تونی کلیف|ترجمه:امیر مصباحی
در جامعهئی که طبقات آن را فراگرفته، ستمگر و ستمدیده در همه جنبههای زندگی وجود دارند. کارفرما به کارمند، مرد به زن، سفید به سیاه، بزرگ به کوچک و دگرجنسگرا به همجنسگرا ستم میکنند.
یک سوسیالیست راستین قادر است که بر همه این اختلافات چیرگی یابد. یک کارگر مهندسی که تنها میتواند با دیگر کارگران مهندسی احساس همدردی کند ممکن است که یک عضو خوب اتحادیه صنفی باشد اما خود را به عنوان یک سوسیالیست اثبات نکرده است. یک سوسیالیست مجبور است که با مبارزات تمام گروههای ستمدیده همدردی کند.
ما همه فرزندان سرمایهداری هستیم و بنابراین آینده - حتی آینده سوسیالیستی - را به شکلی منظم و سلسله مراتبی تصور میکنیم.
چنان است که گوئی انقلاب سوسیالیستی توسط نماینده اتحادیه چاپ، انجمن ملی گرافیک که در خیابان فلیت مشغول به کار است رهبری خواهد شد. دومین فرمانده، نماینده اتحادیه ائتلافی کارگران مهندسی از اتاق ابزار در یک کارخانه بزرگ اتوموبیل خواهد بود و ستوانهای انقلاب همگی نمایندگان مرد چهل ساله و سفیدپوست اتحادیه خواهند بود.
اگر جای کافی وجود داشته باشد، در آن صورت به سیاهان و زنان و همجنسگرایان اجازه شرکت خواهیم داد - به شرط آن که بیصدا در انتها بایستند!
سوسیالیستهای زیادی هنوز برای باور به این که همجنسگرایان به هر صورت در انقلاب شرکت خواهند کرد، مشکل دارند.
در مقابلْ ما حال باید منتظر نخستین رهبر شورای کارگران لندن که یک زن نوزده ساله سیاه پوست همجنسگرا است باشیم!
سیستم با جداکردن ما حکومت میکند. این بدین معنی است که هیچ راه طبیعیئی وجود ندارد تا یک گروه ستمدیده با آن با دیگری احساس همدردی کند. افراطی ترین نژادپرستان در ایالتهای جنوبی آمریکا سفیدپوستان فقیر هستند نه سفیدهای ثروتمند.
به همین طریق سیاه پوستان نیز به خودی خود از زنان حمایت نمیکنند و زنان هم خود به خود از سیاهان حمایت نمیکنند. همجنسگرایان هم به خودی خود از دیگر گروههای ستمدیده حمایت نخواهند کرد.
نازیها هزاران همجنسگرا را به اردوگاههای کار اجباری فرستادند. در شیلی همجنسگرایان اخته شدند و در حال خونریزی در خیابانها رها شدند.
ولی حتی با این حقائق داده شده هم این صحیح نیست که همجنسگرایان به خودی خود ضد فاشیست میشوند.
دهها هزار تن از همجنسگرایان هیتلر را حمایت کردند. بسیاریشان در اس آ [ نیروی شبه نظامی نازیها ] بودند. پس از آن که هیتلر قدرت را به دست آورد به حمایت همجنسگرایان حمله برد و آنان را در شب دشنههای بلند قتل عام کرد.
چگونه میتوانیم پیوستن همجنسگرایان به نازیها را توضیح دهیم؟
اگر شما یک همجنسگرا ستمدیده باشید، به تن کردن کت و چکمه چرمی نازیها به شما برای نخستین بار احساس قدرت میدهد و سرکوب یهودیها، زنان و هر کس دیگری را آسان مینماید.
هر گروه ستمدیدهئی برای حمله متقابل به امید نیاز دارد.
اگر شما در عقب راه باشید، احساس نومیدی میکنید و به دنبال یک قربانی میگردید تا به او ضربه زنید.
و اگر در جلوی راه باشید، به دنبال فردی برای تحسین میگردید.
چرائی این که تنها با ساختن یک جنبش سوسیالیستی میتوان کارگران را با سیاهان، زنان و همجنسگرایانِ ستمدیده متحد کرد همین است.
و علت این که چرا برای همجنسگرایان بسیار مهم است که تظاهراتهائی مانند تظاهرات در خیابان بریک لِیْن را سازماندهی کنند و خودشان را با افتخار به عنوان همجنسگرا - و در جای ممکن - همجنسگرای انقلابی سوسیالیست بپذیرند نیز همین است.
کارل مارکس نوشت که سرمایه داری نیروهای مخالف را متحد میسازد ولی جدایمان نیز میکند و ما مجبوریم که آگاهانه برای آن اتحاد مبارزه کنیم.
ما همگی با یکدیگر یکی هستیم ولی تنها آن هنگام که همراه با هم مبارزه کنیم...