محمدحسین غیاثی
آمریکا تابحال از هیچ کشور خارجی شکست نخورده است. در حالی که نیروی نظامی آمریکا تقریبا در همهی دنیا مداخلهی نظامی کرده یا حضور داشته است.
تنها نیروی خارجی که توانست در داخل خاک آمریکا، قدرت آمریکا را به لرزه درآورد اسامه بن لادن بود.
هر کشوری که با آمریکا در خاک خودش بجنگد برفرض که شکست نخورد، پیروز هم نخواهد شد. چراکه آمریکا به سرمایه و تأسیسات و زیربناها و مردم آن کشور لطمه میزند اما خود آمریکا و مردمش در امن و امان خواهند بود!
اگر آمریکا به ایران حمله کند نهایتا ایران میتواند به پایگاههای آمریکا در منطقه حمله کند و اگر جنگ شدت پذیرد در خوشبینانهترین حالت، ایران کشورهای همپیمان آمریکا مثل اسرائیل و سعودی و امارات را با خاک یکسان میکند. این در صورتی است که آنها هم دست و پا بسته باشند. اما آیا این فرض خوشبینانه به آمریکا لطمهای خواهد زد؟ خیر.
چون محصول نهایی این منازعه خاورمیانهای سوخته است. خاورمیانهای که تمام آرمانها، سرمایهها و قهرمانانش نابود میشوند و به جای آنها مردمانی سرخورده و لطمهدیده از جنگی تباه و ویرانگر کشورها را به دست میگیرند و بیشتر از همیشه رام و مطیع آمریکا خواهند شد. و سپس زیرساختهای نابود شده را به شرکتهای آمریکایی خواهند داد تا بازسازی کنند. نفت تولید شده صرف خرید مجدد سلاحهایی خواهد شد که در جنگ پیشین نابود شده است. اروپا مفلوکتر از قبل تحت قیمومیت و چین تحت سلطهی مطلق انرژی آمریکا قرار خواهد گرفت!
جدای از اینکه هرگونه جنگ و جنگطلبی محکوم است، کسانی که در ایران به دنبال جنگ با آمریکا هستند در صورتی میتوانند حرف از احتمال پیروزی بزنند که در داخل خاک آمریکا با او بجنگند. تازه آنوقت این فرض مطرح میشود که احتمال پیروزی شما در داخل خاک آمریکا چقدر است. اگر چنین طرحی ندارید پس لطفا بیخیال جنگ با آمریکا بشوید و کنار بروید تا سیاستمداران کارشان را انجام دهند! اشتباه سهراب سپهری این بود که میگفت: «جای مردان سیاست بنشانید درخت تا هوا تازه شود.»
اگر خوانندهی نوشتجاتم باشید از یکسال قبل از پیروزی ترامپ عرض نمودم او برای جنگ با ایران میآید و در انتخابات آمریکا به دلایلی پیروز خواهد شد. همین اتفاق هم افتاد.
پر واضح بود که بایستی از همان زمان ایران نحوهی رابطهی سیاسی با ترامپ را با همان فرض طراحی میکرد. چه اینکه شخصیت کاسبمزاجانهی ترامپ میتوانست در سیاست بهتر از بقیه به بازی گرفته شود. نمیدانم شاید هم این طراحی صورت گرفت اما در عمل اجرا نشد یا وضعیت به دلایل عوامل خارج از کنترل ایران در شرایط ناممکن قرار گرفت و احتمالا تقدیر ایران رفتن به سمت جنگ سخت است. کسی از من پرسید به تقدیر اعتقاد داری؟ گفتم بله. چون تقدیر برآیند مجموعهای از رفتارها، اجبارها، تواناییها، ناتوانیها، درستیها، اشتباهات، شرایط غیرقابل کنترل و غیره و غیره است.
بالشخصه حسن روحانی را تخطئه نمیکنم اما شاید او بیشتر از این توان نداشت تا بیش از مأموریتی که در برجام داشت بر دکترین سیاست خارجی ایران اثر بگذارد و به همین خاطر مجبور شد پاسخ دعوت به مذاکرهی ترامپ را بارها و بارها رد کند!
سیاست و سیاستمداران شعبدهبازان عصرجدید هستند. میتوانند معجزه کنند. از وقتی که هاشمی رفسنجانی سیاستمدار برتر کشور مرحوم شد کسی نتوانست جای او را پر کند. امیدوارم صاحبان اندیشههای سیاسی این روزها سکوت نکنند.
یادمان باشد که چهل سال پیش چه سکوتی برکشور حکمفرما شد و تعدادی از روشنفکران چپ(مذهبی و غیرمذهبی) چگونه خلق را برآشوباندند و کار به کجا انجامید. امروز به مدد همین مدیاهایی که همان آمریکای جهانخوار به ما داده است میتوانیم به سهولت اندیشهی خود را درمیان بگذاریم و نگذاریم کشور در آتش یک جنگ مهیب بسوزد.
شاید حتی این نوشتجات تلاشی مذبوحانه باشد. مثل آنروزهایی که در وضعیتی مستأصل به خیلیها میگفتیم که احمدینژاد کشور را نابود خواهد کرد و ما با همهی انتقادات باید به هاشمی رفسنجانی رأی بدهیم اما شنونده با نگاه عاقل اندرسفیه و پوزخندی تند با قصد انتقام از آخوندها یا رانتخوارها یا فسادها یا هرچیز دیگر به احمدینژاد رای داد. و نهایتا در حماسهای باشکوه 17 میلیون نفر از امت همیشه در صحنه، کشور را در چاه ویلی انداختند که هنوز هم درنیامده است.
معذلک بیایید بنویسیم. دستکم برای آنهایی که پس از ما بر این خاک قدم میگذارند. اینها را به دقت خواهند خواند تا بدانند در آن زمانِ تیره و تار اندیشهورزان و سیاستمداران چه میدیدند و چه میگفتند و چه میکردند!
تا بدانند، بودند کسانی که بارها و بارها حاکمان را از فرورفتن و درغلطیدن به جنگی موهوم، بیمعنا و خسارتبار انذار دادند!
«درنگ نکن! تودهی عوام دو دل است
یارای رفتن به سوی خواست خود ندارد...
ای جان برگزیده که فهم داری و درمییابی،
تو بر همه چیز توانایی.»
فاوست/گوته