ما در عصری زندگی میکنیم که مردم به ندرت و به طور مستقیم با یکدیگر رفتار خصومت آمیز دارند. قوانین و تعهدات اجتماعی، سیاسی و نظامی و نیز مفهوم دشمن تغییر پیدا کرده است. کسی که در ظاهر با شما دشمنی دارد و خصومتش را آشکار میکند در واقع یک برکت است. مردم به سختی آشکارا به شما حمله کرده و اهداف و نیت هایشان و نیز تمایلشان برای نابودی شما اغلب پنهان میکنند؛ اما در عوض سیاستمدارانه و غیر مستقیم به شما حمله میکنند. درست است که تعارضات و خشونت ظاهری کمتر شده است؛ اما رقابت در دنیای امروز حرف اول را میزند. برای پیروزی در این دنیای رقابتی، مردم آموخته اند که بیش از هر زمان دیگر، باید هوشمندانه رفتار و در خفا حمله کنند. آنها در بسیاری اوقات، دوستی ها را راهی برای مخفی کردن خواسته های تهاجمیشان میدانند و به شما نزدیک میشوند تا صدمهی بیشتری برسانند. یک دوست بهتر میداند که چگونه به شما آسیب برساند. آن ها به سوی شما دست دوستی و اتحاد دراز میکنند، در حالیکه این دوستی ها واقعی نیست. آنها در ظاهر حامی شما هستند؛ اما در اصل، منافع و مصلحت های خودشان را با هزینهی شما پیش میبرند...گاهی بی تفاوتی و بی توجهی سلاح های بهتری نسبت به تجاوز و تهاجم است. در تهاجم نمیتوانید دشمنیتان را پنهان کنید؛ اما با بی توجهی به سادگی می توان نقاب بر چهره زد. بدگمانی و همهدشمنپنداری را کنار بگذارید؛ اما بدانید که افرادی هستند که آرزوی رنج و زیان شما را دارند و به طور غیر مستقیم برای ضربه زدن به شما تلاش میکنند.
- گرین، رابرت. (۱۳۹۸) ترجمه مرجان ایزدی. انتشارات نسلنواندیش. تهران. ص۵۳