AAF
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

شعری در بی ثباتی.

در رابطه با خودمان.

نبوت صراحت نشیده خدا را
آدمی درگیر شرح حال حزان را
کفار شرف نزد سر حمتی کنان را
جامع جمع نشنیده آرامش و صفا را
عهد شفیعتی و سر حمتی کمر خم کنان را
همانا خرابی پی آورد افراط گران را
عدل عادلی شرف و بی شرفی
نجل سیطره جلان کمالات سر بریدگی
نجوا داده خشت شرم گین آزادگی
دو افراطی درگیر و آزاده کور زده گی
خدا را ندیده رسیدگی را در هم تنیدگی
چون این است اشراف گر خود شیفتگی
ضمیمه جلان درگیری ساز و خود عادلی
حرامت باشد نعمت خدا دادی.

لذت را فدا میکنی ذلت؟ ذلت را رها میکنی لذت؟ گر تو بدت نبینی زندگی زندگی خوبی معنا نکنی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید