در رابطه با خودمان.
نبوت صراحت نشیده خدا را
آدمی درگیر شرح حال حزان را
کفار شرف نزد سر حمتی کنان را
جامع جمع نشنیده آرامش و صفا را
عهد شفیعتی و سر حمتی کمر خم کنان را
همانا خرابی پی آورد افراط گران را
عدل عادلی شرف و بی شرفی
نجل سیطره جلان کمالات سر بریدگی
نجوا داده خشت شرم گین آزادگی
دو افراطی درگیر و آزاده کور زده گی
خدا را ندیده رسیدگی را در هم تنیدگی
چون این است اشراف گر خود شیفتگی
ضمیمه جلان درگیری ساز و خود عادلی
حرامت باشد نعمت خدا دادی.