ناپلئون هیل (Napoleon Hill)، نویسنده آمریکایی که یکی از پیشگامان سبک مدرن ادبیات موفقیت شخصی بود. معروفترین اثر او، بیندیشید و و ثروتمند شوید، یکی از پرفروشترین کتابهای جهان است. او در یک برنامه ریزی عظیم در نگارش کتاب خود به مصاحبه با بیش از 500 نفر پرداخته است تا بتواند مهمترین عادات و اصولی که می تواند در مسیر موفقیت در اختیار هر کسی قرار بگیرد را معرفی نماید.
کارن مکریدی در کتاب خود به تفسیر ایده های نهفته در این کتاب پرداخته است. در این مقاله تلاش کردم ضمن حفظ تمامی مطالب مفید این کتاب، تا حد امکان آن را فشرده و کوتاه کنم. در این مقاله 26 ایده اول پیاده سازی شده. اگر ایده های ذکر شده را دوست داشتید می توانید مابقی ایده ها را در مقاله دوم دنبال کنید.
1. هدف اصلی خود در زندگی را مشخص کنید
بخشی از مغز ما تحت عنوان RES وظیفه فیلتر کردن اطلاعات روزانه را برای ما دارد. این بخش از مجموعه میلیونها اطلاعات ورودی به مغز تنها بخشی از آن که برای ما کاربرد دارد را شناسایی کرده و از باقی اطلاعات صرفنظر میکند. اگر برای خود هدف دقیق و مشخصی در زندگی تعیین کنید RES مغز شما اطلاعات و وقایع مؤثر بر اهداف شما را برای شما شاخص میکند. برای مثال زمانی که قصد خرید ماشینی دارید در خیابان بیش از پیش مدل ماشینهای متفاوت به نظر شما میآید.
2. فرصتها ممکن است بیسروصدا بیایند
هیل معتقد است، پس از تعیین اهداف خود برای آنها برنامهریزی کنید؛ اما همواره منتظر باشید تا فرصتها از مسیرهای متفاوت به سمت شما بیایند. زندگی انسانهای مشهور سرشار از شکست در برنامهریزیها اما دستیابی به موفقیت از مسیرهای پیشبینی شده است. مثلاً ال گور با هدف و شعر حفاظت از محیطزیست در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شرکت کرد اما شکست خود اما در ادامه مسیر سیاسی زندگی توانست تأثیرات مثبتی در حفظ محیطزیست داشته باشد.
3. افکار قدرت دارند (ما همانیم که فکر میکنیم.)
هیل معتقد است تمامی اجزاء کائنات بر یکدیگر تأثیر گذارند از این رو معتقد است بزرگترین دستاورد روشهایش "شناخت صریحی است که قادر است تکانه نامرئی فکر را از طریق بهکارگیری اصول شناخته شده به همتای مادی تبدیل کرد." است. هیل معتقد است که میان انتظارات و تجربه از واقعیتهای اطرافتان ارتباط معناداری وجود دارد و پیشنهاد میکند با قدرت تفکر و اصلاح انتظارات میتوان تجربهها را اصلاح کرد.
4. واژگان شما درباره شما چه میگوید؟
مفاهیم بدون آنکه کلمات توصیفشان کنند وجود خارجی ندارد. بومیان آمریکا کلمهای به نام دروغ نداشتند؛ بنابراین چنین رفتاری نه در تفکرشان و نه در فرهنگشان جایی نداشت. کلمات قدرت چشمگیری دارند برای مثال تأثیر بر زبان آوردن کلمه عنکبوت برای کسی که عنکبوت هراسی دارد، مشابه تأثیر مشاهده این جانور خواهد بود. پیشنهاد میشود بعد از شناخت اهداف خود، دامنه لغات خود در زمینه موضوعات مرتبط با هدف را بهسرعت بالا ببرید و در مکالمات روزمره خود بکار گیرید.
5. پذیرای افکار و ایدههای جدید باشید
هیل میگوید یکی از نقاط ضعف ما این است که هرکسی یا هر چیزی را بر اساس فکر و باور خود ارزیابی میکنیم. ما همیشه تصویر خود از وقایع اطراف را داریم و این تصویرسازی بر اساس عوامل ذاتی و اکتسابی است. یونگ معتقد بود ادراک ما از دنیا فرافکنی باورها و اعتقادات ما درباره زندگی است. هیل معتقد است که عملی بودن و یا نبودن یک موضوع در درجه اول در ذهن انسانها شکل میگیرد. اگر به شکست فکر میکنید، احتمالاً شکست خواهید خورد.
6. قدرت کائنات با افکار شما هماهنگی دارد
هیل معتقد است که دنیای فیزیکی اطراف تحت تأثیر قدرت افکار ما هستند. برای مثال تأثیر موسیقی و دعا باعث افزایش نظم مولکولهای آب میگردد و یا تمرکز بر جعبه الکتریکی حاوی آب تغییر PH آن را به همراه دارد. هیل پیشنهاد میکند قبل از هر اقدامی نتیجه مطلوب موردنظر خود را مرور کنید؛ احساسات خود را در صورت موفقیت تصور کنید و سعی کنید با آن ارتباط برقرار کنید.
7. قدرت کائنات تمایز قائل نمیشود
قدرت کائنات بین افکار مثبت و منفی تمایزی قائل نیست. استفاده از دارونما در درمان برخی بیماران تأثیر تفکر مثبت بر کائنات است. در دورهای کوتاه دارویی به نام کربیوزن جهت درمان سرطان معرفی شد؛ این دارو در نتایج اولیه تأثیر مثبتی روی درمان بیمار داشت؛ اما بعد اعلام انجمن پزشکی مبنیبر بیاثر بدون دارو بیمار تحت درمان درگذشت. هیل پیشنهاد میکند در طول روز حتیالامکان تلاش کنید افکار مثبت بر ذهنتان غلبه کند.
8. یا به انجام کاری متعهد شوید یا اصلاً آن را انجام ندهید
اولین قدم برای دستیابی به موفقیت اشتیاق است. برای رسیدن به هدف بایست تمام پلهای پشت سر خود را خراب کنید. برای مثال وارن بافت تمام ثروت خود را در سبد سهامی مشابه سهامداران عمده انتخاب میکند؛ در نتیجه او نیز تمام ثروت خود را تحت ریسک تصمیمات خود قرار میدهد. تضعیف اهداف همواره با انگیزه کاهش از فشار شکست اتفاق میافتد. هدف اصلی خود را مشخص کنید و راههای فرار را مسدود کنید.
9. رؤیاپردازی عملگرا باشید
کسانی که میخواهند رؤیای خود را عملی کنند باید داری ذهن پذیرا باشند. کسانی که از ایدههای جدید میترسند، قبل از شروع شکست خوردهاند. والت دیزنی نمونه موفق از افرادی است که رؤیاپردازی عملگرا بود. اگر میخواهید برای محصول جدید ایدهپردازی کنید تلاش کنید تمام ایدههای مدنظر خود را روی تکه کاغذی بنویسید. این کار کمک میکند که ایدههای نامتعارف را نیز یادداشت کنید.
10. ایمان مختص دین نیست
هیل معتقد است ایمان و احساس باعث به حرکت درآمد قدرت کائنات میشود. ایمان عامل تأثیر دارونماهاست. او میگوید زمانی که افکار و ایمان در هم میآمیزد ضمیر ناخودآگاه بلافاصله ارتعاشات را میگیرد و به کائنات منتقل میکند.
11. ایمان را از طریق تجسم بپرورانید
هیل معتقد است راهکار ایجاد ایمان پرورش دستورات در ذهن و تأکید و تکرار بر آن تا با اطمینان به ضمیر ناخودآگاه منتقل شود. افکار واقعیت شما را میسازد که متأسفانه در اکثر مواقع افکار شرطی شده و منفی هستند. توجه داشته باشید که ضمیر ناخودآگاه تمایزی میان افکار مثبت و منفی قائل نیست.
12. در تحقق هدفتان احساساتتان را درگیر کنید
ادغام ایدهها و اهداف با احساسات و ایمان انسان این اطمینان را ایجاد میکند که ایده در اعماق ناخودآگاه جای گرفته و احتمال تحقق آن افزایش مییابد. تحقیقات نشان داده اطلاعات ورودی به بدن بهصورت همزمان به دو بخش فکری (نئوکورتکس) و احساسی (لیمبیک سیستم) وارد میشود و در بسیاری موارد واکنشها و رفتارها از بخش احساسی سرچشمه میگیرد قبل از آنکه به آن فکر کنیم.
13. چیزی به نام بدشانسی وجود ندارد
بررسی زندگی انسانهای موفق نشان میدهد موقعیتی که در آن قرار دارید اهمیت چندانی ندارد. هیل تأکید دارد خود کنترل زندگی خویش را به دست بگیرید.
14. بهجای تکروی روحیه همکاری داشته باشید
امروزه هیچ کارفرمایی مستقل از اطرافیان قادر به کسب موفقیت نیست. تلاش کنید محیط کارتان را شبیه بازی کنید؛ بازیکنان را انتخاب کنید، قوانین را وضع کنید و مقیاس موفقیت و شکست را مشخص کنید.
15. نگهبانی برای ذهنتان بگمارید
هیل معتقد بود ورودی ضمیر ناخودآگاه، ضمیر خودآگاه است. اگرچه امروزه علم ثابت کرده ضمیر ناخودآگاه مستقیماً اطلاعات را دریافت میکند اما همچنان میتوان ضمیر خودآگاه (تفکر) را بهعنوان مهمترین اهرم مدیریت ضمیر ناخودآگاه دانست. تنها راه موجود برای ضمیر ناخودآگاه تفکرات انسان است.
16. خوشبختی و تیره روزی در همینجا و همین حالا
هیل معتقد است که خوشبختی و بدبختی نتیجه باور و نیت و مسائل مورد توجه انسان در حال شکل میگیرد. اگر کاملاً آگاهانه رفتار کنید نیتتان به تحقق تخیلتان کمک میکند.
17. در جستجوی چه هستید؟
موفقیت یادگیری چگونه تمرکز کردن است. ما تنها بخش کوچکی از اطلاعات دریافتی از حواس 5 گانه را به بخش خودآگاه انتقال میدهیم و تحلیل میکنیم. ما با تعیین اهداف و تمرکز بر آنها بخش خودآگاه خود را به سمت دریافت اطلاعات مفید سوق داده و به کمک آن ورودی اطلاعات به بخش ناخودآگاه خود را مدیریت میکنیم.
18. تحصیلات معادل هوش نیست
هیل میگوید قبل از آنکه بتوانید تواناییتان را به ثروت تبدیل کنید میبایست دانش تخصصی مرتبط با هدف خود را کسب کنید. او معتقد است تحصیلات عامل کسب ثروت نیست؛ تلاش نکنید همه دانش مورد نیاز را خود به دست آورید و از طریق کار تیمی اطلاعات و افراد مناسب را به خود جذب کنید. تلاش کنید با افراد توانمند معامله کنید.
19. با مردم کنار بیایید
مردم همیشه برای کسانی که دوستشان دارند بیشتر از دیگران کار میکنند. ما اگر کسی را دوست داشته باشیم بیشترین گذشت را به خرج میدهیم و از کسی که به او علاقهمند هستیم خرید میکنیم. زیبایی ظاهری بر علاقهمندی انسانها مؤثر است؛ مردم بهصورت ناخودآگاه انسانهای با فیزیک بهتر را باهوشتر ارزیابی میکنند. هیل معتقد است استعداد همیشه به بنبست میرسد مگر با خلقوخوی جذاب و خوشایند همراه باشد.
20. هیچوقت برای یادگرفتن دیر نیست
آموزش خود را با اتمام دوره تحصیل متوقف نکنید. کسب دانش کسبوکار و مهارتهای تخصصی همواره از تحصیلات آکادمیک با ارزشتر است و افراد موفق در تمام دوران زندگی در حال آموزش خود و بهکارگیری دانشهای مرتبط با کسبوکار خود میشوند. هیل پیشنهاد میکند به یادگیری مهارت و دانش در حوزههای مورد علاقه خود در اوقات فراغت بپردازید. در بسیاری مواقع موفقیت کسب شده در این حوزهها بهقدری است که جایگزین شغل فعلی شما خواهد شد.
21. از قوه تخیلتان استفاده کنید
تخیل به شما کمک میکند تا طرحها و ایدههای شما با هم درآمیزد و طرح کاملتر خلق شود. اگر دنبال ایده خلاقانه هستید بروید و کمی قدم بزنید. هیل تأکید میکند که استفاده از خلاقیت باعث ورزیده شدن این قوا شود.
22. فکر بدون عمل بیثمر است
بعد از تعیین اهداف خود افرادی که میتوانند در دستیابی به این اهداف به شما کمک کنند را لیست کنید. این افراد میتوانند در توسعه ایده و اجرای کار و یا حتی کمک به شما برای آزاد کردن زمان شما به کار گرفته شوند. افراد موفق همیشه شبکهای در اطراف خود دارند که ایدهها را عملیاتی کنند. تعیین برنامه و هدف بدون تلاش برای پیادهسازی آن اهمیت چندانی ندارد.
23. اگر نقشه اول نگرفت، نقشه جدیدی را امتحان کنید
اگر نقشه اول موفق نشد، برنامه دیگری را اجرا کنید و این کار را تکرار کنید تا موفق شوید. در بسیاری از موارد اهداف شما محقق نمیشود، زیرا همراه با برنامه و نقشه دقیقی نیست. حتماً یک قدم به عقب برگردید و بعد از تعیین هدف، آن را به اجزاء کوچکتر تقسیم کنید و برای آن زمانبندی داشته باشید. در صورت عدم دستیابی به هدف با تجربه به دست آمده برای ریزی خلاقانه دیگری ارائه دهید.
24. شکست دغلبازی است طعنهزن و زیرک
هیل معتقد است انسانها درست وقتی شکست میخورند که موفقیتشان نزدیک است. همه ما عادت داریم داستانهای موفقیت انسانهای مشهور را مطالعه کنیم اما به تعداد شکستهای آنها قبل از رسیدن به موفقیت توجهی نمیکنیم. دنیا پر است از انسانهای ثروتمندی که قبل از دستیابی به ثروت، به تعدد شکستخوردهاند. هیل معتقد است فریب شکست را نخورید و با اراده به مسیر خود ادامه دهید.
25. دل و جرئت داشته باشید (اولین خصلت رهبر شجاعت)
هرجا کسبوکار موفقی دید بدانید زمانی فردی تصمیم شجاعانهای گرفته است. هیچ پیروی مایل به پیروی از رهبر سست و ترسو نیست. انسانهای باهوش مدت طولانی تحت نفوذ انسان ترسو قرار نمیگیرد. سعی کنید کسی را بهعنوان الگو شهامت در زندگی انتخاب کنید. در مواجه به مشکلات از خود بپرسید او در مواجه با این مشکل چگونه اقدام میکرد.
26. کنترل و عدالت (دومین ویژگی رهبری کنترل و عدالت)
هیچ رهبری بدون حس تشخیص عدالت قادر به حکمرانی و حفظ احترام خود در میان پیروانش نیست. سیستم مدیریت ولش در جنرال الکتریک را در نظر بگیرید. در این سیستم که به 20-70-10 مرسوم است. 20 درصد بالا شامل تشویق و پاداش، 70 درصد میانی دارای ثبات شغلی هستند و 10 درصد پایینی در سیستم اخراج میشوند. در نگاه اول این سیستم کمی بیرحمانه به نظر میرسد اما نتایج آن به دلیل شفافیت چارچوب ارزیابی بسیار درخشان بود. اگرچه ایجاد چارچوب و قانون با علایق ما سازگار نیست اما در بسیار موارد باعث ایجاد حس عدالت در کل سیستم میگردد.
اگر ایده های ذکر شده را دوست داشتید می توانید مابقی ایده ها را در مقاله دوم دنبال کنید.