ویرگول
ورودثبت نام
ali naimie
ali naimie
ali naimie
ali naimie
خواندن ۲ دقیقه·۸ ماه پیش

ابراهیم و هایدگر:عبور از جامعه ی بدون تفکر به سوی اصالت وجود

در اندیشه ی مارتین هایدگر،انسان در وضعیت اولیه اش در جهان ، در میان دیگران زندگی می کند؛ در حالتی که او آن را "توده گرایی" یا زندگی در میان "مردم ناشناس"می نامد.در این وضعیت ، انسان با هنجار ها، ارزش ها، و تفکراتی زندگی می کند که از سوی جامعه به او تحمیل شده اند. او بدون آنکه خودش را بشناسد، همان چیزی می شود که دیگران می خواهند.

حضرت ابراهیم ، در لحظه ای بنیادین از تاریخ دینی و وجودی ، از این وضعیت جدا می شود. او از باورهای عمومی قوم خود عبور می کند.به بت ها شک می کند، وحتی از مظاهر طبیعی چون ماه و خورشید نیز می گذرد.این شک عبور ، همان گسستی است که هایدگر آن را نقطه ی آغاز برای ورود به زندگی اصیل می داند.(همان باور به خدای تعالی)

در ادامه ، ابراهیم با لحظه ای از اضطراب هستی مواجه می شود . هایدگر میان ترس و اضطراب تفاوت قائل می شود: ترس متوجه چیزی خاص است. اما اضطراب ، مواجهه با حقیقت آفرینش است. ابراهیم ، وقتی که همه ی تکیه گاههای ذهنی و اجتماعی اش را ترک می کند، به فکر آفریدگار می رسد ، واین آفریدگار که او را هم آفریده است ،او را وا می دارد تا حقیقت را در درون خود بجوید.(خود شناسی به خدا شناسی می رسد)

با گذار ازجامعه ی بدون تفکر و ورود به وضعیت اضطراب هستی، ابراهیم به مرحله ی انتخاب اصالت می رسد. او دیگر به نمایندگی از قوم یا پدرش تصمیم نمی گیرد، بلکه خود، مسئول وجود خویش می شود( واز پروردگارش پیروی می کند). این تصمیم گیری ، همان تحقق زندگی اصیل در فلسفه ی هایدگر است. ابراهیم در پذیرش فراخوان خداوند، در حقیقت به فراخوان هستی پاسخ می دهد: آنچه هایدگر آن را ندا یا بانگ وجود می نامد.(همان حقیقت طلبی آفرینش جهان است)

در نهایت، ابراهیم را می توان نمونه ای از انسانی دانست که از خواب بدون تفکر بیدار شده ، به اضطراب هستی تن داده ، اصالت وجودی را برگزیده و به ندای هستی پاسخ گفته است. او نه تنها پیامبر ی دینی ، بلکه الگوی فلسفی انسان اصیل است: انسانی که راه را از میان شک، تنهایی و انتخاب می گشاید تا به حقیقت دست یابد.(همان خداوند است.)


مارتین هایدگرهایدگر
۱
۰
ali naimie
ali naimie
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید