ali.muslim14
ali.muslim14
خواندن ۶ دقیقه·۶ سال پیش

شیمی اسلامی!!

شیمی دانان پیش از مدرنیته همگی مسلمان بودند و پس از آن شیمی به دست غرب افتاد. و این علوم ریشه اسلامی دارند.

پاسخ: از آنجا که این کرامت­ها! راجع به گذشتگانمان ابتدائاً از جانب مستشرقان به مسلمانان اعطا می­شود[1] توضیحی کوتاه راجع به رویکرد مستشرقان می­آوریم:

به گفته محققان باید شرق شناسی را به دو مقطع تقسیم کرد:

1ـ روزگاری‌ که‌ مطالعات‌ شرق‌شناسانه‌ زمینه‌ساز سلطه‌ و استعمار اروپا و غرب‌ است‌. در این‌ مقطع‌، شرق‌ و آداب‌ و سنن‌ ملل‌ شرق‌ با نظر تحقیر و تخطئه‌، و نمادی‌ از عقب‌ماندگی‌ و توحش‌، مورد مطالعه‌ و نگارش‌ قرار می‌گیرد.

2ـ روزگاری‌ که‌ نهضت‌های‌ ضداستعماری‌ در کشورهای‌ شرقی‌ پا می‌گیرد. در این‌ مقطع،‌ شرق‌شناسی‌ چهره‌ عوض‌ می‌کند و تحقیر، جای‌ خود را به‌ تعظیم‌ و تکریم‌ می‌دهد اما به‌ دنبال‌ کسب‌ این‌ نتیجه‌ که‌ شرقی‌ها، در شناخت‌ خود، چشم‌ به‌ دهان‌ غربی‌ها داشته‌ باشند و در نهایت‌ با ملاک‌های‌ غربی‌، به‌ شناخت‌ و نقد خویش‌ بپردازند. در هر صورت‌، حاصل‌ هر دو مقطع‌ شرق‌شناسی‌، اثبات‌ سیادت‌ غرب‌ و القای‌ آموزه‌های‌ غربی‌ بوده‌ است‌.[2]

در رویکرد دوم مسلمانان را تکریم می­کنند چون مثلا شیمیدان دارند. نمی­گویند شما بزرگ اید چون شیخ مفید و شیخ طوسی دارید، چون رئیس علی دلواری و میرزای جنگلی دارید. می­گویند شما بزرگ اید چون شیمیدان و ریاضیدان دارید امامِ شما بزرگ است چون معلم شیمی بوده. که نتیجه منطقی آن، اینست که هرچقدر بزرگ باشید ما سرور شما ایم چون شیمی و ریاضی بیشتری داریم.

و اما شیمی و پزشکی امروزی هرگز ادامه کیمیاگری و طب پیش از مدرنیته نیست و تفاوت بنیادین و ماهوی دارند علم کیمیا اگر در مسیر صحیح و منبعث از وحی باشد جزو علوم الهی و روحانی است که امام علی سلام الله علیه آن را در ردیف کرامات انبیا شمرده اند که مردم پی ظاهر آنند ولی ظاهر و باطن آن نزد امام است[3] با این حال شرع مقدس بدان تشویق ننموده و آن را ترویج نداده است.

سید حسین نصر می‏گوید:

