خوب راستش از ابتدا می خواهم برای کسانی که نمی دونن این اصطلاح استارتاپ که چند سالی هست روی دهان اهلی حوزه فناوری افتاده و همایش هایی و کتابهایی و ... در خصوص دیدید یا شنیدید رو تعریف کنم.
استارتاپ خلاصه وار می شه راه اندازی یک کسب و کار نو یا حداقل بر مبنای نگاهی نو یا فناوری نویی که قبلا تو روش سنتی ازش استفاده نمی شده که قراره یک مشکلی رو واسه جامعه هدفش حل کنه !
جوابش تو اون فناوری یا نگاه جدیدی هست که برای حل مشکل مشتری استفاده می شه یعنی شما تو کسب و کار سنتی می بینی جاهایی هست که نیاز مشتری وجود داره اما روش سنتی پاسخگو نیست .
مثالی که تو این چند سال اخیر یا در موردش صحبت می شه و خیلی برای همه ملموس است اسنپ هستش.
البته الان دیگه اسنپ یک استارتاپ نیست بلکه یک کمپانی شده با تمام ساختار و روشهایی که یک کمپانی بزرگ رو باید مدیریت کرد.
خوب اسنپ چی کار کرد که موفق شد ؟ اصلش پاسخ به یک نیاز واقعی مشتری بود !
ما یادمونه وقتی خودرو لازم داشتیم برای جایی رفتن یا باید می رفتیم سر خیابان و صبر می کردیم تاکسی بیاد که داستان واسه خودش داشت و هنوزم داره یا با آژانس های خودرو تماس می گرفتیم و اگر داشت و ناز نمی کرد با یک قیمت معمولاً بالا می تونستیم به مقصد برسیم. خوب پس یک نیاز واقعی در میان بود که بشه راحتتر خودرو پیدا کرد ، قیمتش از اول که مقصد رو می زدی معلوم باشه و چونه زدن نخواهد و تازه اینکه شما در گیر آدرس دادن به راننده نبودید و خود پلتفرم اسنپ راننده رو راهنمایی می کرد که البته ابزارهای کمکی مثل ویز هم بودش و الانم مدلهای ایرانی اش مثل بلد و ... هست .
یعنی اضلاع مشتری مداری ، داشتن بستر مناسب و پلتفرم ، قیمت گذاری منصفانه کمک کرد تا نیاز انتقال راحت تر مشتری از مبدا به مقصد پاسخ داده بشه.
این تعریف خیلی ساده شده و یک مثال دم دستی آشنا را داشته باشید تا بعد ...