ویرگول
ورودثبت نام
علی عطروش
علی عطروشمی‌نویسم تا دیگران به من عشق بورزند. دیجیتال‌مارکترِ عاشق سفر، نوشتن، کتاب و پیتزا!
علی عطروش
علی عطروش
خواندن ۱ دقیقه·۵ روز پیش

تاب زندگی

تاب می‌خوری. دائم در رفت‌وآمدی. از این سو به آن سو. لحظه‌ای در این سمتی و لحظه‌ای دیگر آن سمت. گاهی با سرعت و گاهی آروم، ولی هیچ‌گاه یک سمت نمی‌مانی. 

تنها زمانی می‌ایستی که نوبتت تمام شده و نوبت نفر بعد است. 

می‌روی و فقط خاطره یک تاب‌بازی می‌ماند.

«…به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه‌ی شادی که گذشت،

غصه هم می‌گذرد،

آن‌چنانی که فقط خاطره‌ای خواهد ماند…»

زندگیرنجمرگشادیغم
۳
۲
علی عطروش
علی عطروش
می‌نویسم تا دیگران به من عشق بورزند. دیجیتال‌مارکترِ عاشق سفر، نوشتن، کتاب و پیتزا!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید