتو گرافی را در سال 1796 ميلادی اختراع كرد. هر سنگی كه متن يا تصوير با اين روش روي آن نقش میبست، برای چاپ حدود 750 نسخه عملكرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روي سنگ قابل چاپ نبود .
اگر چه درباره شروع چاپ سنگی در ایران روایات متعددی وجود دارد، به نظر میرسد چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راه اندازی کرد. میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال ۱۲۵۰ قمری راه انداخت.
چاپخانه سنگی طی مدت کوتاهی در تهران و بعد اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از ۵۰ سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دوره قاجار، هر چه در ایران چاپ میشد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی نیز راهاندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن، پس از ورود چاپ سنگی، کنار گذاشته شد و بعدها در اواخر دوره قاجار دوباره حروف سربی و استفاده از آن رایج گردید.
طریقه چاپ سربی روش نسبتا سادهای بود. کاغذ روی صفحهای متشکل از حروف برجسته سربی و آغشته به مرکب فشرده میشد و بر اثر فشار، حروف بر صفحه کاغذ نقش میبست. حروفچینی روزنامه نیز نخست به صورت دستی انجام میگرفت، ولی بعدها این کار با دستگاههایی که معمولترین آنها «لاینو تایپ» بود، صورت پذیرفت. دستگاه حروفچینی خودکاری لاینوتایپ در سال ۱۸۸۶ میلادی ساخته شد. و بدین ترتیب سرعت چاپ به تدریج فزونی یافت. پیشرفت فناوری کم کم باعث شد دستگاه حروفچینی سربی از دور خارج شود و جای خود را به دستگاه الکترونیکی بدهد.
عدهای آغاز چاپ در ایران را عصر ایلخانیان میدانند؛ برخی احتمال دادهاند که یهودیان فارسی زبان پیش از سایر گروههای فارسیزبان به اهمیت چاپ کتاب پیبردهاند.
در سال ۱۶۳۹سه کتاب به زبان و خط فارسی از سوی هیئتهای تبلیغی مسیحی و در باب تبلیغ مسیحیت در لیدن هلند به چاپ رسیده و چاپخانهای که این کتابها در آن چاپ شده، ظاهراً نخستین چاپخانه فارسی در جهان است. بر اساس مدارک موجود، نخستین کتابی که در خود ایران چاپ شده، زبور داوود یا ساغموس است که در ۱۶۳۸ به زبان و خط ارمنی در ۵۷۲ صفحه در جلفای اصفهان و به دست کشیشان ارمنی به چاپ رسیده است.
اینکه ارمنیان، پیش از دیگر گروههای قومی ـ زبانی ساکن ایران توانستهاند در ایران چاپخانهای از آن خود تأسیس کنند و آزادانه به چاپ و نشر منابع مسیحی بپردازند و در میان اقوام جهان مقام پانزدهم را از حیث قدمت چاپ احراز کنند، دلایل بسیاری دارد که مهمترین آن، محیط آزاد و تشویقآمیزی بود که به ویژه شاه عباس اول صفوی و فرمانروایان دیگر این سلسله برای آنها ایجاد کرده بودند.
ارمنیان حدود ۳۰ سال پس از کوچ به جلفای اصفهان، بصمهخانهای در این شهر دایر و چاپ کتاب را آغاز کردند. براساس اشارههای سیاحان خارجی، بهویژه شاردن، شماری از ایرانیان در عصر صفویه از کار چاپ و چاپخانه آگاهی داشته و به ورود آن به ایران شایق بودهاند. جان پینکرتون و جونس هنوی، که در عصر نادرشاه افشار به ایران سفر کردهاند، از جزوههایی صحبت به میان آوردهاند که به زبان لاتینی و عربی چاپ و منتشر میشده است.
تحول عمده در فن چاپ و انتشار مواد چاپی، اعم از کتاب، روزنامه و مواد دیگر، از دوره ولایتعهدی عباس میرزا قاجار آغاز شد که مصادف است با پیامدهای جنگهای ایران و روس، چاپخانهای که بنا بر مدارک فعلی، وجود آن محرز است، در سال ۱۲۳۳ به دست آقا زینالعابدین تبریزی و با حمایت عباس میرزا در تبریز تأسیس شده است. فتحنامه، اثر میرزا ابوالقاسم قائم مقامِ فراهانی، تفصیلی از جنگهای ایران و روس، ظاهراً نخستین کتاب فارسی است که در ذیحجه ۱۲۳۴ در ایران چاپ و منتشر شده است.
بررسی نخستین کتابهای چاپی نشان میدهد که دولت وقت از فنّاوری چاپ در جهت مقاصد خود استفاده میکرده است. کتابها عمدتاً تاریخی، دینی، ادبی، یا در جهت ترویج اصول بهداشتی، ترویج جنبههایی از حیات مدنی و فرهنگ زندگی اجتماعی جدید بوده است. در سال ۱۲۴۰، حدوداً ۷ سال پس از تأسیس چاپخانه در تبریز، میرزا زینالعابدین به امر فتحعلیشاه به تهران احضار و به تأسیس چاپخانه و چاپ کتاب مأمور شد.
چاپ سنگی در ایران بنابه عللی پس از چاپ سربی رواج یافت. جعفرخان تبریزی برای تعلیم دیدن چاپسنگی به مسکو فرستاده شد و او در بازگشت، یک دستگاه چاپ سنگی را در ۱۲۳۹ـ۱۲۴۰، چند سالی پس از ورود چاپسربی، با خود به تبریز آورد. نخستین کتاب چاپ سنگی ظاهراً قرآنی بود که در ۱۲۴۸ به همت میرزا اسداللّه در تبریز چاپ شد و ۳ سال بعد، باز به همت او و در تبریز، زادالمعاد انتشار یافت. چاپ سنگی جز در تبریز و تهران در بسیاری از شهرهای دیگر ایران رواج یافت، تا آنکه در دوره ناصرالدین شاه قاجار چاپ سربی پس از مدتی بیش از نیم قرن بار دیگر رایج شد. چاپ سنگی حتی بنا به ضرورت فنی بر خط فارسی تأثیر گذاشت و در شیوه تحریری آن تغییری ایجاد کرد.
تأسیس مدرسه دارالفنون بر وضع و سیر چاپ در ایران تأثیر گذار در نیاز به انتشار کتابهای درسی، سبب شد که در این مدرسه کارگاهی مختص چاپ آثار استادان دارالفنون، منابع درسی محصلان و نیز پارهای کتابهای دیگر تأسیس شود. چاپخانه کوچک دارالفنون ظاهراً در ۱۲۶۸ و با نام دارالطباعه خاصه علمیه مبارکه دارالفنون تهران و زیرنظر علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه تشکیل شد و تا ۱۳۰۰ دایر بود و شاید حدود ۴۰ عنوان کتاب درسی در آن به چاپ رسیده باشد. چاپخانهای دولتی، که تحت عناوین مختلف فعالیت میکرد و به چاپ کتاب و روزنامه میپرداخت، در دوره ناصرالدین شاه تأسیس شد.
نهضت مشروطه در ایران عامل افزایش تعداد عناوین و شمارگان روزنامهها، گرایش بیشتر مردم به خواندن مطالب سیاسی و اجتماعی و نیز تقویت و گسترش چاپ در ایران بود. چاپ ژلاتینی، که بعداً جای خود را به روش چاپ استنسیلی داد، احتمالاً از اواخر عصر ناصری، و همزمان با آغاز تحرکات سیاسی تازه، برای تکثیر اعلامیههای پنهانی، نامههای سرگشاده و شبنامههای سیاسی مورد استفاده قرار گرفت و ظاهراً چاپخانههای مخفی کوچکی برای چاپ ژلاتینی تشکیل شده بود.
چاپخانه مجلس شورای ملی، مدت کوتاهی پس از تشکیل مجلس اول، به منظور چاپ و نشر روزنامه و نیز مطالب اختصاصی خودِ مجلس، به سرعت تأسیس شد و در مدت کوتاهی به بزرگترین چاپخانه کشور تبدیل گردید. چاپخانه مجهز دیگری به نام چاپخانه شاهنشاهی، به سرپرستی عبداللّهخان قاجار که مدیریت او در صنعت چاپ معروف بوده است، پس از استقرار مشروطیت تأسیس شد و تا ۱۳۲۸ فعال بود.
در دوره محمدعلی میرزا، استفاده از چاپخانههای سربی اختصاصی و غیردولتی به جای چاپخانههای سنگی دولتی معمول شد، به طوری که بنا به تخمین حوالی سال ۱۳۳۰ معدودی چاپخانه سنگی به فعالیت ادامه میدادند. در سالهای ۱۳۰۷، ۱۳۱۰ و ۱۳۱۷ برای چاپ و نشر کتابهای درسی در سراسر کشور و به شیوهای نو اقدام شد.
تأسیس دانشگاه تهران و نهادهای جدید آموزشی در این عصر، همراه با دولت و ارتشِ رو به گسترش، نیاز به چاپ برخی مطالب را در مقیاسی وسیعتر فراهم آورد. تأسیس چندین چاپخانه دولتی و وابسته به دولت، مانند چاپخانه ارتش، چاپخانه بانک ملی ایران، چاپخانه دخانیات ایران، چاپخانه راهآهن و مانند اینها، حاصل نیاز دولت به تأمین احتیاجات خود در زمینه چاپ به طور مستقل بود. از سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ ، بهرغم مداخلات ادواری حکومت و ممیزیهای موقت، چاپ و نشر تقریباً آزاد بود. شمار مطبوعات که در ابتدای دوره رضاشاه کاهش یافته بود، پس از سقوط او مجدداً افزایش یافت.
چاپخانه تابان، به عنوان نخستین چاپخانه خصوصی که به دستگاههای جدید و خودکار مجهز شد، در همین سالهای پس از جنگ، تحولی چشمگیر را از سرگذراند. چاپخانه بانک ملی ایران هم به دستگاههای ملخی جدید مجهز گردید. چاپخانه اطلاعات هم که پیش از ۱۳۲۰ چاپخانه بزرگی بود، مجهزتر گردید. در دهه ۱۳۳۰، دستگاههای افست رتاتیو و دورنگ و چهاررنگ جدید به ایران وارد شد و تحولی فنی در چاپ به بار آورد. چاپخانههای افست، روزنامه کیهان و سپهر، مهمترین چاپخانههای آن دهه به شمار میآیند.
در دهه ۱۳۴۰ چاپ وارد مرحله تازهای شد و انتشار کتابهای درسی در هیئتی جدید، کتابهای ارزان قیمت جیبی و شماری نشریه و گسترش آموزشهای چاپ بر رونق آن افزود.. تا حدود نیمه دهه ۱۳۴۰، آموزش چاپ در ایران به شیوه استادی ـ شاگردی و از طریق چاپخانهها انتقال مییافت. در ۱۳۴۴، رشته چاپ در هنرستان فنی تا مقطع دیپلم فنی دایر شد. از ۱۳۴۵ به بعد، هر سال چند تن برای فراگرفتن فنون جدید چاپ به اتریش اعزام میشدند.
در جریان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ چاپخانهها یکی از مهمترین و حساسترین کانونهای فعالیت بر ضد حکومت پهلوی بودند. از خروج محمدرضا پهلوی از ایران در دی ۱۳۵۷ تا آغاز تجاوز نظامی عراق به خاک ایران در پایان شهریور ۱۳۵۹، بیش از ۳۵۰ عنوان روزنامه در ایران چاپ شده است.
سالهای منتهی به انقلاب اسلامی ایران در دهه 1350 نیز برای چاپ کشور از سالهای پر تعارض به شمار میآید. افزایش چشمگیر درآمد کشور و طرحهای گسترده توسعه، که گسترش چاپ را هم اقتضا میکرد، با سیاست نظارتِ بسیار شدید بر چاپ کتاب و مطبوعات همراه شد .
ورود تجهیزات جدید چاپ، از جمله دستگاه لاینوترون، پاسخی به نیازهای رو به افزایش منابع چاپی، بهویژه کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها، بود، حال آنکه تنوع آموزشی و تکثر منابع که نیاز جدید کشور بود، با سیاست نظارت چاپی در تضاد کامل قرارداشت .
در جریان انقلاب اسلامی 1357 چاپخانهها یکی از مهمترین و حساسترین کانونهای فعالیت بر ضد حکومت پهلوی بودند. از خروج محمدرضا پهلوی از ایران در دی 1357 تا آغاز تجاوز نظامی عراق به خاک ایران در پایان شهریور 1359، بیش از 350 عنوان روزنامه در ایران چاپ شده است .
چاپ در ایران از ۱۳۵۷ به این سو به طور کلی بر اثر چند عامل رو به رشد نهاده است: افزایش عناوین کتاب و نشریه؛ برداشته شدن ممیزی، جز در دورههایی کوتاه؛ گسترش آموزش چاپ؛ انتشار نشریههای تخصصی در این زمینه؛ گسترش و تقویت صنف چاپ و صنفهای وابسته؛ ورود تجهیزات و فنون جدید چاپ، به ویژه استفاده از رایانه و دستگاهها و شبکهها و نظامهای رایانهای که انقلابی در اطلاعات و ارتباطات در سطح جهانی به بار آورده است؛ توسعه دانشگاهها و آموزش عالی؛ افزایش جمعیت و رشد سریع نسل جدید لازمالتعلیم و نیاز به چاپ منابع جدید؛ گسترش نهضت سوادآموزی و نظایر اینها در سال ۱۳۷۱ روش چاپ رنگی در مطبوعات به کار گرفته شد. روزنامه همشهری نخستین روزنامه رنگی ایران است. در همین سال آییننامه جدیدی در خصوص تأسیس چاپخانهها و واحدهای وابسته و چگونگی نظارت بر آنها به تصویب رسید. در زمینه چاپ، ۳ نشریه تخصصی و نیمهتخصصی انتشار مییابد: ماهنامه صنعت چاپ؛ ماهنامه چاپ و بستهبندی؛ ماهنامه چاپ و انتشار چاپ تمبر، اوراق بهادار، اسناد، بلیت اتوبوسهای شهری، برگههای عوارض و نظایر اینها در چاپخانههای دولتی و تحت مقررات خاصی انجام میگیرد. چاپخانه ویژه چاپ اسکناس در ۱۳۶۱ تأسیس و سال بعد به بهرهبرداری رسید و از ۱۳۶۷ اسکناس کشور کلاً در این چاپخانه چاپ شده است و با تصویب شوراى عالى انقلاب فرهنگى روز ۱۱ شهریور به عنوان روز صنعتچاپ نامگذارى شده است.
خلاصه متلب:
اختراع فن چاپ درحقیقت به قرن ها پیش از گوتنبرگ، که نامش به عنوان مخترع چاپ در تاریخ به ثبت رسیده است، برمی گردد. آسوریان چند هزار سال قبل از میلاد بر خشت هایی از گلرس مهر میزدند.
استعمال حروف قابل انتقال نیز میان سالها ی 1051 و 1058 در چین آغاز شد. مخترع این حروف فردی به نام پیشنگ بود و حروف هم از گلرس ساخته میشد. حروف دستی و حروف قلعی که پس از آنها به کارآمد، هیچ یک رواجی نیافت، بر عکس حروف چوبی متداول شد. تا اینکه در سال 1440، گوتنبرگ ظاهرا بدون اطلاع از کار چینیها، حروف قابل انتقال را اختراع کرد و برای هر یک از حروف الفبا یک حرف جداگانه به کار برد. حروف متحرک را چینیها اختراع کردند، ولی گوتنبرگ که حرفه اش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریخته گری حروف را از سرب و آنتی موآن به دست آورد و سپس نسبت هر یک از این دو فلز را به گونه ای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند. وی برای مرکب چاپ هم فرمول مناسبی یافت و خلاصه با رفع موانع و حل مشکلات عمل چاپ را میسر و اجرایی کرد. تقریبا 20 سال پس از نخستین تلاش ها ی گوتنبرگ در امر چاپ ،این صنعت با استفاده از سطوح برجسته در ونیز، فلورانس، پاریس و لیون در حدی مختصر و محدود رواج یافت. اما دستگاه چاپ گوتنبرگ، به علت هزینه ها ی بسیار زیاد فقط برای ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همین دلیل تا مدت ها ی طولانی استقبال چندانی از آن نشد. 300 سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، نمایشنامه نویسی آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتو گرافی را درسال 1796 میلادی اختراع کرد.
هر سنگی که متن یا تصویر با این روش روی آن نقش می بست ، برای چاپ حدود 750 نسخه عملکرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روی سنگ قابل چاپ نبود.
اگر چه درباره شروع چاپ سنگی در ایران روایات متعددی وجود دارد، به نظر می رسد چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راه اندازی کرد. میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال 1250 قمری راه انداخت.
چاپخانه سنگی طی مدت کوتاهی در تهران و بعد اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از 50 سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دوره قاجار ، هر چه در ایران چاپ می شد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی نیز راه اندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن ، پس از ورود چاپ سنگی ، کنار گذاشته شد و بعدها در اواخر دوره قاجار دوباره حروف سربی و استفاده از آن رایج گردید.
طریقه چاپ سربی روش نسبتا ساده ای بود : کاغذ روی صفحه ای متشکل از حروف برجسته سربی و آغشته به مرکب فشرده می شد و بر اثر فشار، حروف بر صفحه کاغذ نقش می بست. حروفچینی روزنامه نیز نخست به صورت دستی انجام می گرفت، ولی بعدها این کار با دستگاه ها یی که معمول ترین آنها «لاینو تایپ» بود، صورت پذیرفت. دستگاه حروفچینی خودکاری لاینوتایپ در سال 1886 میلادی ساخته شد. و بدین ترتیب سرعت چاپ به تدریج فزونی یافت. پیشرفت فناوری کم کم باعث شد دستگاه حروفچینی سربی از دور خارج شود و جای خود را به دستگاه الکترونیکی بدهد.
منبع: