دکتر علی نیکوئی
دکتر علی نیکوئی
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

تولد عیسی‌مسیح و آن سه مُغِ ایرانیِ بشارت دهنده!

دکتر علی نیکویی - ایرانشناس

تقرب ادیان گوناگون که در ایران زندگی می‌کنند به فرهنگ ایرانی و تجلی نکاتی که اشتراکات دینی آن‌ها را به کشور ایران جلوه‌گر می‌نماید از ویژگی‌های بسیار حائز اهمیت است که بسیار منفعل مانده و متأسفانه گاهی اتفاقاتی رخ می‌دهد که باعث دورشدن آن‌ها از سرزمین خویش و هجرت از سرزمین مادری‌شان به کشورهای دیگر می‌گردد گروهی از ایرانیان که به کیش مسیح هستند اشتراکات فرهنگی و تاریخی بسیار با سرزمین ایران دارند و تجلی شخصیت‌های ایرانی در جشن شب سال نوی ایشان (از جشن‌های مهم آیینی مسیحیان است) یکی از راهکارهای تعلق خاطر ایشان به سرزمین ایران خواهد بود.

در انجیل متی[1] باب ۲ چنین می‌خوانیم “ (۱) و چون عیسی در ایام هیرودیس پادشاه، در بیت‌لحم یهودیه تولد یافت، ناگاه مجوسی چند از مشرق به اورشلیم آمده، گفتند: (۲) «کجاست آن مولود که پادشاه یهود است؛ زیرا که ستارۀ او را در مشرق دیده‌ایم و برای پرستش او آمده‌ایم.» (۳) و به خانه‌درآمده، طفل را با مادرش مریم یافتند و به روی در افتاده، او را پرستش کردند و ذخائر خود را گشوده، هدایای طلا و کُندر و مرّ به وی گذرانیدند. (۱۲) و چون در خواب وحی بدیشان در رسید که به نزد هیرودیس بازگشت نکنند، پس از راه دیگر به وطن خویش مراجعت کردند.[2]”

قرن‌ها بعد، مارکوپولو[3] ادعا می‌کند که گور این سه نفر را در ساوه دیده است که: «هنوز می‌توان سه اسکلت را با موها و ریش‌هایشان که باقی‌مانده است دید. نام این سه: بالتازار، گاسپار و ملکیور بوده است.[4]» در سنت‌های کلیسای غرب عبارت «مجوسی‌ای چند» را به قرینه «هدایای سه‌گانه: طلا، کندر، و مر» سه نفر می‌دانند. هنوز تا سده هشتم میلادی نامی به این سه نفر داده نشده بود. هرچند در سنت کلیسای غربی، نام این سه را بالتازار، گاسپار و ملکیور نامیده و بالتازار پادشاه عرب، ملکیور پادشاه پارس، و گاسپار پادشاه هند به شمار رفته‌اند، اما در اسناد شرقی و سریانی نام‌های ایرانی لرونداد، گشنسب و هرمزد نامیده شده‌اند.[5] بدا[6] کشیش انگلیسی (۶۷۳ تا ۷۳۵م) این سه نفر را نماینده سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا می‌دانست و از آن زمان تصویرگران کلیسایی ایشان را به‌صورت سفیدپوست (اروپایی)، رنگین‌پوست (آسیایی) و سیاه‌پوست (آفریقایی) ترسیم کرده‌اند. البته در اسناد تصویری (موزائیک، نقش‌برجسته، مجسمه، کارهای چوبی و نقاشی‌های دیواری و نسخ خطی، چهره آنان همیشه سفید و ایرانی است.[7]این افراد ظاهراً به سرزمین خود بازگشته‌اند، اما شایعاتی هم درمورد شهیدشدن این افراد توسط نیروهای هرود وجود داشت. اینان اولین شهیدان مسیحی محسوب می‌شوند[8] امروزه مزار آنان (مزار سه شاه[9]) در کلیسای جامع کلن آلمان[10]، زیارتگاه مسیحیان جهان است و کهن‌ترین ارتباط بین دو ملت (ایران و آلمان) را نشان می‌دهد. قرائن فراوانی در اثبات ایرانی بودن این افراد وجود دارد.[11]

