علی شبان
علی شبان
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

سیاست روسیه

در این نوشته میخوام قسمت هایی از سه پادکست مربوط به سه کتابِ دموکراسی پوتین، روح ناآرام و بخت بیدادگر رو که در پادکست رپاپ منتشر شده بود، با شما عزیزان به اشتراک بذارم. امیدوارم مفید باشه.

*** در این نوشته، واژه هایی مانند پوتین، پوتینیسم، روسیه و ... قابلیت جایگزینی دارن. ***


موضوع از این قراره که چطور یک شخصیت و رهبر سیاسی موفق میشه کنترل کشوری به ظاهر دموکراتیک رو به دست بگیره. آیا با دیکتاتوری محض و زور این کار رو می‌کنه؟

پوتین وقتی در روسیه به قدرت رسید برای اینکه قدرتش رو در داخل روسیه بیشتر کنه، از استراتژی بزرگتر کردن دشمن خارجی استفاده کرد؛ یعنی ذهنیت همیشگیِ «ما» در برابر «آنها»
چیزی که پوتین موفق به انجامش شده بود، تولید و تزریق ترس به مردم و نیاز به یه آدم قلدر برای ایجاد و حفظ امنیت بود. تو کشور اینجوری تبلیغ میشه که حکومت ضامن امنیت شماست و اگه ما نباشیم، دشمنان کشور و فرهنگ رو نابود میکنن. با همین ترفند مشروعیت خودشون رو تقویت میکنن.

اینجوری نیست که پوتین فقط با زور قدرت بگیره بلکه خودِ مردم بهش قدرت میدن. چرا؟
دلیل اول: مردم با توجه به گذشته ی خودشون، میل به استبداد پیدا کردن و حتی از آزادی های خودشون میگذرن تا به امنیت عمومی برسن و حالا کی امنیت رو برقرار میکنه؟ رهبر سرزمین
دلیل دوم: تزار (رهبر) سایه ی خدا بر روی زمین تصور میشه

در این حکومت، تزار (رهبر جامعه) قدرت مطلق بود و کلیسا (مذهب) از تزار حمایت میکرد، ارتش هم به عنوان دستگاه اجرایی عمل میکرد و آموزش هم در جهت تبلیغ و ترویج قدرتِ رهبر در خدمت حاکمیت بود.

ولی آیا همه ی مردم موافق این حکومت بودن؟ خیر کسی نمیتونست مخالفت کنه چون کلیسا مهر تایید رو بر تزار (رهبر جامعه روس) زده بود و اطاعت مطلق از تزار جنبه ی مذهبی گرفته بود.

تعریفِ آزادی

اینجور حکومتی میاد برای #آزادی مردم یک تعریف جدید ارائه میده:
میگه آزادی فردی مثل غرب اصلا معنی و ارزش نداره؛ ارزش تو اینه که هر نفر بیاد خودش رو وقف جمع کنه و اون جمع هم خودش رو تحت اختیار یک رهبر قرار بده.

جعلِ تاریخ

پوتینیسم برای سوء استفاده از احساس میهن پرستیِ مردم، مدام در حال جعل تاریخه
حکومت با تحمیل روایت های خاص تاریخی، حقایقی رو جعل میکنه و به اونها اعتبار میده. اینجوری مردم از رژیم و کارهاش حمایت میکنن و حکومت تمام جنبه های زندگی اجتماعی رو در دست میگیره و اگه کسی خلاف جهت اهداف حکومت کاری بکنه، سریع بهش برچسب خیانت کار زده میشه.
کرملین بحران هایی رو جعل میکنه که ترس رو میان شهروندان تزریق کنه و اونا را اسیر توهم امنیت همگانی کنه. مثلا: این کشور دائما در خطر حملات قلدران فاسد غرب و آمریکاس یا نابودی اقتصاد روسیه در دهه 90

رسانه ها نیز با تسلط بر همه ی منابع خبری، به پوتین در بازنویسی تاریخ کمک میکنن. این تفکر داره تمام تلاششو میکنه که بیشتر مردم باور کنن جامعه ی اونا از همه ی جوامع برترِ و زندگیشون در معرض تهدیدات قدرت های غربیه. حالا دولت برای آینده ی مردم کار میکنه و تنها وظیفه ی مردم، موافقت با چیزیه که رسانه های تحت کنترل حکومت میگن؛ مثلا دفاع از پوتین و سیاست های اون


در جوامعی مثل روسیه، وقتی قدرت، حکومت و امنیت همه به یک شخص سپرده میشه، اون شخص میشه قانون و دیگه کی میتونه بهش حرفی بزنه؟! اگه کسی هم چنین جسارتی کنه، حسابش با سیستم قضایی و امنیتیه
بدین صورت هر حمله و انتقادی به پوتین میشه حمله و انتقاد به کشور
مردم هم گوش به فرمان رهبری میشن که خودشون اون رو ساختن و بهش قدرت دادن.

عده ای از مردم هم که مخالف این سیستم باشن، در دسته ی تهدید ملی قرار میگیرن و دولت نه تنها اجازه ی هیچ فعالیتی رو بهشون نمیده بلکه مردمی که شست و شوی مغزی داده شدن رو جلوی این عده میذاره.
مهارت قرار دادن مردم در مقابل مردم


خاطره ای از هِدا نویسنده ی کتاب بخت بیدادگر:

تنها چیزی که درباره ی غرب میخوندیم اخبار اعتصاب های اونجا بود. انگار غرب همیشه در بدبختیه و ما اینجا کمتر بدبختیم. هرچی رسانه ها تصویر قشنگتری از زندگی ما نشون میدادن، زندگی ما در جهان واقع غم انگیزتر میشد؛ کمبود مسکن، کاهش ارزش پول، اقتصاد ضعیف و ...
و این فلاکت درحالی اتفاق می افتاد که هنوز عده ی زیادی عمیقا به اهداف حزب باور داشتن!


این مردم کم کم شبیه به رهبرشون میشدن؛ برای هر مشکلی و هر کمبودی همانند رهبرشون به جای اینکه دنبال راه حل باشن، به دنبال پیدا کردن دشمن بودن. دشمنی که از دید اونا باعث بوجود آمدن مشکلات شده بود.
" روح نا آرام "

در کتاب روح ناآرام گفته میشه که: بیشتر رژیم های استبدادی فقط با همدستی شهروندانش در قدرت باقی میمونه.

سخن پایانی:

نویسنده کتاب روح ناآرام میگه: آیا واقعا میشه در برابر شرارت ها مقاومت کرد؟ مگه گاندی، ماتین لوترکینگ و نلسون ماندلا همین کار رو نکردن؟
بله مقاومت کردن ولی برای ایستادگی و مقاومت،
یا باید حکومتی داشته باشی که انسان ها رو بعد از اعتراض به قتل نرسونه و یا اینکه آنقدر تعدادتون زیاد باشه که رژیم از کشتن همه شما وحشت کنه

رپاپ در فضای مجازی:  wrapuppod@
رپاپ در فضای مجازی: wrapuppod@


روسیهپوتینپادکستسیاستقدرت
یه معلم که عاشق سفر و ماجراجوییه (ترجیحا سفر با دوچرخه)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید