با سقوط صفویان و از همگسیختگی ایران، سنت حرمسراداری برای مدت نسبتا طولانی از میان رفت. پس از آنکه افاغنه بر اصفهان مسلط شدند، چون خود قائل به چنین اسباب و تشریفاتی نبودند حرمسرای بزرگان صفوی را ویران و از میان بُردند که در راس آن حرمسرای افسانهای شاه سلطان حسین با بیش از هزار زنِ صیغهای و کنیز و خدمتکار بود که به دستور محمود افغان منحل گردید.
شاه طهماسب دوم نیز که فرزند شاه سلطان حسین بود و مدعی تاج و تخت صفوی، مردی امردباز و غلامباره بود و حرمسرایی از خود نداشت. علاوه بر این دوره وی مصادف است با جنگهای داخلی و اوضاع پُرآشوب ایران که عملا امکان ایجاد حرمسرا را از او سلب کرده بود.
نادرشاه هم که یکسره به جنگیدن و سامان دادن اوضاع آشفته ایران و تثبیت مرزها مشغول بود و خلقیات نظامی او به تشکیل حرمسرا متمایل نبود.
پس از نادر و در عصر زندیه نیز حرمسرایی به وجود نیامد و کریم خان زند که با لقب وکیل الرعایا بر مناطق مرکزی و جنوب ایران حکم میراند به جز همسر قانونی و تعدادی خدمتکار و محبوبه، سودای دیگری در سر نداشت.
اما با طلوع دولت قاجارها توسط آغامحمد خان دوباره حرمسراها تشکیل شد و از شاه گرفته تا درباریان هرآنکه دستی به دهان میرساند برای خود مجمعی از زیبارویان فراهم ساخت. آغامحمد خان که در نوجوانی از مردی ساقط و خواجه و مقطوع النفس شده بود، در این عرصه تشنهتر از سایرین بود و در زمان خود گوی سبقت را از همگان ربود.
آغامحمدخان که حتی توانایی مجامعت با مرغی هم نداشت برای خود حرمسرایی بزرگ از زنان زیبا و ماهرو ترتیب داده بود. حرص و جنون جنسی او که نشات گرفته از ناتوانیاش در برقراری رابطه با زنان بود سبب شد تا دختران زیباروی بیشتری را در حرمسرای خود جمع نماید. اما چون قادر به کامگیری از آنان نبود با روشهایی که به اعمال سادیستی شباهت داشت این بیچارگان را عذاب و شکنجه مینمود.
آغامحمدخان با مضروب و خونی ساختن باسن زنان بوسیله شلاق، گاز گرفتن و زخمی نمودن پستان زنان، ضربه زدن و فرو کردن اشیا مختلف به اندامهای جنسی زنان و دیگر اعمال خشونتآمیز اقدام به ارضای تمایلات بیمارگونه خود مینمود. پیداست که زندگی در چنین حرمسرایی بیشباهت به دوزخ نبوده و زنان بختبرگشته در حرمسرای وی متحمل چه درد و رنج و عذابی شدهاند.
هرچه که بود آغامحمدخان پس از حدود نیم قرن دوباره سنت حرمسراداری را در ایران احیا نمود، اگرچه خود نتوانست آنچنان که باید از آن محظوظ و برخوردار گردد.
منابع
تاریخ عضدی، شاهزاده عضدالدوله احمد میرزا
انقراض صفویه، لارنس لاکهارت