بعد از فرار از مصر و دور شدن از ظلم فرعون، حضرت موسی به سرزمین مدین رسید. او از ناراحتی و درد درونش رنج میبرد؛ زیرا میدانست که به دلیل بیصبری و تندی، حضرت خضر را از خود رنجانده است. در آن سرزمین غریب، دور از وطن اصلی و بیپناه، با دو زنی روبهرو شد که به دلیل عرف آن زمان، مردان اجازه برداشت آب نداشتند. حضرت موسی، با روح بزرگ و بخشندهاش، به آن دو زن کمک کرد و این نخستین گام در پرورش روح بزرگش بود تا آنچنان شود که باید میشد.
موسی در این مسیر آموخت که باید اول خود را بشناسد و از دردهای درونیاش عبور کند تا بتواند دیگران را هدایت کند. او در خلوت خود از خداوند چنین خواست:
«رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ»
(سوره قصص، آیه 24)
این جمله بیانگر اعتراف حضرت موسی به فقر وجودیاش و نیاز عمیق به رحمت و هدایت خداوند است. شناخت این درد و فقر درونی، کلید رشد و تعالی روح است؛ زیرا تنها کسی که از ته دل خواسته و خود را شناخته باشد، میتواند به کمال برسد و پاسخ الهی دریافت کند.