تاریخ هیاهوها و تحرکات بسیاری را تجربه کرده است که در آنها دفاع از زن و تلاش برای احقاق حقوق او محور اصلی محسوب می شود. اما همین تاریخ به ما می گوید که بیشترین ظلمها را هم به زنان کسانی مرتکب شده اند که خود بلندترین صداها را در دفاع از زنان داشتند.
ماجرای زن از دوران باستان گرفته تا دوران جاهلیت، و از قرون وسطی تا دوران مدرن و پسامدرن، ماجرای غم انگیزی است. و ریشه این ماجرا هم عمدتا به یک مسئله برمی گردد: فهم غلط یا به عبارت دقیق تر بازنمایی اشتباه هویت زن!
رفتار ما با زن، تابع تفسیر و تعریف ما از اوست، سوال از هویت، سوال از چیستی است و تعیین کننده چگونگیِ بودن زن خواهد بود.
هویت زیربنایی ترین مولفه اثرگذار در کنشهای فردی و اجتماعی است و دگرگون شدن آن، تمام معادلات را بهم خواهد ریخت.
پروژه زدایش هویت حقیقی زن از او و از خویش بیگانه سازی اش، از سوی قطبهای سلطه استکباری، پروژه ای وسیع، تاریخی و ادامه دار است که جاده صاف کن تمام ظلم هایی شده است که بر زنان رفته است و شده است آنچه شده است.
این پروژه در دوران اخیر، پس از مدرنیته، عمدتا ریشه در عقلانیت نظام سرمایه داری دارد، عقلانیتی که در آن اصالت با سرمایه است و سرمایه بر انسان رجحان دارد، لذا انسانی که نقش بیشتری در تولید سرمایه دارد، ارزشمندتر است. مرد با اتکا به قدرت بدنی خویش و البته شرایط اجتماعی پیشین، بهتر در فرآیند تولید سرمایه نقش آفرینی می کند، پس بر زن رجحان دارد، چون سرمایه بر انسان رجحان دارد! پس زن باید در خدمت مرد باشد و او را تامین کند.
هم چنین عقلانیت سرمایه داری برای مرد چیزی بالاتر از قدرت برتر و لذت بیشتر که در سایه سرمایه بدست می آید، نمی شناسد، لذا زن تبدیل می شود به:
اولا هدف اعمال زور و ارضای قدرت طلبی مرد
ثانیا ابزار لذت جویی و ارضای هوس و شهوت مرد
ثالثا کارگر ارزان برای تولید سرمایه بیشتر و استمرار چرخه اعمال قدرت و ارضای شهوت مرد.
و وقتی این چرخه تکرار پیوسته پیدا می کند و در بستر زمان امتداد می یابد، در عمق جامعه و نگرشهای آن نهادینه می شود و این ظلم در مقیاس کلان و گسترده بازتولید و تکثیر می شود.
مع الاسف هویت زن در دوران مدرن این چنین بازتولید شده است و از اصالتهای معنوی و انسانی تهی گشته است. زن در تفکر غرب مدرن دیگر ریحانه نیست که از دامن او مرد به معراج رود، کالا شده است و بر اساس کارکردهای ارضاکنندگی شهوت و قدرت نظام مردسالار غرب و تامین سرمایه او، مورد معامله و خرید و فروش قرار می گیرد.
زنان ما هنوز اوایل مسیری هستند که زنان غربی طی کرده اند، اگر مرد میدان هستیم و از وضع کنونی ناراحت، لازم نیست غر بزنیم و این و آن را متهم کنیم، باید پروژه هویت زدایی از زن را متوقف کنیم و هویت واقعی زن را عاقلانه، هوشمندانه، هنرمندانه و طبیبانه به او بنمایانیم و آنگاه منتظر بمانیم که در فرصت نه چندان بلندی مسئله حجاب و پوشش حل بشود.
باید هویت زن غربی را بهتر بشناسیم، باید هویت زن اسلامی را بیشتر بشناسیم و آنگاه بجای اینکه منفعلانه در چارچوب عملیاتهای فریب دشمن، هر روز این و آن را متهم کنیم و مردم را از نظام اسلامی دلسرد کنیم، به مختصات زن غربی و ظلمهایی که غرب به زن کرده است، فعالانه بتازیم.
همانطور که رهبرمان فرمودند اگر زنان ما بدانند چه کسی پشت سر قضیه کشف حجاب ها است، هرگز کشف حجاب نخواهند کرد، اگر ما بتوانیم این ظلم نهادینه شده تاریخی را که به زن غربی رفته است و امروز به اسم آزادی و زندگی برای زنان ما رنگ و لعاب و بزک می شود، تبیین کنیم، چندان لازم نیست برای حجاب استدلال آوریم، او خود خواهد فهمید و برای حفظ آزادی و زندگی خویش، حجاب خواهد گذاشت.
علی آقابالازاده