عبدالغفار طهوری در آذرماه ۱۳۷۴ درگذشت. هفتاد و دو سال زندگی کرد و پنجاه سال خدمتگزار به فرهنگ بود. آغاز کارش در کتابفروشی دانش بود. با کتاب از آنجا آشنا شد و با دانشمندان هم از آنجا. شاید پانزده سال در آن کتابفروشی کار کرد. پس از آن دکهای در خیابان شاهآباد خرید و آرامآرام گامهای استواری در راه نشر و پخش و فروش کتابهای تحقیقاتی مربوط به تاریخ و ادب ایران برداشت. از آغاز، ذهنش و فکرش و همتش بر آن بود که کتابهای ماندگار چاپ کند. این شاخ و آن شاخ چندان نمیپرید. بلندپروازی نداشت. شاید بتوان گفت که بر راه محمّد رمضانی رفت.
کتابهایی که در سلسلۀ زبان و فرهنگ ایران، به چاپ رسانید، غالباً از متون و پژوهشهای خوب است. بیگمان پنجاه عنوان آنها از مآخذ همیشگی است.
از کارهای ارزشمند او مساعدتی بود که در یافتن کتاب به ایرانشناسان خارجی میکرد. اغلب آنها مشتری کتابفروشی او بودند، زیرا با هوشیاری درمییافت که هرکدام از آنها چه میجوید و چه را باید به آن خواستار عرضه کند. طمع نمیکرد آنها را نمیفریفت. بنابراین به نوعی خدمتگزار راه گسترش در رشتۀ ایرانشناسی بود.
به نقل از: [نادرهکاران، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۸، ص ۱۱۵۱]