سلامی دوباره.
یه سنت دیرینه بین لینوکسی ها هست که حتمااا بیاد بگن چرا از لینوکس استفاده میکنن و این مطالب رو توی وبلاگ هاشون با عنوان "n دلیل برای استفاده از لینوکس" منتشر میکنن و با این کار مردم را از تباهی نجات میدن (مثلا)?.
اکثرا هم خیلی کلیشه ای ان که مثلا ۱.امنیت ۲.آزادی ۳. رایگان بودن ۴.فلان و...
و من هم سال هاست که میخوام این وظیفه ای که به دوشم هست رو ادا کنم ولی شکل کلیشه ایش خیلی به دلم نمی چسپید و دوست داشتم اول دانش خودم رو توی این ضمینه بالا ببرم و خیلی علمی در موردش بنویسم.
صادقانه هم بخوام بگم اول که اومدم سمت لینوکس خیلی از اینایی که میخوام بگم رو نمیدونستم و صرفا به خاطر فلسفه ی نرم افزار آزاد و اوپن سورس اومدم سمتش ولی کم کم بعد از ۴-۵ سال استفاده ازش به عنوان تنها سیستم عامل دسکتاپ ام و حضور تو جامعه ی لینوکسی ها چیزای جالبی ازش فهمیدم که میخوام دونه دونه با هم برسیش کنیم.
ولی به یاد داشته باشید که لینوکس بی نقص نیست و این تصور که اگه بیایم رو لینوکس دیگه همه ی مشکلاتمون حل میشه کاملا اشتباهه به قول آقامون توروالدز:
نکته قبل شروع: اصطلاح گنو/لینوکس اصطلاح فنی تر و درست تری هست ولی چون طولانی تر هست ما همون لینوکس خالی رو استفاده میکنیم.
اولین نکته ای که در عکس بالا مشاهده میشه اینه که ویندوز تو مسیر های فایل های از / (بک اسلش) استفاده میکنه و این داستان یه پیچیدگی ایجاد میکنه چون ما توی برنامه نویسی برای کار با کارکتر های خاص(مثلا \n , \t ,...) از \ استفاده میکنیم و این در حالیه که لینوکس از / (اسلش) استفاده میکنه و اون پیچیدگی ها دیگه پیش نمیاد.
حالا اینا رو بیخیال. تا حالا از خودتون پرسیدید چرا ویندوز از درایو C شروع میشه؟? برای جواب این سوال بهتون توصیه میکنم این ویدیوی اقای پیمان مجیدی رو ببینید. خیلی جالبه. البته بقیه ی ویدیو هاشون هم جالبه.
لینوکس به اون شکل ویندوز درایو نداره و در واقع یه درخت خیلی بزرگ داره که هر فایلی یه جایی از این درخته. حالا وقتی میایم یه درایو اضافه میکنیم (مثلا یه فلش میزنیم کامپیوتر) میاد اون فضای داخل فلش رو mount میکنه یه جایی از این درخت و بعد از جدا کردن فلش هم اون تیکه ی درخت جدا میشه و میره پی کارش و این قابل تنظیم هست. میتونید بگید فلان سخت افزار (مثلا گوشی موبایل من) وقتی وصل شد mount اش کن به فلان جای این درخت. این ویژگی نه تنها اون مشکل ادرس دهی که توی windows داریم رو حل میکنه بلکه شما هر بار یه دیوایس رو به کامپیوتر میزنید میدونید که کجا میتونید پیداش کنید ولی توی ویندوز بستگی داره شما به چه ترتیبی دیوایس هارو وصل کنید مثلا اگه اول فلشتون رو بزنید و بعد هارد رو فلش میشه D و هارد میشه E ولی اگه اول هارد رو بزنید برعکس میشه و این قضیه ادرس دهی رو برای برنامه نویس میتونه پیچیده کنه. توی تصور بالا میبینید که توی ادرس های لینوکسی خبری از "C:\\" نیست.
مشکل بعدی ویندوز تکه تکه شدن فایل ها هست که تا حدودی بحث فنی هست و از توضیح دادنش خودداری میکنم. ولی در کل بعد از مدت زیادی که از ویندوز استفاده میکنید و کلی فایل میریزید و پاک میکنید فایل های موجود درایو شما تکه تکه میشن و این باعث میشه خوندن و نوشتن روی این فایل ها کند بشه و این در حالی هست که لینوکس از به وجود اومدن این قضیه جلوگیری میکنه ولی در حالت عادی یکم کند تره. ولی هر چند سال هم ازش استفاده کنید کند تر نمیشه. البته برای حل این مشکل توی ویندوز میتونید چند وقت یه بار هارد خودتون رو دیفرگمنت کنید.
نقل قول از خانم زینب موسوی:
"ویندوز فایل هارو شلخته میچینه که چیزی نصیب خوشه چین ها بشود"
ویندوز نوع هر فایل رو از پسوند اون تشخیص میده مثلا یه فایل .png رو عکس میبینه و وقتی کلیک میکنید فایل رو میده به برنامه ای که میتونه png رو نمایش بده. اما لینوکس اینطوری نیست لینوکس با خوندن کمی از فایل (معمولا کمی از اول فایل) نوع فایل رو تشخیص میده.
همونطور که توی تصویر بالا میبینید من یه فایل jpg رو اوردم و پسوند اش رو به mp4 تغییر دادم ولی بازم لینوکس این فایل رو به عنوان JPEG میشناسه.
صادقانه من اول میگفتم که حالا خیلی ام فرق نداره تا اینکه یه روز توی شرکتی که کار میکردم یه طراح داشتیم که یسری ایکون طراحی کرده بود و برام فرستاد که بزارم توی اپلیکیشن. بعد ایکون هارو فرستاد منم دیدمشون و شرو کردم بزارم که گفت: "اقای قهرمانی وایسا ایکونا خرابه". گفتم ینی چی خرابه من که اینجا میتونم ببینمشون. گفت فایلاش نمیدونم چرا برای من باز نمیشه. رفتم دیدم اسم فایل ها اینجوریه:
carwash.png.final
و ویندوز این فایل رو یه فایل final در نظر گرفته بود و طبیعتا هیچ برنامه ای هم برای باز کردن فایل هایی با پسوند final نداریم. حالا اوج فاجعه موقعیه که اون png هم نباشه و اونجوری دیگه واقعا نمیفهمیم برای برگردوندن فایل به حالت عادی باید پسوند اونو چی بزاریم(راهش اینه که پسوند های مختلف رو امتحان کنید تا بالاخره باز شه).
حالا بازم من فکر میکنم که خیلی فرقی نداره و کاربر باید این چیزا رو بدونه . ولی نکته ای که هست اینه که همیشه میگن کار کردن با ویندوز برای کاربرای آماتور راحت تره. ولی اینجا میبینیم که برعکسه. و کاربر اماتور راحت میتونه فایل هارو به باد بده?. و برای همین این بخش رو توی این مطلب آوردم.
نکته بین موردی: اصولا چون لینوکس یه سیستم عامل شبه یونیکس(Unix like) هست و یونیکس یه سیستم عامل نبوغ آمیز و جذابه و همه چی توش خیلی شسته رفته تر و تر تمیز تر اتفاق میوفته خیلی موارد فنی دیگه هم هست که لینوکس توی اون موارد عملکرد جالب تری داره. و ما از همه این موارد فنی عبور میکنیم که حوصله شما سر نره.(راستش سواد منم قد نمیده بیشتر).
نکته بین موردی دوم: سیستم عامل کامپیوتر های اپل (OSX) هم بر پایه یونیکس و خیلی شباهت های ساختاری با لینوکس داره.
نگم برات...?
روی خیلی از لینوکس ها یه چیزی داریم به اسم پکیج منیجر (مثلا توزیع های دبیانی apt رو دارن)
حالا ایشون چی کار میکنن؟
شما میگی من میخوام فلان پکیج رو نصب کنم (حالا یه پکیج میتونه برنامه یا لایبری یا تم یا پلاگین یا ویجت یا... باشه). نکته اینجاست که برای اجرا شدن اش ممکنه به یسری لایبری نیاز داشته باشه. حالا اون لایبری ها هم ممکنه باز برای اجرا شدن به یسری لایبری دیگه نیاز داشته باشن.
ایشون (پکیج منیجر) میره تمام چیز هایی که اون پکیجی که شما میخواید نصب کنید نیاز داره رو نصب میکنه اونم اخرین ورژن هر کدوم رو. و نکته ی خیلی جذاب اینجاست که خیلی از این لایبری ها ممکنه نصب باشن چون برنامه های دیگه که قبلا نصب کردید به اونا نیاز داشتن. پس نمیاد دوباره دانلود و نصب کنه. توی مصرف اینترنت و دیسک سیستم شما صرفه جویی میشه.
