مسی و رونالدو دو قطب فوتبال بودن هرچند چند سالیه کم فروغ تر از قبل به نظر میان، اما ستاره ستاره است هرچقدر هم که کم نور باشه. منم مثه خیلی های دیگه فوتبال مسی رو بیشتر از رونالدو دوست دارم اما این دلیل نمیشه که شخصیت رونالدو برام جذاب نباشه! ممکنه این دو بازیکن تفاوت های زیادی داشته باشن اما به نظرم مهم ترین تفاوتشون اینه که مسی یه فوتبالیسته اما رونالدو یه گلادیاتوره! مسی میره تو زمین تا فوتبال بازی کنه اما رونالدو میره تا برنده بشه. اون یه جنگجوست که فقط به برنده شدن فک میکنه و تلاشش اینه که برنده بشه. نه اینکه مسی بازنده بودنو دوست داشته باشه ها، نه منظورم این نیست. مسی عاشق فوتباله و رونالدو عاشق برنده شدن. بگذریم ... نمیخوام کل کل مسی بهتره یا رونالدو راه بندازم، نکته دیگه ای هست که توجه ام رو جلب کرده و باعث شده بعد از چهار سال ویرگول بذارم.
بعد از گوگل، آپارات و دیجی کالا، «ورزش ۳» چهارمین وبسایت پربازدید در ایرانه (طبق داده های الکسا). این سایت همینطور که از امسش پیداست مقالات و اخبار ورزشی رو منتشر میکنه که چندی پیش با این مقاله اش پازل منو تکمیل کرد!
رونالدو برای جام بردن منچستریونایتد نسخه تجویز کرد
همونطور که گفتم به نظرم رونالدو میره تو زمین تا برنده بشه، و این نکته ای نیست که برای فهمیدنش لازم باشه کنارش فوتبال بازی کرد یا باهاش زندگی کرد. تماشای یکی دو بازی کافیه تا به این نتیجه رسید. حالا ممکنه تو یه بازی برنده نشه، ممکنه اصلا روزش نباشه و بد بازی کنه ولی میشه تو چشاش، تو بازیش یا حتی دویدنش، عشق به برنده شدن رو دید.
فوتبال زندگی خیلی هاست و خیلی ها با فوتبال زندگی می کنن! از حق نگذریم، زندگی یه جورایی شبیه فوتباله! برای برنده شدن تلاش لازمه ولی کافی نیست. باید تیم برنده بشه تا شخص هم برنده باشه. بهترین بازیکن زمین شدن وقتی که تیم داره به دسته پایینتر سقوط میکنه! لطفی نداره. زندگی هم همینطوره! محاله وقتی همه دارن میرن به جهنم یه آدم خوب و بی تفاوت به بهشت بره. (البته اگه بشه به آدم بی تفاوت گفت خوب!).
شاید اگه رونالدو بیتفاوت بود، اینی که الان هست نمی شد و یقینا من در حال نوشتن اینی که الان مینویسم نبودم! عموما تو زندگی انسان های موفق (حالا در هر زمینه ای) بی تفاوتی دیده نمیشه یا کمتر به چشم میاد. اصلا همین که میبینیم رونالدو به عنوان یک بازیکن موفق اومده و برای تیمش (به قول ورزش ۳) نسخه میپیچه، یعنی حساسه! اگه بخوایم کمی اغراق کنیم میشه اینطور گفت: لازمه موفقیت حساسیته. حساسیت به خود، به خانواده، به جامعه و احساس مسئولیت کردن نسبت به اونها یا حداقل نسبت به نتایج انتخاب ها. بعید میدونم نتیجه زندگیی که سرلوحه اش «هرچه بادا باده»، موفقیت و کامیابی باشه.
گرچه عموما بی تفاوت بودن راحت تر و کم هزینه تره، ولی بعضیا حساسن و به نظرم به میزان همین حساس بودن و تلاشی که در جهت رفع اون حساسیت انجام میدن نسبت به بقیه انسان ها برجسته تر و برای تیم (جامعه) مهم تر و شاید مفید ترند. اونا کسانی هستن که هر تیمی به خدمت بگیرتشون میتونه مطمئن باشه به آنچه که لیاقتشو داره میرسه. چون در مواقع خاص حتی اگه تیم بخواد دست از تلاش برداره اونا اجازه نمیدن. اگه مشکلی باشه قبل از بقیه متوجه میشن و بیش از بقیه برای حلش تلاش میکنن. اونا نمیگن «به من چه!» یا «بازی (زندگی) هر کس به خودش مربوطه»! درواقع اونا میدونن این حرفای خنثی فقط به درد لایک گرفتن میخوره. برای این آدما موفقیت مهمه و هرکس عملی انجام بده که باعث شکست تیم بشه باید پاسخگو باشه و عملش رو اصلاح کنه. اینا قاضی یا جلاد نیستن! اینا ستاره اند، و درخشش طبیعتشون برای نشون دادنه راهه و این ذات ستاره است!
گاهی اونجایی که انتظارشو ندارم نکته ای توجه ام رو جلب میکنه و قطعات پازلی که انگار طی سالها به تدریج در گوشه کنار ذهنم پخش شدن شروع به تکمیل یک تصویر از نتیجه ای جالب توجه (از منظر شخصی) میکنن که به نظرم ارزشش رو داره از فراموشی در امان باشه و جایی یادداشتش کنم، اینبار اونجا ویرگول بود و اون نکته نسخه رونالدو :)