«پیشفرض» یکی از مهمترین مفاهیمی است که ما در حوزۀ ارزیابی تاثیر با آن روبهروییم. مشهور است که پیشفرضها همواره باعث ایجاد ابهام و سردرگمی در روند برنامه میشوند و بیان آنها کار دشواری است.
پیشفرضها ایدههایی هستند دربارۀ اینکه یک برنامه چگونه میتواند منجر به تغییر شود و چه انتظاری از مداخلۀ مد نظر داریم. این باورها بر این مسئله متمرکز هستند که شرایط سیستمی که برنامه در آن قرار دارد چه چیز هستند و طبق انتظار ما، چگونه یک برنامه در کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت عمل خواهد کرد. پیشفرضها معمولا بر اساس جهانبینیها و تجربۀ قبلی ذینفعان مشخص میشوند.
مثالی از پیشفرض یک برنامهی ارتقا سلامت و پیشگیری از بیماریها:
نتیجه: شرکتکنندگان در این برنامه به شکل سالمتری زندگی میکنند.
پیشفرض: هر گاه مردم اطلاعات بیشتری داشته باشند، دست به انتخابهای بهتر میزنند.
1. از هر ذینفع یا عضو بخواهید که پیشفرضهای خود را در مورد تغییر مد نظر بنویسد و به اشتراک بگذارد.
2. از سوالات تسهیلکننده استفاده کنید. مانند: «چرا انتظار می رود این تغییر اتفاق بیفتد؟» یا«چه اتفاقی باید بیفتد تا این تغییر محقق شود؟»
3. در مورد پیشفرضهای ذینفعان به شکل گروهی بحث کنید. فرآیند مشارکتی باعث افزایش شفافیت درک ما از امور میشود. همچنین به ذینفعان کمک میکند تا عواملی را که برای دستیابی به نتایج مطلوب حیاتی هستند شناسایی کنند.
4. باید در نظر داشت که استفاده از فرآیند مشارکتی میتواند چالشبرانگیز باشد. اندیشیدن به تغییر در نسبت با پیشفرضهای اساسی میتواند برای ذینفعان نگاه جدیدی باشد؛ به همین دلیل ارزیابان باید به دقت سوالات درستی را بپرسند.
مهم است که پیشفرضها نیز در فرآیند جمعآوری دادهها و هنگام تجزیه و تحلیل نتایج در نظر گرفته شوند. گردآوری شواهد درباره پیشفرضها شما میتواند مشکلات رایج در مورد مداخله را برجسته کند. این فرصت خوبی است برای فرآیند یادگیری. شواهد برای پیشفرضها را میتوان از طریق روشهایی مانند مصاحبه، فوکوس گروپ یا نظرسنجی جمعآوری کرد.