موضوعی که به تازگی در ایران بسیار مورد علاقه قرار گرفته است کسب درآمد دلاری می باشد.
اما این موضوع را نیز باید در نظر داشت که کسب درآمد دلاری بصورت آنلاین نیاز به یادگیری کسب و کاری بین المللی می باشد که باید در مورد آن تحقیق زیادی کرد.
این کلمه کلیدی یکی از کلمه های کلیدی می باشد که جستجوی زیادی دارد و برای مردم ایران به دلیل تورم زیادی که وجود دارد راهکاری مناسب بنظر می رسد.
یکی از این شیوه ها تقویت زبان انگلیسی می باشد که بتوانید در کنارش خدماتی را که در تمام دنیا نیاز دارند یاد بگیرید و بعد از مدتی که به تسلط کافی رسیدید در سایت های فریلنسری بتوانید به فعالیت بپردازید. در سایت های فریلنسری خارجی می توانید دسته بندی خدمات را ببینید و طبق همان ها شروع به یادگیری کنید.
سایت های فریلنسری معروف مانند freelancer.com نیاز به داشتن یک سرور مجازی، احراز هویت با مدارک خارجی ( مدارک فیک که درحال حاضر ایرانی های زیادی استفاده می کنند)، یک شماره مجازی می باشد که این موارد کار شما را راه می اندازند.
بازارهای مالی مانند بورس بین المللی و رمز ارزها یکی از بهترین گزینه های کسب درآمد دلاری می باشد که افراد زیادی در تمام دنیا به سمت این بازارها کشیده شده و هر روز نیز تعداد کاربران و فعالین این بازارها بیشتر می شود. فعالیت در بروکرها در فارکس و حتی در صرافی های رمزارزها نیاز به کسب تجربه دارد و باید آموزش دید و تمرین کرد. ترید کردن یا تجارت خرید و فروش در این بازارها نیاز به یادگیری تحلیل تکنیکال یا تحلیل کلاسیک در ابتدای امر دارد و بعد از آن یادگیری تحلیل پیشرفته یا پرایس اکشن بهترین گزینه ها هستند که شما نباید وابسته به اندیکاتورها شوید. برای فعالیت در صرافی های رمزارزها از نظر افرادی که در این بازار فعالیت دارند دو گزینه خرید vpn با ip ثابت یا تهیه سرور مجازی ترید می تواند گزینه خوبی باشد.
صرافی های معروفی همچون بایننس binance، کوکوین kucoin بای بیت bybit و دیگر صرافی های رمز ارزها باید از آی پی ثابت معتبری استفاده کنید که با بررسی های متفاوتی که داشتیم وب سایت آذرفا از دید ما اعتبار بسیار زیادی دارد و تریدرهای حرفه ای از این وب سایت ارائه دهنده حرفی داشتند.
تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است.
تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله #شاخصهای مهم اقتصادی محسوب میشود.
هنر تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژهی هنر) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را انتخاذ کند.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات مورد استفاده قرار میگیرد، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد.
استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار، به این معناست که به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله میشود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم.
تحلیل تکنیکال، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.
تعریف تحلیل تکنیکال را میتوان به سه صورت مطرح کرد:
در مورد تحلیل تکنیکال در بورس، حرفهای زیادی گفته میشود. هر کس سبک و شیوه خودش را دارد و بازارهای مالی و بورس و طلا و ارزش را با دیدگاههای خودش تحلیل میکند. از این به بعد، بر اساس الگوی آموزشی و محتواهای ارایه شده توسط Credit Suisse تلاش میکنیم مروری بر مفاهیم پایه تحلیل تکنیکال داشته باشیم.
کسانی که از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازارهای مالی استفاده میکنند، هر ساعت یا هر روز یا هر هفته، قیمتها را بررسی میکنند و نمودار این تغییرات را ترسیم میکنند. به همین خاطر، لغت «نمودار» و «چارت» از کلمات اصلی مورد استفاده این تحلیلگران است.
در تحلیل فاندامنتال، تلاش میشود عوامل تاثیرگذار بر قیمتها مورد بررسی قرار گیرد. اما در تحلیل تکنیکال، فقط به رفتار قیمتی و خروجیهای بازار مالی توجه میشود.
کسانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، بر این باور هستند که حتی اگر عوامل تاثیرگذار بر بازارهای مالی را بشناسیم و اطلاعات دقیق در مورد آنها داشته باشیم، نمیتوانیم عکسالعملهای بازار را به درستی و با دقت کافی پیشبینی کنیم.
موسسه Credit Suisse از تعبیر جالبی به نام Flavor of the day یا طعم روز استفاده میکند. اجازه دهید مثالی ایرانی را بررسی کنیم. اگر مذاکرات هستهای در جریان باشد – که یک عامل فاندامنتال و بنیادی محسوب میشود – دانستن این مسئله (و حتی اخباری احتمالی از نتیجه) نمیتواند به طور دقیق مشخصکننده عکسالعمل بازار بورس یا طلا باشد.
کافی است طعم آن روز، طعم رقابتهای دو تیم فوتبال مطرح کشور باشد یا اینکه هنرمندی فوت کرده باشد، میزان اثرگذاری عامل بنیادی، به وضوح تغییر میکند. مدافعان تحلیل تکنیکال ترجیح میدهند آن اخبارها را کنار بگذارند و به مشاهدهی رفتار بازار مشغول شوند. شاید دیدن رفتارهای این هیولای عظیم الجثه، بتواند قدمهای بعدی و حرکتهای بعدیاش را بهتر مشخص کند. تنها استثناء این وضعیت – در نگاه تحلیلگران تکنیکال – موارد بسیار بزرگ و خاص است. مثلاً اینکه این بار بر خلاف بیست بار گذشته، مذاکرات ایران تمدید نشود و توافق نهایی امضا شده یا بنبست نهایی اعلام گردد!
مشاهدهی چارت و نمودار قیمتها میتواند خیلی جذاب باشد و ایدههای زیادی برای ما ایجاد کند. چارتها در اکثر مواقع ساختار فرکتالی دارند.
پرایس اکشن یکی از روشهای جذاب معاملهگری در بازارهای مالی مثل بازار ارزهای خارجی، ارزهای دیجیتال، بورس بینالملل، بورس ایران و غیره است. در این روش، تمرکز اصلی روی محدودهی قیمت داراییها و تغییرات آن است و خبری از انواع ابزارهای گوناگون که در تحلیلهای تکنیکال میبینیم نیست. با مشاهدهی روند تغییرات قیمت، میتوان به یک درک نسبی از رفتار سایر معاملهگرها و بازیگرهای بازار و در نتیجه روند احتمالی حرکت قیمت در آینده رسید.
پرایس اکشن نیز مانند تمام روشهای معاملهگری، نیازمند آموزش و فراگیری مقدمات آن است. منظور از این مقدمات، تشخیص روند اصلی بازار، الگوهای قیمتی، تشخیص قدرت روند، شناخت کندلهای قیمت و... است. با ما همراه باشید تا دربارهی این سبک از معاملهگری و الگوها و روش معامله در Price Action بیشتر صحبت کنیم.
«پرایس اکشن» (Price Action) یک روش معاملهگری در بازارهای مالی است که براساس ماهیت قیمت داراییها و تغییرات آن کار میکند. نمودار قیمت یک معاملهگر به روش پرایس اکشن، در اصطلاح لُخت و خلوت بوده و فقط ممکن است در برخی مواقع، از یکی از اندیکارتورهای ساده مثل «میانگین متحرک» (Moving Average = MA) استفاده شود. خطوط روند اصلی و سطوح «حمایت و مقاومت» (Support & Resistance) اصلیترین پارامترهایی هستند که در این روش از آنها استفاده میشود. در حقیقت تمام اطلاعاتی که سایر اندیکارتورها و ابزارهای مختلف در پلتفرمهای معاملاتی به کاربرها ارائه میکنند، از دادههای مربوط به قیمت یک دارایی محاسبه میشوند. پس تغییرات قیمت، مهمترین فاکتور برای درک رفتار بازیگران این بازار (چه انسانها، چه رباتها) در بازههای زمانی مختلف است. به این معنی که هر تصمیمی که بازیگران یک بازار بگیرند، تأثیر خود را روی قیمت نشان میدهد و پرایس اکشن به دنبال درک این تصمیمها برای کسب سود است.
میدانیم که در خیلی از مواقع، انتشار اخبار یا یک مطلب خاص میتواند باعث تحرک قیمت و نوسان در بازار شود؛ اما در آموزش پرایس اکشن نیازی به تحلیل این اخبار و اطلاعات نیست؛ دلیل این موضوع این است که تأثیر نهایی تمام اخبار و اطلاعات مختلف، روی قیمت پدیدار میشود و با آنالیز رفتار قیمت میتوان به هدف خود رسید.
پس میتوان اینطور نتیجه گرفت که تمام دادههای حاصل از ابزارهایی مثل RSI، MACD و Stochastics تنها چارت را شلوغ و زمان تحلیل را طولانیتر میکنند. تغییرات قیمت، خود گویای تمام اطلاعات مورد نیاز ما برای ساخت یک سیستم معاملهگری سودآور به همراه سیگنالهای لازم برای ورود و خروج در معاملات است.
پرایس اکشن در عین سادگی، استراتژیهای مختلفی برای معاملهکردن در اختیار ما قرار میدهد و همهی آنها فقط با بررسی رفتار نمودار قیمت عمل میکنند. به این استراتژیها، «ستاپهای معاملاتی» (Trading Setups) گفته میشود و Pin Bar Setup، Fakey Setup و Inside Bar Setup چند نمونه از آنها هستند. در ادامه برای آشنایی بیشتر با فضای چارتهای قیمت این ۳ مورد را بیشتر توضیح میدهیم.
یکی از مهمترین نکات در معاملهگری به روش پرایس اکشن این است که بتوانیم روند اصلی بازار را شناسایی کنیم. قیمت یک دارایی یا دارای روند صعودی/نزولی است یا بدون روند بوده و اصطلاحاً در محدودهی خاصی رِنج میزند. معامله در بازاری که روند دارد نسبت به بازاری که درحال رنج زدن و تثبیت قیمت است، احتمال موفقیت بیشتری دارد؛ به همین دلیل اگر میخواهیم شانس بیشتری برای کسب سود از بازار داشته باشیم، باید در مورد تسخیص روند اصلی قیمت به خوبی آموزش دیده و تمرین کنیم.
برای مثال اگر به شکل زیر دقت کنید، از روی تغییرات قیمت میتوان متوجه شد که نمودار در قسمت مشخصشده دارای یک روند صعودی یا Uptrend است. در روندهای صعودی، سقفهای جدید قیمت، بالاتر از سقف قبلی و کفهای جدید نیز بالاتر از کفهای قبلی به وجود میآیند.
برعکس، در یک روند نزولی یا Downtrend، هرچه با قیمت به جلو حرکت میکنیم، شاهد این هستیم که کفهای جدید قیمت، پایینتر از کف قبلی و سقفهای جدید نیز پایینتر از سقف قبلی شکل میگیرند.
همانطور که متوجه شدیم، تمام تمرکز پرایس اکشن به حرکات و محدودههای قیمت است. به همین دلیل تشخیص وجود یا عدم وجود روند در بازار از اولین و مهمترین قدمها برای معامله است. بازاری که روند (صعودی/نزولی) نداشته باشد، یک بازار رنج است و قیمت در آن بازهی زمانی در حال تثبیت یا Consolidating است. با نگاه به نمودار قیمت و بررسی HH و HL ها و همچنین LH و LLها به راحتی میتوان این موضوع را متوجه شد. برای مثال، در تصویر زیر میبینیم که قیمت در ناحیهی مشخص شده بین یک محدودهی حمایتی و مقاومتی اصطلاحاً گیرکرده و قادر نیست یک روند صعودی یا نزولی را شکل دهد که به آن Sideway هم گفته میشود.
ترید کردن نیازی به یادگیری زبان یا دردسرهای احراز هویت در سایت های فریلنسری ندارد.
در نتیجه بهترین گزینه ترید کردن در بازارهای مالی می باشد.