ویرگول
ورودثبت نام
ali naimie
ali naimie
ali naimie
ali naimie
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

دکارت و زندانی شدن حضرت یوسف

از منظر دکارت، این واقعه می‌تواند به مسئله‌ی اعتماد به عقل خالص در برابر اتکای احساسی به غیر خود مرتبط شود.


دکارت بر شک‌گرایی اولیه و سپس اعتماد به «خود اندیشنده» (cogito) تأکید می‌کرد؛ یعنی نخست باید همه چیز را زیر سؤال برد، حتی احساسات و عواطف، تا به بنیانی مطمئن برای معرفت برسیم. در اینجا، حضرت یوسف به عنوان انسانِ در حال رشد معنوی، ابتدا از روی شفقت یا امید به رهایی، دل به انسان دیگری می‌بندد. اما این اعتماد احساسی، به قول دکارت، از جنس داده‌های غیر مطمئن است؛ زیرا مبتنی بر تصور و تجربه است، نه بر یقین عقلی یا حقیقت مطلق.


خداوند در این روایت، مانند نظام عقلانی دکارتی، اجازه نمی‌دهد یوسف به دانشی ناقص یا تکیه‌گاهی ناپایدار بسنده کند. او باید از این ضعف عبور کند تا به مرحله‌ای برسد که تنها به حقیقت مطلق، یعنی خداوند، تکیه کند؛ حقیقتی که برای دکارت نیز همان "وجود کامل و نامتناهی" است، که در تأملات ششم به آن می‌پردازد.


در واقع می‌توان گفت:

زندان برای یوسف، همان تأمل برای دکارت است.

مکانی که انسان تمام تکیه‌گاه‌های بیرونی را از خود دور می‌سازد تا به یقین درونی و اتصال با حقیقت برسد.

دکارتحضرت یوسف
۱
۰
ali naimie
ali naimie
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید