در حالی که بخش عمومی با پیشرفت تکنولوژی به تکامل خود ادامه می دهد، هدف اصلی آن بدون تغییر باقی می ماند: اطمینان از اینکه همه شهروندان، صرف نظر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، توانایی های فیزیکی، یا موقعیت جغرافیایی، دسترسی برابر به خدمات عمومی دارند. این هدف که معمولاً به عنوان حاکمیت فراگیر شناخته می شود، این بخش را به پذیرش مداوم فناوری های پیشرفته برای بهبود مشارکت شهروندان، ساده کردن عملیات و تصمیم گیری آگاهانه سوق داده است. در دهه ۱۹۹۰، ظهور اینترنت، بخش دولتی را به سمت اتخاذ دولت الکترونیک سوق داد، خدمات عمومی را به صورت آنلاین در دسترس قرار داد و به دولت ها اجازه داد تا از طریق وب سایت ها با شهروندان تعامل داشته باشند. امروزه، هوش مصنوعی مولد نقش تغییردهنده مشابهی را ایفا میکند و نحوه تعامل کاربران با سرویسها را تغییر میدهد، تجربیات شخصیشده را ارائه میدهد، دسترسی را بهبود میبخشد و محیطهای کاری را ساده میکند. بخش عمومی با شناخت پتانسیل آن، به طور فزاینده ای در حال سرمایه گذاری در هوش مصنوعی مولد است، با افزایش بهره وری که تخمین زده می شود سالانه به ۱.۷۵ تریلیون دلار برسد. بر اساس گزارش BCG، برسد. این مقاله به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه هوش مصنوعی مولد آینده خدمات عمومی را شکل میدهد و اهداف حاکمیت فراگیر را پیش میبرد.
📷
هوش مصنوعی مولد خدمات عمومی را با کاهش موانعی که مدتها بر جوامع حاشیهای و محروم تأثیر گذاشته است، در دسترستر میکند. مدلهای خدمات عمومی سنتی اغلب برای دسترسی به این گروهها به دلیل فقدان کمکهای شخصی، موانع زبانی و چالشهایی که افراد دارای معلولیت با آنها مواجه هستند، دچار مشکل میشوند. هوش مصنوعی مولد به چندین روش به حل این مشکلات کمک می کند:
ابزارهای مولد مبتنی بر هوش مصنوعی مانند رباتهای گفتگو و دستیاران مجازی پشتیبانی شخصیسازی شده را ارائه میکنند و به افراد کمک میکنند تا در سیستمهای پیچیده بوروکراتیک حرکت کنند. به عنوان مثال، در هایدلبرگ آلمان، این شهر لومی را معرفی کرده است معرفی کرده است ، یک ربات چت که به شهروندان و بازدیدکنندگان در سوالات مختلف، از تغییر آدرس گرفته تا دریافت اطلاعات در مورد جمع آوری زباله، کمک می کند. Lumi از داده های شهر در دسترس عموم استفاده می کند و با گذشت زمان بر اساس تعاملات کاربر بهبود می یابد.
ابزارهای ترجمه مولد مبتنی بر هوش مصنوعی همچنین موانع زبانی را از بین میبرند و تضمین میکنند که افراد غیر بومی میتوانند به اطلاعات و خدمات مهم به زبان دلخواه خود دسترسی داشته باشند. این امر به ویژه در جوامع چندفرهنگی که تنوع زبانی قابل توجه است، اهمیت دارد. به عنوان مثال، شهرهای استاکتون و فیرفیلد در کالیفرنیا ابزار ترجمه ای را معرفی کرده اند که ساکنان می توانند از طریق تلفن همراه یا کانال های وب استفاده کنند و به آنها امکان می دهد از طریق آمازون ترنسلیت با دولت های محلی به ۷۱ زبان ارتباط برقرار کنند. در هند، پروژه Jugalbandi از چت ربات های مولد مبتنی بر هوش مصنوعی در واتس اپ و تلگرام برای کمک به ساکنان روستایی برای دسترسی به خدمات دولتی به زبان خود استفاده می کند. این رباتهای گفتگو میتوانند هم به صورت نوشتاری و هم به صورت گفتاری پاسخ دهند، در حال حاضر از ۱۰ زبان پشتیبانی میکنند و ۱۷۱ برنامه دولتی را پوشش میدهند و دسترسی شهروندان به اطلاعات مورد نیاز را آسانتر میکنند.
فناوریهای کمکی مبتنی بر هوش مصنوعی نیز دسترسی افراد دارای معلولیت را بهبود میبخشد. این امر حیاتی است زیرا در سال ۲۰۲۳، افراد دارای حداقل یک معلولیت ۱۳ درصد از جمعیت ایالات متحده را تشکیل می دادند و مشارکت آنها در نیروی کار از ۲۱.۳ به ۲۲.۵ درصد بین سال های ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ افزایش یافته است. وزارت دادگستری ایالات متحده اخیرا برای حمایت از این افراد، اقدام کرده است. دستورالعملهایی را صادر کرد که از دولتهای ایالتی و محلی میخواهد از دسترسی به وبسایتها و برنامههای تلفن همراه خود اطمینان حاصل کنند. سازمانها با توسعه صفحهخوانهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند VoiceOver برای iOS و TalkBack برای Android پاسخ میدهند و به افراد کم بینا اجازه میدهند تا در وبسایتهای دولتی حرکت کنند و به طور مستقل به اطلاعات دسترسی داشته باشند.
علاوه بر دسترسی، یکی دیگر از جنبه های حیاتی حکمرانی فراگیر ایجاد تعامل موثر با شهروندان است. سازمانهای دولتی طیف گستردهای از وظایف، از ابتکارات بهداشت عمومی گرفته تا ترویج گردشگری را بر عهده دارند. هنگامی که شهروندان برای درخواست با آژانس ها تماس می گیرند، عوامل انسانی اغلب با چالش یافتن سریع و خلاصه کردن این داده ها مواجه می شوند که می تواند زمان بر و کار فشرده باشد. این گاهی اوقات ممکن است کمتر از انتظارات شهروندان برای تعاملات مؤثر و جذاب باشد.
دستیارهای مجازی مولد مبتنی بر هوش مصنوعی با ارائه پاسخ های شخصی به درخواست های شهروندان به رفع این چالش ها کمک می کنند. به عنوان مثال، EMMA یک ربات چت است که توسط خدمات شهروندی و مهاجرت ایالات متحده تحت وزارت امنیت داخلی توسعه یافته است. EMMA با طیف وسیعی از خدمات از جمله مهاجرت، گرین کارت و پاسپورت به کاربران کمک می کند و از انگلیسی و اسپانیایی پشتیبانی می کند. نسخه انگلیسی حتی امکان تعامل صوتی را فراهم می کند و کاربران را از طریق وب سایت راهنمایی می کند. EMMA هر ماه حدود 1 میلیون تعامل را انجام می دهد که ارزش خود را در بهبود مشارکت شهروندان نشان می دهد.
به طور مشابه، دولت استرالیا از یک چت بات به نام الکس استفاده می کند برای کمک به افراد و مشاغل با مسائل مربوط به مالیات، مانند حقوق مالکیت، درآمد، کسورات و ارائه اظهارنامه استفاده می کند. الکس به طور موثر کاربران را به سمت محتوای مرتبط هدایت می کند، در زمان صرفه جویی می کند و تجربه کلی کاربر را بهبود می بخشد.
یکی از جنبههای کلیدی حکمرانی فراگیر، تصمیمگیری منصفانه و بیطرفانه صرف نظر از وضعیت اجتماعی-اقتصادی، قومیت، یا روابط شخصی شهروندان است. هوش مصنوعی مولد به بخش عمومی در اتخاذ تصمیمات فراگیر کمک می کند. یکی از نمونه های قابل توجه تصمیم گیری فراگیر در بخش عمومی، استفاده رو به رشد از فرآیند استخدام خودکار مولد مبتنی بر هوش مصنوعی است. این صفحه نمایش سیستم به گونه ای از سر گرفته می شود و کاربرد دارد که سوگیری انسان را به حداقل می رساند. هوش مصنوعی مولد با پنهان کردن جزئیات شخصی و تمرکز صرفاً بر مدارک و تجربیات مربوطه کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که همه نامزدها تنها بر اساس شایستگی آنها ارزیابی می شوند.
به عنوان مثال، استفاده شهر نیویورک از پلتفرمهای استخدام مولد مبتنی بر هوش مصنوعی ، با استانداردسازی ارزیابیها و حذف شناسههای شخصی، به مجموعه متنوعتری از نامزدها منجر شده است. به طور مشابه، خدمات ملکی بریتانیا از هوش مصنوعی برای فیلتر کردن برنامهها و ارزیابی تنوع استفاده میکند که عادلانه بودن شیوههای استخدام را بهبود میبخشد.
هوش مصنوعی مولد با ایجاد یک رویکرد فراگیرتر از طریق تجزیه و تحلیل داده ها، توسعه سیاست را تغییر می دهد. با بررسی مجموعه دادههای گسترده، هوش مصنوعی به شناسایی نیازها و ترجیحات گروههای مختلف جمعیتی کمک میکند و تضمین میکند که سیاستها منافع همه شهروندان را منعکس میکند و به نتایج عادلانهتری منجر میشود.
به عنوان مثال، شهر لس آنجلس از تجزیه و تحلیل مبتنی بر هوش مصنوعی برای درک بهتر نیازهای جامعه و بهینه سازی تخصیص منابع استفاده می کند. با تجزیه و تحلیل داده های مربوط به مسکن، حمل و نقل و سلامت عمومی، شهر می تواند تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ کند که به نیازهای جمعیت های متنوع و اغلب به حاشیه رانده شده اش پاسخ دهد.
به طور مشابه، خدمات بهداشت ملی بریتانیا (NHS) از هوش مصنوعی مولد برای پیش بینی تقاضای بیماران برای خدمات مراقبت های بهداشتی استفاده می کند. این تجزیه و تحلیل دادهها و روندهای بیمار به NHS اجازه میدهد تا منابع را به طور مؤثرتری تخصیص دهد و اطمینان حاصل کند که گروههای آسیبپذیر مراقبت به موقع مورد نیاز خود را دریافت میکنند.
در حالی که هوش مصنوعی مولد پتانسیل بسیار زیادی برای دگرگونی بخش عمومی دارد، باید مسئولانه از آن استفاده کرد تا اطمینان حاصل شود که این فناوری به طور عادلانه و عادلانه به نفع همه شهروندان است. برای دستیابی به این هدف، سازمانهای بخش دولتی در حال تدوین سیاستهایی هستند که به این چالشها رسیدگی میکنند. نمونههایی از این سیاستها عبارتند از قانون هوش مصنوعی اتحادیه اروپا که هدف آن تنظیم برنامههای هوش مصنوعی پرخطر و قانون پاسخگویی الگوریتمی ایالات متحده است که بر شفافیت و عدالت در سیستمهای هوش مصنوعی تمرکز دارد. برخی از دستورالعمل های کلیدی این سیاست ها عبارتند از:
هوش مصنوعی مولد با افزایش دسترسی، بهبود مشارکت شهروندان و تقویت تصمیم گیری فراگیر، بخش عمومی را متحول می کند. توانایی آن برای ارائه پشتیبانی شخصی، غلبه بر موانع زبانی، و کمک به افراد دارای معلولیت، خدمات عمومی را عادلانه تر و کارآمدتر می کند. از آنجایی که آژانسهای بخش عمومی به طور فزایندهای هوش مصنوعی مولد را ادغام میکنند، باید چالشهای مربوط به شفافیت، انصاف و امنیت دادهها را بررسی کنند. اجرای مسئولانه، هدایت شده توسط سیاستهای قوی و استانداردهای اخلاقی، برای اطمینان از اینکه هوش مصنوعی مولد واقعاً هدف حاکمیت فراگیر را پیش میبرد و خدمات را برای همه شهروندان قابل دسترستر و عادلانهتر میکند، ضروری است.