آیا مشکلات واحد اندازه گیری داره؟

برای شما هم حتما پیش اومده که مشکلات مختلفی رو در یک دوره زمانی در کنار هم داشته باشین، اونقدر استرس و فشار باشه که انگار بدبخت ترین آدم روی زمین هستی. این جور وقتا هرکسی برای خودش یه روشی داره که حالش خوب شه، من مثلا می نویسم، آهنگ گوش میکنم و یا با دوستم حرف میزنم. هرکس راه خودشو داره.

اما توی این قضیه همه ما یه نقطه مشترکی داریم، وقتی که داریم از غم و غصه پژمرده و زرد میشیم قضاوت میکنیم، مقایسه میکنیم.

اینجوری: فلانی رو ببین، داره عشق دنیا رو میکنه برا خودش، هیچ مشکلی نداره، اصن نمیفهمه مشکل یعنی چی، اصن عشق و حال زیادش خوبه یعنی زندگی اون. مال ما فقط زنده بودنه.

حالا بیا و چند دقیقه بعد اینکه آروم شدی و فشار مشکلات کمتر شد بازم به حرفات فکر کن، خودتو بذار جای طرف، واقعا اونقدر هم که تصور میکنی لذت نمیبره. تو داری کل زندگی خودت رو با بخشی از زندگی اون مقایسه میکنی تا خودت رو توجیح کنی که من شرایط بدی دارم، پس اینجوری دست از تلاش کردن بر میداری و از نظر خودت دلیلی داری برای رشد نکردن و موفق نشدن. غافل از این که اینا دلیل نیستن، اینا بهونه ان.

خودتو گل نزن چون نمیتونی خودتو گول بزنی، هرچقدم تلاش کنی همینه و همین.

دنیا اصلا برای عدالت ساخته نشده، ولی اینکه دنیا عادلانه نیست دلیل نمیشه خودتو بزنی به تنبلی و خودتو توجیح کنی که دیگه از اینجا به بعدش مشکل از من نیس و مشکل از دنیاست.

اتفاقا از اینجا به بعدش تو تازه خودتو نشون میدی، چون از نقطه ای که شروع کردی تا اینجایی که رسیدی خیلیم کار خاصی نکردی، این کارو خیلیا کردن و تو هم دقیقا جا پای اونا گذاشتی، پس هنر نکردی، اما تو هم میتونی هنر خودتو نشون بدی، از اینجا به بعدش که سخته، از اینجا به بعدش که کمرت خم میشه باید خودتو نشون بدی.

پس بهونه آوردن رو بذار کنار. پاشو خودتو ثابت کن. مشکلات هیچ واحد اندازه گیری ندارن. همه موجودات به قدر توان خودشون مشکل دارن. قدرت هر موجودی وقتی مشخص میشه که بتونه مشکلات سخت تری رو حل کنه. نه اینکه مشکلی براش پیش نیاد. پس به جای شونه خالی کردن و جا خالی دادن پاشو خودتو محک بزن. ببین اصن مال این حرفا هستی یا نه، پاشو خودت رو تقویت کن.