این واقعه نشان می‌دهد که فرزانگان حقیقت‌پرست ایرانی، پیش از ظهور مسیحیت و مسیحیان، به دنبال نور هدایت مسیح تا فلسطین رفته و نخستین کسانی بودند که مسیحیت او را تأیید کردند، نخستین[12]کسانی بودند که تولد او را به مادرش تبریک گفتند، نخستین کسانی بودند که هدایایی به او اهدا کردند و شاید نخستین کسانی بودند که در راه او شهید شدند. کودکان مسیحی کاتولیک و ارتدکس در آستانه هر سال نوی مسیحی، در انتظار فرزانگان ایرانی هستند تا همان‌گونه که به مسیح هدایای ارزشمند دادند به آنان نیز هدایای عید سال نو را برسانند و در شب عید سال نو در همین خیال می‌خوابند. متأسفانه به دلیل تسلط نظام تبلیغاتی انگلوساکسونی[13]پروتستان[14]و انگلیسی‌زبان، پاپا نوئل نوردیک[15]، جای فرزانگان ایرانی را گرفته است؛ پیرمردی که با لباس گرم و سوار بر سورتمه گوزن کش از سرزمین‌های برفی و کاج آلود شمال اروپا می‌آید تا هدایای سال نو را به کودکان مسیحی بدهد.[16]

افسوس که جای این سنت ایرانی تأیید شده در انجیل متی حتی در میان مسیحیان ایرانی خالی است. امید که برپایی آن رشته‌ای دیگر از پیوند مسیحیان ایرانی با ایران‌زمین گردد.

[1]Gospel of Matthew

[2] انجیل متی، باب ۲، آیات ۱ الی ۱۲

[3]Marco Polo

[4]http://farhangpedia.ir

[5] A History of Iran, Michael Axworthy, (2008) Basic Books, pgs 31–43

[6]Beda

[7]Ernst Herzfeld, Archaeological History of Iran, London, Oxford University Press for the British Academy, 1935, p. 63

[8] Historia Trium Regum (History of the Three Kings) by John of Hildesheim (1364–1375)

[9]Dreik nigsschrein

[10]Cologne Cathedral

[11]Brock, Sebastian (1982). “Christians in the Sasanian Empire: A Case of Divided Loyalties”. In Mews, Stuart. Religion and National Identity. Studies in Church History, 18. Oxford: Blackwell. pp. 1–19 // Ugo Monneret de Villard, Le Leggende orientali sui Magi evangelici, Citta del Vaticano, Biblioteca apostolica vaticana, 1952

[12] این نخستین کسان، یا سه مغ بنا بر تعابیر ایرانی باید مغان مهرپرست بوده باشند که به دنبال غروب ستارهٔ ناهید و طلوع خورشید رفته‌اند؛ اما این ماجرا با مسیحیت گره‌خورده و به تعبیر مسیحیان ایشان به دنبال ستارهٔ نویددهنده تولد عیسی رفته­اند؛ درهرصورت تأیید این نکته است که مسیحیان ایران اولین قومی هستند که از مهرپرستی به مسیحیت گرویدند و قرن­های پس از آن در امپراطوری روم مسیحیت رسمی اعلام شد. شواهد بسیاری در ارمنستان موجود است که این نظریه را اثبات می­کند.

[13]Anglo-Saxon

[14]Protestantism

[15] کشورهای نوردیک (به دانمارکی: Norden) به مجموع کشورهای شمال اروپا (اسکاندیناوی) و اقیانوس اطلس که دارای قرابت فرهنگی بسیار هستند اطلاق می‌گردد. این سرزمین‌ها، کشورهای ایسلند، دانمارک، فنلاند، نروژ و سوئد و همچنین قلمروهای خودمختار جزایر الند، گرینلند و فاروئه را شامل می‌گردد.

[16] این باور وجود دارد که بابانوئل بچه‌ها را به دسته‌های خوب و بد تقسیم می‌کند و برای کودکانی که رفتار مناسبی در طول سال داشته باشند هدایایی می‌آورد. همچنین داستانی وجود دارد مبنی بر اینکه این هدایا در کارگاه اسباب‌بازی سازی بابانوئل در قطب شمال ساخته می‌شوند. نگاه کنید به: http://mymerrychristmas.com/2005/reindeer.shtml

سه مغعیسیتاریختاریخ ایران باستاندکتر علی نیکویی
دکتری در تاریخ ایران‌باستان؛ نویسنده ، ایران‌شناس Ph.d in ancient Iranian history; Writer, journalist,Iranology and Teacher
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید