علی عرفانی
علی عرفانی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

مانه و ماتیس، دو نقطه آغاز مدرنیته

    اغلب شروع تاریخ مکتب گرایی مدرنیسم را در سال 1905 در نمایشگاهی که فوو ها در سالن پاییز ِ پاریس گذاشتند می دانند، عمر فوو ها دو تا سه سال بیشتر به انجام نرسید و پیشروترین ِ آن ها ماتیس بوده است، اما عده ای هم بودند مانند کریستوفر ویتکومب پژوهشگر آمریکایی هنر که عقیده دارند تاریخ مدرنیته به سال 1860 و رونمایی ِ تابلوی ِ ناهار در چمنزار اثر ادوار مانه در سالن مردود های ِ پاریس برمی گردد، و تقریبن تا 1970 ادامه می یابد، اینگونه تاریخ بندی فوو ها را در مقابل یک نقاش به نام مانه تنها می گذارد، به لحاظ تحلیل روانشناختانه آثار فوو ها لازم می دیدند اثری مثل مانه را کپی کاری یا تصاحب کنند، که این آغاز را تمام و کمال از آن خود کرده باشند، این رخداد در تابلوی منظره روستایی توسط انری ماتیس رخ می دهد، وقتی به لحاظ نشانه شناسیک به این دو اثر می پردازیم در هر دو اثر اشتراکاتی و تبعیتی روانی پیدا می کنیم که پرده از حضور مانه در ذهن ماتیس بر می دارد، در هر دو تابلو چهار کاراکتر حضور دارند که سه کاراکتر نزدیک یک دیگر و یک نفر از آن ها دور تر و مشغول خود است، کمپوزوسیون اثار هر دو مانند یکدیگر است،  حضور زن های عریان در هر دو اثر آمده است، در زمان مانه انتقادات فراوانی به او به سبب وجود زن عریان در تابلو شده بود، یعنی حرکتی که 45 سال قبل و از این رو بسیار آوانگارد تر صورت پذیرفته است اما این عریانیت در تابلوی ماتیس نیز به اوج خود می رسد ، از این رو می شود تابلوی ماتیس را تکمیل کننده تابلوی مانه بپنداریم، در پرسپکتیو هر دو تابلو اثری شبیه به هم را مشاهده می کنیم، ماتیس با نشانگان پی در پی خود علامت هایی را به ما داده است، او در این اثر یک امپرسیونیسم تمام عیار است و این در حالی ست که تابلوی مانه اثری ست که خط های آن در جای هایی کاملن رعایت نشده است و اثر قلمو به شکل طبیعی خود مانده است و از این رو آن را اثری ناکامل می توانیم بشماریم، اثری ناکامل که ماتیس آن را به شدت کامل کرده است. این طرز ساخت گفتمان های رنگ محور که از دیالکتیک ایجاد شده میان دو اثر بوجود می آیند از اهمیت بالایی برخوردارند، گفتمان هایی که ثبت تاریخ خود را به زبان کلمات واگذار نمیکنند و خود دست به کار شده و با دال های رنگی خود مسیر خود را یادداشت میکنند.
اغلب شروع تاریخ مکتب گرایی مدرنیسم را در سال 1905 در نمایشگاهی که فوو ها در سالن پاییز ِ پاریس گذاشتند می دانند، عمر فوو ها دو تا سه سال بیشتر به انجام نرسید و پیشروترین ِ آن ها ماتیس بوده است، اما عده ای هم بودند مانند کریستوفر ویتکومب پژوهشگر آمریکایی هنر که عقیده دارند تاریخ مدرنیته به سال 1860 و رونمایی ِ تابلوی ِ ناهار در چمنزار اثر ادوار مانه در سالن مردود های ِ پاریس برمی گردد، و تقریبن تا 1970 ادامه می یابد، اینگونه تاریخ بندی فوو ها را در مقابل یک نقاش به نام مانه تنها می گذارد، به لحاظ تحلیل روانشناختانه آثار فوو ها لازم می دیدند اثری مثل مانه را کپی کاری یا تصاحب کنند، که این آغاز را تمام و کمال از آن خود کرده باشند، این رخداد در تابلوی منظره روستایی توسط انری ماتیس رخ می دهد، وقتی به لحاظ نشانه شناسیک به این دو اثر می پردازیم در هر دو اثر اشتراکاتی و تبعیتی روانی پیدا می کنیم که پرده از حضور مانه در ذهن ماتیس بر می دارد، در هر دو تابلو چهار کاراکتر حضور دارند که سه کاراکتر نزدیک یک دیگر و یک نفر از آن ها دور تر و مشغول خود است، کمپوزوسیون اثار هر دو مانند یکدیگر است، حضور زن های عریان در هر دو اثر آمده است، در زمان مانه انتقادات فراوانی به او به سبب وجود زن عریان در تابلو شده بود، یعنی حرکتی که 45 سال قبل و از این رو بسیار آوانگارد تر صورت پذیرفته است اما این عریانیت در تابلوی ماتیس نیز به اوج خود می رسد ، از این رو می شود تابلوی ماتیس را تکمیل کننده تابلوی مانه بپنداریم، در پرسپکتیو هر دو تابلو اثری شبیه به هم را مشاهده می کنیم، ماتیس با نشانگان پی در پی خود علامت هایی را به ما داده است، او در این اثر یک امپرسیونیسم تمام عیار است و این در حالی ست که تابلوی مانه اثری ست که خط های آن در جای هایی کاملن رعایت نشده است و اثر قلمو به شکل طبیعی خود مانده است و از این رو آن را اثری ناکامل می توانیم بشماریم، اثری ناکامل که ماتیس آن را به شدت کامل کرده است. این طرز ساخت گفتمان های رنگ محور که از دیالکتیک ایجاد شده میان دو اثر بوجود می آیند از اهمیت بالایی برخوردارند، گفتمان هایی که ثبت تاریخ خود را به زبان کلمات واگذار نمیکنند و خود دست به کار شده و با دال های رنگی خود مسیر خود را یادداشت میکنند.
نقاشیمدرنیتهمانهماتیستطبیق
نویسنده، و باقی مشقات مخصوص ِ آن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید