چند روزی است که به کرونا و کسبوکارها فکر میکنم. هر اتفاقی که بیفتد، شک نداریم کرونا فقط یک ویروس ساده نیست که نباید بزرگش کرد و قرار است فقط از آن عبور کنیم. در این چهلوهشتساعت آشنایانی را از دست دادم که هم جوان بودند و هم سالم. به خانوادههایشان که فکر میکنم، غمگین میشوم. تعبیراتِ سادهانگارانه برای موضوعی که مدتهاست بسیاری از مردمِ دنیا را در خانههایشان قرنطینه کرده، بلاهتبار است. کرونا همه ما را تغییر داد. کرونا جهان را تغییر داد. ممکن است بدتر شود و یا حتی بهتر؛ اما هرچه هست تغییر کردنمان قطعی و حتمی است. اما امشب آمدم که از نامه جف بزوس برای شما بگویم. مالک شرکت معتبر و بزرگ آمازون. او چند وقت پیش برای کارمندانش نامهای پانصدوسیوچهار کلمهای نوشت:
اوضاع کسب و کار ما مثل همیشه نیست. ما در دورانی پر از استرس و بلاتکلیفی به سر میبریم. از سوی دیگر، کاری که ما انجام میدهیم هیچگاه به اندازه این روزها ضروری و حیاتی نبوده است.
مردم سراسر دنیا متوجه تاثیرات اقتصادی این بحران شدهاند و متاسفانه باید به شما بگویم که پیشبینی میکنم قبل از اینکه اوضاع بهبود پیدا کند، از این هم بدتر خواهد شد.
هیچ دفترچه راهنمایی برای احساس این روزهای ما وجود ندارد! و میدانم که همه مردم به خاطر این موضوع دچار استرس شدهاند. مطمئن هستم که نگرانیهای شخصی شما نیز مانند نگرانیهای من زیاد است
ما اقدام به استخدام صد هزار کارمند جدید در پستهای مختلف کردهایم. همچنین، قرار است دستمزد کارگرانی که حقوق ساعتی میگیرند و در این دوران پرتنش و دشوار به تحویل کالا و انجام سفارشات مشتریها مشغولاند را نیز افزایش دهیم. ما امیدواریم افرادی که شغل فعلی خود را از دست دادهاند بتوانند تا زمانی که دوباره به مشاغل خود بازگردند در کنار ما مشغول به کار شوند.
لطفا مراقب خودتان و عزیزانتان باشید. مطمئن هستم که در کنار یکدیگر از این بحران بزرگ عبور خواهیم کرد.
مطلب دوم، مصاحبهای از کایل گاندورو، مدیرعامل شرکت چمدانِ سامسونیت است. او درباره فردایِ کرونا حرف میزند:
به خاطر وضعیتی که ویروس کرونا به وجود آورده است، هر اتفاق خارقالعادهای که ممکن بود در سال ۲۰۲۰ شاهدش باشیم دیگر آنچنان به چشم نمیآید. صادقانه بگویم، این مسئله قطعا روی کسبوکار ما (و خیلی از کسبوکارهای دیگر) تاثیر خواهد گذاشت؛ ما توجه خود را به طور جدی روی سلامت و امنیت کارمندان خود و انجام اقدامات صحیح متمرکز کردهایم.
این قضیه هم دوره معمول خود را سپری میکند و سپس به نقطه آغاز بهبودی میرسیم. پس چالش اصلی اینجا است که ما در جایگاه یک شرکت چگونه میتوانیم خودمان را در وضعیت آمادهباش واقعی قرار دهیم؟ ما به طور جدی داریم روی این موضوع کار میکنیم.
این بحران تا همین الان هم تامین منابع و کارخانههای سامسونیت را با مشکل مواجه کرده است. اما وقتی اوضاع کارخانهها دوباره مساعد شد چگونه به کار خود ادامه خواهیم داد؟ کالاهای موجود و سرمایه در گردش خود را چگونه مدیریت کنیم تا در نهایت در ترازنامه خود به مشکلی برنخوریم؟ چگونه وقتی اوضاع دوباره مساعد شد فرصتها را از دست ندهیم؟ چطور وقتی وسط چنین اوضاعی قرار داری میتوانی یک شرکت را اداره کنی؟ باید راجع به مدیریت هزینهها کمی سختگیرانهتر رفتار کنی و در تصمیمها تغییراتی ایجاد کنی یا آنها را به تاخیر بیندازی، و این دقیقا همین کاری است که ما داریم انجام میدهیم. چیزی را متوقف نمیکنیم، فقط بعضی مسائل را به عقب میاندازیم تا وقتی کسبوکار دوباره به حالت عادی برگشت به آنها رسیدگی کنیم. همینها هم آموختههای زیادی هستند.
وقتی میبینم چه اتفاقاتی دارد میافتد تقریبا به گریه میافتم، و فقط من نیستم، همه همینقدر ناراحتاند. اما در هر مقام مدیریتی که باشی، باید به جایگاهی که میخواهی در سه یا پنج سال آینده به آن برسی فکر کنی. باید از مسائلی که در طول مسیر برایت پیش میآیند عبور کنی. البته من تمام وقتم را صرف فکر کردن به این مسائل نمیکنم. فعلا روی اهداف کوتاه مدت تمرکز کردهایم.