بازیهای استنتاج اجتماعی دستهی محبوبی از بازیهای رومیزی رو تشکیل میدن که همیشه هوادارای خودشو داشته و تو ایران هم خیلی پرطرفداره. یکی از طرفدارای پروپا قرصش خود منم.
اینجا میخوام اول یه توضیحی درباره این بازیها بدم و بعد بگم چه منافعی برای زیست اجتماعی آدمها دارن.
اصلا یه سوال پیشینی، استنتاج اجتماعی یعنی چی؟
استنتاج یعنی نتیجهگیری و استنتاج اجتماعی ینی نتیجهگیری با استفاده از تحلیل رفتار جمعی از افراد یا تحلیل رفتار یک فرد در جمع. و نه به این معنی که یه جمعی با هم یه نتیجهای بگیرند (اون میشه استنتاج جمعی و خرد جمعی).
اساس بازیهای استنتاج اجتماعی هم بر همین تعریف بنا شده. (یه نکته بگم که این بازیها الزاما بازیهای بزرگسالان هستند چون افراد زیر14 سال هنوز تفکر انتزاعیشون تکمیل نشده و نوجوانان هم بهتره خیلی درگیر مفاهیمی مثل دروغ و نیرنگ نشن. معمولا این بازیها تو دستهی +16 طبقهبندی میشن )توی این بازیها معمولا بازیکنان به دو یا چند گروه تقسیم میشن(معمولا از 5 نغر تا 40 نفر میتونن این بازیها رو استفاده کنند) اما هویتشون برای باقی افراد پنهانه. یعنی درواقع همه نمیدونند که بازیکن الف متعلق به کدوم گروهه و برای پیشبرد منافع کدوم گروه مذاکره میکنه و بازی میکنه. این دست الف رو باز میذاره که با نیرنگ و دروغ و اعلام این که به دستهی دیگری تعلق داره بازیکنهای دیگه رو با خودش همراه کنه و بازی رو به نفع تیم واقعی خودش جلو ببره، اما درواقع همهی افراد توانایی این رو دارند که دروغ بگن یا حقیقت و هویتشون رو پنهان بکنند و این یعنی یک جامعهی پر از دروغ و نیرنگ که هر کس برای پیشبرد منافع شخصی یا حزبی خودش میتونه به راحتی دروغ بگه (چه جامعهی عجیبی!). حالا توی این آشفتهبازار که دروغ و راست از هم قابل تقکیک نیست راهکار اعتماد و شناخت آدمها استنباط اجتماعیه. ینی تحلیل رفتارشون نسبت به هم و با هم. اگه کسی از کسی طرفداری مینه احتمالا نفع مشترکی دارند و همگروهندو از این قبیل استنتاجها.
صبر کنید. این مقاله یه متن پیچیه جامعهشناسی نیست. در مورد بازیهاست. پس قضیه انقدرا که تو تئوری پیچیدهست سخت نیست. چون بازیها در نهایت قرار نیست خیلی سخت باشن،چون باید لذتبخش باشن.
پس بیاین یه مثال ساده بزنیم و کار رو راحت کنیم.
معروفترین بازی سبک استنتاج اجتماعی تو ایران بازی مافیا ست.اگه تا حالا بازی نکردین خیلی ساده توضیحش میشه این که: تو این بازی بازیکنها به دو گروه نابرابر تقسیم میشن و گروه کم جمعیتتر از هویت همه آگاهه (مافیا )اما گروه اکثریت از هویت همه به جز خودش ناآگاهه (شهروندان). حالا چون برای خیلی از تصمیمگیری ها توی بازی از انتخابات استفاده میشه گروه آگاه و اقلیت که مقاصد پلیدی هم دارند باید بتونن اکثریت ناآگاه رو با خودشون همراه کنند تا تو انتخابات پیروز بشن. در این بین اما برخی افراد گروه اکثریت هم سعی در شناخت افراد گروه اقلیت با استفاده از استنتاج اجتماعی میکنند.(باز هم تصویری از یک جامعهی عجیب!) همین اتفاقات پیاپی جذب اعتماد و صحبت کردن جهت قانع کردن بقیه و تحلیل رفتار بازیکنها بازی رو به شدت جذاب میکنه.
