ویرگول
ورودثبت نام
علی فرامرزی
علی فرامرزی
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

دوست من: BPMN

سرواژه ی BPMN خلاصه شده ی business process modeling notation هست. مفهومی هست که میخاد بگه با استفاده از نمودار، میشه پروسه های بیزینس رو ویژوال کرد و اونها رو فهمید. این مفهوم، کمک میکنه تا فرایند ها رو هر چقدر هم که پیچیده باشن، بتونیم درک کنیم. توالی موجود در یک فلو رو ببینیم، ارتباط بین سیکوئنس ها رو متوجه بشیم و در یک نگاه، بتونیم یک پروسه رو از ابتدا تا انتها مرور کنیم.

یک ابزار خوبی که BPMN ارائه کرده، BPD نام داره (business process diagram). این دیاگرام، استاندارد هایی برای خودش مشخص کرده تا همه ی تحلیل گرها و آنالیزور های پروسس، بتونن بدون توضیح اضافه، کلام اضافه و هر چیز دیگه ای، صرفا با یک دیاگرام، تمام اون چیزی رو که از یک پروسه فهمیدن، به بقیه هم نشون بدن.

کلا بچه های مهندسی با این دیاگرام ها بیشتر آشنا هستن و من زمانی باهاش آشنا شدم که تو جلسه دیلی پروداکت-دیزاین لیمومی برای اولین بار شرکت کردم و دیدم مدیر پروداکتمون داره از روی یک نموداری، فلوی لاگین و رجیستر رو برا بچه ها توضیح میده. پیچیده بود برام. منظورم نمودار نیست. فرایند کشیدن نموداره.

تا امروز که از BPD دارم استفاده میکنم، بنظرم کلا 2 تا ملاحظه وجود داره که با رعایتش، دیاگرام خوبی در نهایت خواهیم داشت. مورد اول، شناخت بسیار جزئی و دقیق نسبت به فلوهای موجود هست. فرقی نداره که دیاگرام مربوط به چه چیزی باشه. مربوط به فضای CRM باشه،بخش رجیستریشن سایت یا بخش تمدید اشتراک. مهم اینه که دقیق اون رو متوجه بشی. ممکن هست برا فهمیدنش، لازم باشه از کسی سوال بپرسی، سرچ کنی، خودت یکبار در فلو قرار بگیری و سعی کنی خودت رو داخلش ببینی یا ترفند های دیگه.

مورد دوم، رعایت کردن استاندارد های فریموورک BPMN هست. باید بتونیم ادبیات مشترک رو حفظ کنیم. استاندارد ها رو رعایت کنیم. برای استیت های مختلف، المان های مربوط به خودشون رو بیاریم. gate way ها رو درست باز و بسته کنیم و خلاصه، من درآووردی دیاگرام نکشیم و طوری اون رو طراحی کنیم که نیاز به توضیح نداشته باشه و خودش، مبیّن خودش باشه.

بنظرم تنها راهی که وجود داره تا دست آدم راه بیوفته تو کشیدن BPD ، زیاد کشیدن اونه. زیاد ادیت کردنه. با اینکه ابتدای راه، سخت بود که یه دیاگرام درست و درمون بکشم، ولی رفته رفته، دیاگرام های پخته تری میکشم و برای فلوهای مختلف، میتونم این کار رو انجام بدم.

معمولا آخر مقاله ها، سعی بر اینه که خلاصه کنن صحبت ها رو، من میخام کوتاه بگم که چرا به BPMN میگم دوست. این کانسپت با طرز تفکر و ابزاری که بهت میده، نگاهت رو نسبت به کیسی که داری روش کار میکنی، جامع میکنه و اون رو برات بسط میده. راحت میتونی روش مسلط بشی. در ادامه میتونی برای افرادی که میخای اونها رو نسبت به فلوهای موجود در اون کیس آشنا کنی، به راحتی با فرستادن دیاگرام براشون و یکبار توضیح از اول تا آخر فلو و بیان لوکیشن سیکوئنس ها نسبت به همدیگه، اونها هم متوجه پروسه ها میشن و متناسب با فضای خودشون، چه UI designer چه developer چه پوزیشن های دیگه، با آگاهی و عدم ابهام کار خودشون رو انجام میدن.

در آخر هم پیشنهاد میکنم این داکیومنت رو که از https://www.omg.org/ پیدا کردم، دانلود و مطالعه کنید و سمپل های داخلش رو ببینید. سمپل دیدن، به فهم مفاهیم و نحوه ی بکاربردن المان ها کمک میکنه. مخصوصا که این داکیومنت، رفرنس خوبی هست و تیپ های مختلف رو آوورده.

https://mega.nz/file/pQhUgDSa#V01y5x9i6x20vYCDHweGQmZzM3f9ftGRHkllVaMADR8


bpmnbpdدیاگرامفلوپروسه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید