ختان یا عمل بریدن قسمتی از پوست آلت "مرد و زن" نخست در بین مصریان و بعدها بین یهودیان و اعراب مسلمان رواج یافت.
.
سیاهان و زنگیها و نژاد سام از دیرباز عمل ختنه را نوعی عبادت و قربانی در برابر خدایان باروری میدانستند. آنها نه تنها پوست آلت پسرها را میبریدند بلکه درباره دختران نیز مشابه همین عمل را انجام میدادند. با بریدن دو لبه پایین آلت زن آنرا ختان النساء میگویند.
.
عیسویت با اجراي مراسم غسل تعمید که ریشه آن زرتشتی است به این روش و سنت سامیها پایان داد، ولی اسلام راه و رسم ابراهیم پیغمبر را تجدید کرد و چون سامیها ختنه را در مورد پسران و دختران عملی و اجرا نمود.
.
ایرانیان و برخی ملل دیگر ابتدا در برابر این عمل مقاومت ورزیدند و سرانجام فقط به ختنه کردن پسران قناعت کردند. ایرانیان برای آنکه روششان با آیین یهودیت خلط نشود، برخلاف یهودیها که در هفتمین روز تولد، نوزاد را ختنه میکردند، در هفتمین یا هشتمین سال تولدِ پسران به ختنه کردن مبادرت میورزیدند.
.
بعد از پایان عمل برای جلوگیری از عفونت زخم و ناراحتیهای دیگر تا مدتی بچهها چون سیاهان آفریقایی با لنگ حرکت میکردند. امروزه این سنت بیمعنی و آزاردهنده "ختنه در هفت هشت سالگی" معمول نیست و در نخستین ساعات یا روزهای تولد کودک را ختنه میکنند و از این رنج روحی و جسمی رها میسازند.
.
درگذشته رسم بود که پس از پایان ختنه به بچه میگفتند تا امروز تو کافر بودی ولی از امروز به بعد مسلمانی.
.
در کتاب عهد عتیق "سفر پیدایش" کتاب مقدس یهودیان در مورد ختنه نوشته شده:
"کسی که در خانه تو متولد شده است یا با پول تو خریداری شده است باید ختنه شود و عهد من در پوست تو عهدی دائمی خواهد بود. و مرد ختنه نشده که در پوست آلتش ختنه نیست آن روح باید از مردمش قطع شود زیرا او عهد مرا شکسته است."
منابع
احیا الملوک، غیاث الدین محمد سیستانی
تاریخ اجتماعی ایران، جلد ششم، گردآوری مرتضی راوندی