تو این بازیها الزاما گروهها وجود ندارند بلکه هر شخص میتونه گروه خودش باشه و صرفا برای نشون دادن شخصیتی جز چیزی که هست دروغ بگه.
مثلا تو بازی "فریب: قتل در هنگکنگ" (deception murder in Hong Kong) همهی بازیکنها متهم به یک قتل شدند اما فقط یکی از اونها قاتله. همه باید سعی کنند اول خودشون رو تبرئه کنند و در نهایت قاتل اصلی رو پیدا کنند. اینجا دیگه تعلق خاطر گروهی مطرح نیست و شما باید رفتار فردی تکتک بازیکنها رو مد نظر قرار بدی تا بتونی مثل یک کارآگاه جنایی تشخیص بدی با توجه به شواهد چه کسی داره دروغ میگه.جذاب نیست؟
نمیخوام وارد توضیح انواع بازیهای استنتاج اجتماعی بشم(شاید وقتی دیگر). و الان میخوام از تاثیر تجربه این بازیها روی کنشمندی و زیست اجتماعی افراد بگم.
در ابتدا این بازیها ممکنه متهم بشند به این که به آدمها یاد میدن که راحت و بیدغدغه به دوستانشون دروغ بگن. خب این بده اما این تحلیل سطحی و ابتداییه . دقیقتر اینه که بگیم آدمها مطلع میشن که دروغ گفتن چقدر سادهست و ممکنه هر کس فارغ از تصور ما از اون به ما دروغ بگه.
اما در ابعاد اجتماعی تجربهی این بازیها درک درستی از فضاهای آغشته به دروغ توی مذاکرات و معاملات مختلف تو زندگی روزمرهی ما میده. از دیدن تبلیغات تلوزیونی یک محصولیا معامله برای خرید یک ماشین دست دوم تا بررسیهای سیاسی اجتماعی برای تحلیل کمپینهای انتخاباتی کاندیداها.
فرض کنید انسانی که توانایی تشخیص دروغ و راست انسانها رو با استفاده از تحلیل رفتار اجتماعی اون انسان داره چه ابزار مهمی در تعاملاتجمعی خودش در دست داره. برای همین من معتقدم که هر چقدر این بازیها رو با جمعهای مختلف تجربه کنید تواناییهای مختلف اجتماعی پیدا میکنه
برای مثال حضور در شرایطی که شما نیاز دارید به دیگران ثابت کنید که صادقانه راست میگید قدرت استدلال رو در شما قوی میکنه و باعث میشه ارتباط اجتماعی و قدرت سخن گفتن و قدرت اقناعتون (قانعکنندگی) در مکالمات بالا بره و تو زیست اجتماعیشون انسانهای موثرتری باشند. و این که میتونن مهارتهای بدست آورده از این بازیها رو تو زندگی شخصی و شغلیشون هم استفاده کنن و در مجموع شهروند موثرتری باشند.
حالا بیاین خطوط میانجی رو حذف کنیم و تو یه جمله فرضهای اولیه رو به نتیجه نهایی متصل کنیم که به یه جمله باحالتر برسیم. هفتهای دوساعت مافیا بازی کردن باعث میشه تو انتخابات پیشرو گزینهی درست رو انتخاب کنید. یا همچین چیزی برای تبلیغات =)))
در نهایت تجربهی یک بازی استنتاج اجتماعی خوب علاوه بر لذتبخش بودن و سرگرم کردن حین بازی، ما رو در مهارتهای اجتماعی مختلفی مثل سنجش صداقت و توانایی اعتماد و قدرت مکالمه و چانهزنی و قانعکنندگی و استدلال کردن آدم بهتری میکنه. پس بیشتر حواسمون بهشون باشه و تجربهشون کنیم.