«کیمیا، چه در اسکندریه، و چه در تمدن‏های اسلامی‏و مسیحی، یک فلسفه کامل طبیعت، و نیز یک علم النفس بوده، و از طریق رموز و تمثیلات عالم جماد، به بیان حقایق عالم روح و رابطه بین طبیعت و عالم معنی پرداخته است. در واقع، علم شیمی مانند جسد کیمیاست که روح از آن رخت بربسته و کالبدی بی‏جان از خود باقی گذاشته است.»[4]. «میان کیمیا و شیمی جدید یک نوع پیوستگی موضوع بحث وجود دارد، و شاید از لحاظ بعضی از راه و رسم­های عمل نیز شباهت­هایی داشته باشد؛ ولی از لحاظ طرز دید و هدف نهایی، فاصله زیادی میان آن دو وجود دارد. در کیمیا، طبیعت مقدس است؛ بنابراین، همة اعمالی که از طرف کیمیاگر بر روی طبیعت صورت می‏گیرد، از جهت شباهت عالم صغیر با عالم کبیر، تأثیری بر نفس وی دارد. شیمی، برعکس، تنها وقتی جنبه تقدم پیدا کرد که موادی که کیمیاگر با آن سروکار داشت رنگ قدسی خود را از دست دادند، و چنان شد که اعمالی که بر روی آن‏ها انجام می‏گرفت تنها در خود آن مواد مؤثر می‏افتاد.»[5]

البته حق این است که شیمی همان جسد کیمیا هم نیست بلکه در راه و رسم و هدف کاملا متمایز از کیمیاست. حتی وجه مادی سازوکار علمیِ کیمیاگری، طبایع اربعه می‏باشد که در مکتب اهل بیت، نظام طبیعت بر آن اساس است که باز هم ارتباطی به مبنای علوم جدید که برمبنای درک ناقص بشریست ندارد.

هم اکنون به لطف مدرنیته! سالانه چند صد نفر دانشجوی دکترای شیمی فقط در کشور ایران فارغ التحصیل می‏شوند. ولی در طول 12 قرن اسلام شاید به اندازه انگشتان یک دست جوینده علم شیمی سراغ نداریم! در حالی که علوم فقه و حدیث و اصول همواره بوده. پس چطور می‏توان این علوم را به فرهنگ حاکم بر اسلام نسبت داد. توجه داشته باشید که شیمی، به جابر بن حیان و ابن سینا و ابوریحان نسبت داده نمی‏شود بلکه تنها در محمد بن زکریای رازی رگه‏هایی مشابه شیمی امروزی می‏توان سراغ گرفت. و تاریخ حکایت دارد که محمد بن زکریا اصلا مسلمان نبوده و کاملا ضد نبوت و ملحد بوده است. این هم شاهدی است در تناسب قبای این علم با تن عالمش! [6] در هر صورت حتی اگر هزاران شیمیدان به مفهوم امروزی در جهان اسلام وجود می‏داشت باز هم دلیل انتساب این علوم به اسلام نبوده بلکه می‏بایست متون دینی و سیرة ائمه دین بررسی گردد. حال، چند روایت جهت تشویق به شیمی و یا حتی کیمیاگری وجود دارد؟! تنها دو روایت درباره کیمیاگری دیدم که آنهم امیرالمؤمنین صلوات الله علیه آنقدر مبهم کیمیا را بیان می‏نماید که حتی خواص هم متوجه نشوند.

همانطور که گفتیم اشکال ما ناظر به جنبه علمی علوم جدید نبود گرچه این علوم، صرفاً مادی است و روح الهی ندارد ولی اگر کسی با این علوم (مثلا زیست سلولی یا جانورشناسی و ...) مقصودش کشف پیچیدگی‏های هستی با دید آیات الهی باشد اشکالی بر آن نیست (توجه داشته باشید که درصد بسیار ضعیفی از علوم جدید اینچنین است و باقی، مطالعة اثرات عالم جهت ابزار سازی و کارکرد تخریبگرانه است و همه علوم دانشگاه به جز آن درصد ضعیف، همین کارکرد تخریبگرانه است). ولی اشکال اصلی ما ناظر به دخالت این علوم در نظم عالم و ایجاد عالمی‏ مصنوعی و غیرالهی برگرفته از خیالات و درک ناقص بشر بود که به جای تعامل با جهان و ایجاد تعادل در طبایع چهارگانه، مشغول ساخت جهانی شده مطابق امیال و توهمات بی­شمار خود که بشر را از آیات الهی که انعکاس قدرت و علم و جمال صور غیبی عالم بوده بیگانه نموده است. در واقع بستر معیشتی­ای که خداوند برای انسان مهیا نموده رهنمون وحدت است و این بسترِ ساختگی متوهِّمِ کثرت.

همچنین باید آگاه بود که تعریف علم در مدرنیته با تعریف آن در مکتب وحی متفاوت است که در نقل کلام استاد شهید آیت الله مطهری آورده ایم.

[1]. برای نمونه کتاب "مغز متفکر شیعه امام جعفر صادق" که با دروغ­های آشکاری ظاهراً از امام علیه السلام تجلیل می­کند ولی در پس پرده اهداف خود را دارد.

[2]. اسلام و تجدد مهدی نصیری.

[3]. ومنهم أصحاب الكيميا. وهو أكثرهم حظا، سئل أمير المؤمنين عليه السلام عن الصنعة، فقال: هي أخت النبوة وعصمة المروة، والناس يتكلمون فيها بالظاهر وإني لاعلم ظاهرها وباطنها، هي والله ما هي إلا ماء جامد، وهواء راكد، ونار جائلة وأرض سائلة. وسئل عليه السلام في أثناء خطبته: هل الكيميا تكون ؟ فقال: الكيميا كان وهو كائن وسيكون، فقيل: من أي شئ هو ؟ فقال: إنه من الزيبق الرجراج، و الا سرب والزاج، والحديد المزعفر، وزنجار النحاس الأخضر الحبور الا توقف على عابرهن، فقيل: فهمنا لا يبلغ إلى ذلك، فقال: اجعلوا البعض أرضا، واجعلوا البعض ماء، وأفلجوا الأرض بالماء وقد تم، فقيل: زدنا يا أمير المؤمنين، فقال: لا زيادة عليه فإن الحكماء القدماء ما زادوا عليه كيما يتلاعب به الناس. ج40 ص168.

[4]. معارف اسلامی‏در جهان معاصر

[5]. علم و تمدن در اسلام

[6]. کتاب "أعلام النبوة" بر مبناي مناظراتی که میان ابو حاتم احمد بن حمدان بن احمد و رسنانی رازي (متوفی به سال 322 هجري قمري) از یکسو، و ابوبکر محمد بن زکریاي رازي از سوي دیگر صورت گرفته است، نوشته شده است. ابوحاتم رازی، زکریای رازی را ملحد می­خواند و پاسخِ کفریات وی را به تفصیل می­دهد. البته استاد شهید مطهری در الحاد او تشکیک کرده و اظهار نظر قطعی راجع به او را مشکل می‏داند و احتمال می‏دهد اینها تهمت­هایی از جانب مخالفان او باشد.

بررسی در سبک طبابت ابوبکر محمد بن زکریای رازی گواه آنست که طبابت وی بر مبنای طبایع اربعه بوده ولی التزامی به مبانی اسلام نداشته. در آثار پزشکی او به کرّات ترویج شرابخواری و مواردی که شایسته طبیب مسلمان نیست دیده می­شود. او حتی به مداوا با شراب اکتفا نکرده بلکه شرب خمر را سودمند می­داند و بدتر از آن، برای کسانی که تمایل به زیاده­روی در شرب خمر دارند و کسانی که دوست دارند مستی­شان به درازا بکشد نسخه ارائه می­دهد.

کسی که دوست دارد در شراب نوشیدن زیاده­روي کند، شایسته است، شکمبه را از خوراك خیلی آکنده نکند و شیرینی نخورد، و شورباي چرب نخورد و ... المنصوری فی الطب

آنچه مستی را به درازا میکشاند ... المنصوری فی الطب

چربی خوك توان آب­کنندگی بی­سوزش را داراست و چربی گوساله کمتر از آن است. المنصوری فی الطب

شیمیعلمتمدنتکنولوژیکیمیا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید