«عمر من برای راحتی اهالی ایران صرف شد. آنان را فرزند و برادر خود دانسته و راحت آنان را بر خود مقدم داشتم.» این فرازی از آخرین وصایای سیاسی مردی است که عمر خود را برای ایران صرف کرد و در دهم جمادی الثانی 1249 نگران از سرنوشت اهالی ایران، چنانچه در یکی از واپسین نامههای خود آورده بود «جان من در راه دولت صرف و باید تمام شود»، سرانجام جان خود را صرف دولت و ملت کرد.
«عباس میرزا» ولیعهد، فرزند چهارم «فتحعلیشاه قاجار» مبتکر و مبدع نوع جدیدی از مملکت داری بود، اعتلای ایران، نقد حاکمیت، رفاه مردم سرزمین و ترقیخواهی، چهار ویژگی اصلی کشورداری او بودند. سخنان تاریخی وی به «پیرآمدی ژوبر» سفیر دولت فرانسه، نشانهای از ویژگیهای کشورداری مد نظر او است. عباس میرزا به ضعف خود اشاره کرده و در مقابل از قصدش برای اعتلای ایران و دگرگونی در حیات ایرانیان سخن میگوید، ژوبر ازعباس میرزا نقل میکند که ولیعهد ایران میگوید: «نمیدانم این قدرتی که شما [اروپاییها] را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟... آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما کمتر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیکنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هوشیار نمایم.»
زندگی عباس میرزا نمونه یک ایرانی معتدل و پایبند به ترقی کشورش بود، سرهنگ «گاسپار دروویل» افسر ارتش فرانسه در توصیف از عباس میرزا ولیعهد مینویسد: «عباس میرزا سحرگاهان از خواب برمیخیزد. او از مؤمنان قشری و متعصب نیست، ولی هرگز در ادای نمازهای روزانه کوتاهی نمیکند. لب به می نمیزند اما افسران زیردستش را که شراب خورده باشند مجازات نمیکند تنها به آنان با نظر تحقیر مینگرد... لباس عباس میرزا تفاوتی با لباس سادهترین نگهبان وی نیز ندارد اما در نخستین برخورد از خلق و خوی نجیبانه و سیمای باوقارش میتوان به بزرگ منشی وی پی برد. مردم آذربایجان او را از جان و دل گرامی میدارند. فداکاری و فرمانبرداری افسران و سربازان زیردست عباس میرزا به حدی است که اگر شاه اعتماد کامل به دولتخواهی وی را نمیداشت از این حیث دچار اضطراب خاطر میشد....اگر بخواهم حس تحسینی را که این شاهزاده ایرانی در دل من برانگیخته است تمام و کمال بیان دارم از مطلب بسیار دور خواهم افتاد.»