AAF
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

سختی های خود ساخته.


انسانی چون ما میتواند در تمام مدت خود را در خوبی هایی ظاهری به ظاهری زیبا و نمای خوش رو با نزدیکانش برخورد کند و انگار که نه انگار ما ادمی را چون موجودی اجتماعی هستیم،تقدیر مان کرده گرد هم که به یکدیگر نیاز مندیم،که حیف و صد حیف که آدمی وجودش را پر خشم خالی میکند سر دیگری که نمیداند چرا و چگونه باید رفتار کند بر خشم دور از درگیری؛

سربریده،اعضای بدن روی زمین ریخته شده،یکی به دار آویخته شده،دیگری در آتش سوخته شده،همگی سازه دست انسان است،وگرنه حیوان درنده،گوشتی میخورد،ولی این آدمی وجودت را میخورند،تو رابه کام مرگ میبرند،یا شاید خودشان تو را بکشند.

شاید ها زیاد است ولی کمی که دقت کنیم،چشمی اسمان و زمین خود دوزیم،اشکار ساز میشود سختی های خود ساخته،از بدبختی پی کار های بیهوده،تا بحث های بی جواب برای کمی دل خوشی های چند روزه،ما خود کار های خود مان را سخت کردیم بی دلیل که نیست،خیر، بلکه سازش هم ساز بزرگان است بزرگانی چون عالمان دل بسته به دنیای زود گذر.

دل ها بسنده کردند ادمی چون ما،دلی باختیم با مادی های زندگی،هر روز تلاش گر شدیم تلاشی که کنیم پیشرفت ساده زیستی در بین زیبایی ها،اخر سر فساد مان اشکار شد هر طرف،شاید خوشی را نیز بر ما خوش نیامده است،گاه بی گاه دلی دریا میزنند افراد دست به اعتراض اند شاید جوابی پی باشد.

اما جواب را دنیای پس از مرگ را باید منتظر بود.

لذت را فدا میکنی ذلت؟ ذلت را رها میکنی لذت؟ گر تو بدت نبینی زندگی زندگی خوبی معنا نکنی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید