میخوام چکمههای بنایی رو پام کنم.
به جای تولیدمحتوا گِل لقد کنم.
بعدم در و پیکر اینکار رو گِل بگیرم.
تو نمیدونی چه بلایی سر ما اومده. میدونی؟
روزی دهها هزار محتوا تولید میشه که اگه خوشبینانه نگاه کنیم ماهی 4-5 تا از اونا ویروسی میشه و دست به دست میچرخه.
و محتوایی ویروسی میشه که واقعا خودِ ویروسه.
کی معروف میشه؟ کی مخاطب جذب میکنه؟
آدمهایی که خودمون میدونیم به جز یه مشت حرف مفت و بدن نمایی چیزی برای ارائه دادن ندارن.
چرا؟ چون عشق میکنیم با این چیزا.
اونی که میگه نه، دروغ میگه.
بیا با خودمون رو راست باشیم. مگه غیر از اینه که تو خلوت خودمون، یه سری آدمها رو دنبال میکنیم که از گفتنش جلوی بقیه خجالت میکشیم!
منظورم محتوای زرده؟ نه.
منظورم محتوایه لجنیِ که به در و دیوار این شهر چسبیده و ولکن هم نیست.
این چیزا رو منِ کاربر تأثیر نمیزاره؟ مگه میشه؟
هر روز ذهن و فکرمو ضعیفتر میکنه که تو این جو سمی چطوری میتونم با محتوای خوب (نه خیلی عالی) یه دونه شنونده یا مخاطب پیدا کنم.
یعنی منم باید بزنم تو فاز دلقک بازی تا محبوب بشم؟
الان میری تو گارد که نه ما این همه ادم موفق و محبوب داریم که با راه درست به فلان جا رسیدن.
کی منکر اونا شده؟
بحث اصلی اینه که: چرا اصلا باید محتوای کثیف انقدر محبوب بشه؟
روی حرفم اول با خودم و بعد با اکثریته آدماست.
چرا یه سری احمق که هیچ چیز مثبتی واسه ارائه دادن ندارن محبوبتر از آدمایی هستن که چیز ارزشمندی برای جامعه دارن؟ خیلیاشون همین آدمای معمولی هستن که توی ویرگول محتواهای خیلی خوبی منتشر میکنن ولی میزان حمایتشون نسبت به یه عکس نیمه برهنه قابل مقایسه نیست.
اگه قرار خجالت بکشم بابت فقر فرهنگی، درست همین الان بهترین موقعیته.
چه اتفاقی افتاده که ذهنیتمون اینقدر ضعیف و کوچیک شده؟
کارد به استخون رسیده و تا سلول به سلولش رو از هم جدا کرده.
آدمی که به سختی محتوای خوب تولید میکنه داره گدایی فالوور و حمایت میکنه!
خب، حالا که چی اینا رو گفتی چی درست میشه؟ در واقع با گفتن من چیزی عوض نمیشه بلکه با پیدا کردن راه درست و حمایت کردن از آدمای درست تغییر رخ میده.
محتوای خوب ساختن توی جایی که از چپ و راست برچسب سانسور میخوره روش کارِ راحتی نیست.
سنگدل نباشیم و اگه محتوای خوبی دیدیم حداقل کاری که میتونیم بکنیم حمایت کردن با چهارتا لایک و کامنت گذاشتنه.
باور کن کامنت گذاشتن واسه کسی که داره برای کسب و کارش زحمت میکشه چیزی ازت کم نمیکنه.
تو رو نمیدونم امّا با این وضعیتی که من میبینم آخرِ این ره به ترکستان است.