حالا شما میتونید بیاید چند وقت یه بار با زدن یه دستور چک کنید که چه لایبری هایی ورژن های جدیدشون اومده و اونا رو آپدیت کنید و این آپدیت روی تمام برنامه هایی که از این لایبری استفاده میکنن تاثیر مثبت میزاره.
حالا این وسط شما میای یه پکیجی رو پاک میکنی. چه اتفاقی میوفته؟ میاد میگرده دنبال لایبری هایی که هیچ پکیجی از اونا استفاده نمیکنه و پیشنهاد میکنه که اونارو حذف کنی. (چون اضافی هستن)
نصب برنامه ها هم به این شکل به نظر من خیلی برای کاربر راحت تره.
ویندوز : به جای اینکه بری تو گوگل بزنی دانلود نرم افزار فلان. بعد یسری سایت بیاد. یکی رو کلیک کنی. بری داخل. دانلود کنی. فایل نصب رو اجرا کنی. یکی بیاد بپرسه کجا میخوای نصب کنی. بعد next , next ,next بعد منتظر شی که نصب شه.
لینوکس : یه دستور میزنی بعد خودش میره پیدا میکنه. دانلود میکنه و نصب میکنه و تموم میشه. مثلا دستور زیر میاد VLC رو روی لینوکس نصب میکنه:
sudo apt install vlc
تازه مثلا میتونید یه اسکریپت bash چند خطی بنویسید و برنامه هایی که همیشه بعد نصب سیستم عامل نصب میکنید رو اونجا بنویسید و بعد نصب لینوکس اون فایل bash رو اجرا کنید و تمام. همش پشت هم بدون اینکه با شما کاری داشته باشه نصب میشه اونم آخرین ورژن هر کدوم. حالا تو ویندوز چطوری میتونید این کارو بکنید؟
حالا البته ابزار های GUI هم برای این کار وجود داره. که اونایی که با دستور زدن راحت نیستن برن اونجا و خیلی گرافیکی سرچ کنن و نرم افزار خودشون رو نصب کنن.
حالا ویندوز چطوری کار میکنه؟ پکیج منیجر مرسومی نداره. و خود برنامه نویس مجبوره بیاد اون داستان installing رو هندل کنه یعنی میاد یه برنامه مینویسه که بهش میگن(installer) که برنامه ای که نوشته رو کپی کنه تو یه دایرکتوری خاص (مثلا program files معروف). و کلی کارای دیگه که ایکون برنامه بیاد تو لیست برنامه های شما. البته ابزار هایی هم وجود داره که میتونید باهاش installer درست کنید و درگیر این داستانا نشید. ولی به هر حال پیچیده تره و حجم برنامه های ویندوزی هم معمولا بیشتره.
حالا برای حذف چی؟ بازم خود برنامه یه uninstall داره که باید اجراش کنید که خودش رو پاک کنه.
حالا اپدیت چی؟ بازم خود برنامه.
لایبری های مشترک چی؟ هر برنامه هنگام نصب لایبری های خودش رو با خودش میاره که ممکنه ورژن قدیمی باشن و هرگز اپدیت نمیشن مگر اینکه خود برنامه نویس یه فرایندی براش بنویسه.
حل راحت تر مشکلات = پایداری بیشتر
اگه توی ویندوزت وای فای از کار بیوفته چی کار میکنی؟ منتظر آپدیت میشینی؟ وقتی اینترنت نباشه چطور میخوای آپدیت کنی؟ (سوال بنیادی)
یا مثلا در مورد بلو اسکرین یا صفحه مرگ ویندوز هم احتمالا شنیده باشید:
لینوکس به خاطر ماژولار (تکه تکه) بودنش این خوبی رو داره که اگر یه بخشی با مشکل مواجه بشه بقیه بخش ها همچنان کار میکنن. مثلا اگه من یه کاری کنم و دسکتاپ گرافیکی رو به فنا بدم. همچنان میتونم روی ترمینال لاگین کنم برم تو سیستم و مشکل رو برطرف کنم ولی ویندوز چی؟ یکپارچه اس. همه ی بخش ها به هم تنیده هستن و چون اوپن سورس هم نیست حتی تصوری هم نداریم که چجوری کار میکنه و طبیعتا برطرف کردن مشکل هم خیلی مواقع سخت که نه غیر ممکن میشه و مجبور میشید ویندوز عوض کنید.
و در کنار این قضیه لینوکس support community خیلی بهتری داره ینی بر فرض مثال من وقتی تو لینوکس به یه مشکلی میخورم با سرچ کردن با کلی راه حل مختلف از طرف لینوکسی های سراسر دنیا مواجه میشم. و این در حالی هست که وقتی یه ویندوزی از من میخواد که مشکلی رو توی کامپیوترش حل کنم با سرچ کردن محدود هستم به راه حل هایی که ماکروسافت توی سایتش ارائه داده.
و این پایداری به همینجا ختم نمیشه یکی از دلایلی که باعث پایداری بیشتر لینوکس هست اینه که این سیستم عامل روی کلی سرور مهم و ابر کامپیوتر در حال اجراس. سرور هایی که از کار افتادن اونا باعث صدمات جبران ناپذیری میشه. بنابراین نیاز به پایداری بیشتری هست و اون شرکت ها لینوکس رو گزینه ی بهتری میدونن.
حالا در مورد اون "نه همیشه" هم یه توضیح میدم اونم اینه که یسری توزیع لینوکسی داریم که بهش میگن bleeding edge که ینی لبه ی تکنولوژی. اینا آخرین آپدیت های ممکن هر چیزی رو میگیرن و از اون جایی که هنوز خیلی تست نشده اند زیاد پایدار نیستن ولی بعضیا ترجیح میدن آخرین نسخه برنامه هارو داشته باشن و جدید ترین امکانات رو که هیچکی نداره هنوز رو استفاده. (مثلا آرچ لینوکس لبه تکنولوژی هست ولی دبیان یکم دیر تر آپدیت هارو میگیره ولی stable تره)
صادقانه بخوام بگم این تا حالا برای من پیش نیومده.واضحه چرا. چون از ویندوز استفاده نمیکنم? و اصلا برام قابل تصور نیست که چقدر این داستان میتونه عذاب آور باشه واسه همین خاطره هایی که از بقیه شنیدم رو میگم.
یه ویدیو دیدم تو اینستاگرام که یارو داشت ecu مپ میکرد بعد ویندوزش رفت رو آپدیت یه ساعت نشسته بود توی ماشین منتظر تموم شدن آپدیت.
من اون لحظه اینجوری بودم که عهههههه. پس این جک ها و meme ها واقعیت داره.
بعد رفتم توی یوتوب سرچ کردم در مورد این داستان و دیدم که اوه اوه. داستان خطری تر از این حرفاس ملت وسط ارائه و امتحان و چیزای مهم اینطوری ویندوزشون میره رو آپدیت.
حالا سوال پیش میاد:
مگه لینوکس آپدیت نمیشه؟
میشه ولی مثل آدم. ?
برای آپدیت کردن یه پکیج خاص اینطوری مینویسیم و برای آپدیت کردن همه همون dist-upgrade کافیه و بعد از اجرا میره پکیج هایی که ورژن جدیدشون اومده رو دانلود و نصب میکنه و لایبری های مورد نیاز جدید هم تشخیص میده و نصب میکنه.(البته ابزار گرافیکی هم میتونید برای این کارا نصب کنید)
اما دوتا نکته مهم هست:
بی اجازه شما هیچ کاری نمیکنه.
نیاز به restart نداره.
البته چیزای دیگه ای هم هستن که توی لینوکس بدون نیاز به ری استارت انجام میشن. مثلا توی ویندوز بعد از نصب و یا حذف یا اپدیت بعضی برنامه ها نیاز دارید که سیستم رو ری استارت کنید (حالا فرض کن ده تا برنامه بازه). و مهم تر از دسکتاپ این قضیه اصلا برای یه کامپیوتر که به عنوان سرور داره کار میکنه قابل قبول نیست. چون توی اون مدتی که داره ری استارت میشه سرویسی که داره ارائه میشه از دسترس خارج میشه. ولی روی کامپیوتر های رو میزی هم این قابلیت رو داریم و همین الان لپتاپ من ۱۲ روزه که خاموش نشده با اینکه کلی آپدیت اومده و یسری چیز هم نصب کردم. (سرور ام هم ۱۷۰ روزه خاموش نشده که به نسبت اساتید که ۲-۳ سال uptime دارن ناچیزه?)
همیشه میشنویم که به ما میگن لینوکس قوی عه چون کامند لاین قوی داره.
این جمله خیلی احمقانه است. قوی ینی چی؟
من دوست دارم بگم کاراییه بیشتری داره. کلا یونیکس یکی از منطق های اصلیش اینه که تیکه های کوچیکی داره که هر کدوم خوب کار میکنن و با ترکیب کردن اینا میشه کامند های باحالی نوشت که کارای متنوعی میکنن. و این باعث میشه که آدم ها هم بیان ابزار های زیادی برای خط فرمان لینوکس بنویسن که باز اونا هم میان با هم و با دستور های لینوکس ترکیب میشن و خیییلی کارای باحال تری میشه کرد در مورد این بخش بیشتر توضیح نمیدم چون پست آموزشی نیست ولی دوست داشتید بدونید در مورد pipe کردن بخونید و همچنین برنامه هایی مثل sed , cat , wget , grep , wc ... از مثال هایی هستن که باحال ان.
واقعا دقیق تر از این جمله نمیشه چیزی گفت.
یکی از جذاب ترین چیز های لینوکس اوپن سورس بودنش هست. نه فقط خودش. بلکه وقتی میاید سمت لینوکس خود به خود اومدید سمت نرم افزار آزاد و به جای نرم افزار های غیر آزادی که قبلا روی ویندوز استفاده میکردید از نرم افزار های آزاد استفاده میکنید. و این خیلی جذابه و حس خوبی میده. اینکه شما میدونید چه اتفاقی داره میوفته و شفافیت داره خیلی مهمه و خیلی از این نرم افزار های آزادr_1940157_3aguj هم اتفاقا عملکرد بهتری نسبت به نمونه های غیر آزاد خودشون دارن. و از همه جاش لذت بخش تر موقعی هست که حس میکنید باید دین خودتون رو به جامعه نرم افزار آزاد ادا کنید و میاید نرم افزار آزاد مینویسید.
حالا این به کنار من یه پستی قبلا نوشتن و جایگزین های آزاد نرم افزار های ادوبی رو معرفی کردم و از تجربه ی کار با اونا گفتم.
توی افسانه ها اومده که لینوکس خیلی امن تر از ویندوزه و ویروس نمیگیره و نیاز به انتی ویروس نداره و این حرفا. باید بگم لینوکس ذاتا به خاطر اوپن سورس بودنش و اینکه روی ۷۰-۸۰ درصد سرور های دنیا نصبه روی امنیت اش مانور زیادی داده شده.
اما در کل به نظر من:
امنیت باید در نگاه تو باشد نه در سیستمی که استفاده میکنی (کلام علی - دیری دیری دین دین...)
امنیت اصلی توی فرهنگ لینوکسی هاست که نمیان هر نرم افزاری رو از هر سایتی دانلود کنن و روی کامپیوتر خودشون اجرا کنن.(کاری که ویندوزی ها خیلی انجام میدن مخصوصا موقعی که میخوان نرم افزار کرک شده استفاده کنن تازه خود ویندوز رو هم کرک میکنن و برای این کار میان نرم افزار های فعال ساز رو روی کامپیوتر خودشون اجرا میکنن(که خطرناکه)). از طرفی فرایند هایی توی لینوکس وجود داره که میشه دسترسی برنامه ها رو محدود کرد و به فایل های مجوز های مختلف داد و...
ولی همه ی موارد بالا در صورتی کار میکنن که کاربر خودش اگاهی داشته باشه. یعنی اگه یه لینوکسی بیاد یه فایل اجرایی از یه جای غریبه دانلود کنه و اجرا کنه فرقی نداره با یه کسی که توی ویندوز این کارو میکنه و اصولا فرایند مشخصی وجود نداره که سیستم عامل بتونه یه ویروس رو از برنامه معمولی تشخیص بده. در مورد اون دسترسی ها که گفتم هم همین صادق هست. اگه کاربر بیاد همه دسترسی هارو باز بزاره دیگه امنیت چه معنی میده؟ (راهنمایی: هیچی)
اول از همه که ما کلی توزیع لینوکسی داریم که زمین تا آسمون با هم فرق دارن و شما حق انتخاب دارید. بعد از نصب یکی از اون ها هم هر جاییش رو که فکر کنید (چه ظاهری چه باطنی) میتویند تغییر بدید. این تغییر هم محدود به این نیست که شما برید تو settings برنامه یه چیزی رو عوض کنید شما با توجه به ماژولار بودن توزیع های لینوکسی میتونید هر بخشی رو که دوست ندارید با نمونه های مشابه عوض کنید. و اگر هم برنامه نویسی بلد باشید و حوصله و وقت هم داشته باشید میتونید چیزایی بنویسید و بهش اضافه کنید (و در اختیار بقیه هم بزارید)
اگه دوست دارید بدونید من از چه توزیعی استفاده میکنم این رو بخونید.
حالا چرا؟ به دو دلیل:
۱. همونطور که گفتم لینوکس ماژولار (تکه تکه) هست و شما با توجه به توانایی سخت افزار خودتون میاید تکه هارو انتخاب میکنید. مثلا برای یه کامپیوتر ضعیف میاید از یه محیط گرافیکی سبک و مینیمال (مثل i3wm) استفاده میکنید و این باعث میشه سیستم شما روون کار کنه.
۲. دسترسی کاااااامل دارید که هر چیزی که اضافی هست رو غیرفعال و حذف کنید و اینجوری منابع کمتری مصرف میشه.
خیلی ابزار های برنامه نویسی که جدید میان اول روی لینوکس و مک هستن (چون اکثر برنامه نویس ها (مخصوصا خارج از کشور) لینوکس یا مک دارن و برنامه رو جوری مینویسن که روی سیستم خودشون قابل اجرا باشه بعد تازه فکر میکنن واسه بقیه پلتفرم ها هم بدنش بیرون)
و اینکه میتونید با bash اسکریپت های باحال سوسکی برای اتوماتیک کردن کار های روزانه تون بنویسید و...
در مورد این موضوع خیییلی حرف برای گفتن هست واسه همین به نظرم برید تو یوتوب سرچ کنید به نتایج بهتری میرسید. (اندازه این پست ۳۰۰۰ کلمه رو رد کرده دیگه دارم قیچی میکنم بعضی جاهارو)
لینوکس واقعا سرگرم کننده اس. من و جمعی از دوستان بهتر از آب روان گاهی میشنیم دور هم و به معنای واقعی با لینوکس تفریح میکنیم (البته اینکه ما گیک هستیم هم بی تاثیر نیست). ولی واقعا قابلیت سرگرم کردن رو داره.
جامعه ی لینوکسی ها خیلی باحال تر از جامعه ی ویندوزی هاس. وقتی دو نفر که هر دو با لینوکس کار میکنن با هم اشنا میشن خیلی حس باحالی داره. میتونن ساعت ها بشینن با هم صحبت کنن که تو چه توزیعی استفاده میکنی و فلان کارو توی لینوکس چطوری انجام میدی و... در صورتی که بین ویندوزی ها تاحالا همچین چیزی ندیدم و حتی جالبه بدونید هر شهر یه چیزی داره به اسم lug مثلا karaj lug داریم که یه جور گردهمایی لینوکسی هاس که هر چند ماه برگزار میشه و ادم ها میان در مورد لینوکس و نرم افزار آزاد با هم حرف میزنن.
و در نهایت یه لینوکسی دیفالت آدم باحالیه مگر اینکه خلافش ثابت بشه?.
به عنوان آخرین بخش پست هم میتونم یادآوری کنم که مهاجرت به لینوکس به معنی حل شدن تمام مشکلات و بی نقص شدن سیستم نیست. و به قول خدایار دوستار (استاد من توی این زمینه):
استفاده از لینوکس وقت بیشتری رو میطلبه.
چون اگه وقت زیاد برای ور رفتن با سیستمعاملت نداشته باشی واقعا لینوکس اذیتت میکنه! مثلا میخوای با MS Teams تو جلسات شرکت کنی، یا مثلا پروژه جدیدی که هستی یه نرمافزاری داره که فقط واسه ویندوز و مک وجود داره و تو باید با امولاتور اونو رو لینوکس بیاری بالا... و چیزهایی شبیه این.
به نظر من برخورد آدم با سیستم عامل دو مدل میتونه باشه:
۱. ا! تو سیستم عاملی!؟ ببینم چیکارا بلدی؟
۲. ا! تو سیستم عاملی؟! خب مهم نیست، من میخوام فلان کار رو انجام بدم.
تو حالت اول هر ملقی بلدی با سیستمعاملت میزنی و حال میکنی و خیلی هم خوبه.
ولی تو حالت دوم اگه سیستم عاملت جای اینکه مستقیم و بدون بحث و جدل کاری که میخوای رو انجام نده خب تو دردسر میافتی دیگه.
این پست قرار نیست همینجوری باقی بمونه و دائما آپدیت خواهد شد.
اگه مورد دیگه ای میشناسید که احساس میکنید جاش خالیه یا در مورد چیزی باید توضیح بیشتری میدادم ولی ندادم بگید که اضافه کنم.
اگه جایی از نظر فنی | املایی | ادبی و... ایرادی داشت حتما بگید که اصلاح کنم.
با تشکر.
علی قهرمانی.