ali
ali
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: پیرمرد و دریا

"پیرمرد و دریا" نوشته ای است فوق العاده از ارنست همینگوی، که در سال 1952 انتشار یافت و به یکی از شاهکارهای ادبیات جهان تبدیل شد. این داستان، روایتگر ماجراجویی‌ها و مبارزه‌های یک پیرمرد و رابطه او با دریای وحشی است. با بررسی و نگاهی در عمق این اثر، نشانه های مختلفی از جنبه‌های انسانی و مفهومی را می‌توان در آن پیدا کرد.


در "پیرمرد و دریا"، شخصیت اصلی سانتیاگو، پیرمردی است که سال‌ها با دریا زندگی کرده با انس گرفته و تجربیات بی‌شماری را با خود به ارمغان آورده است. اما چند وقتی است که دریا به او روی خوش نشان نداده. او با آرزوی بزرگی مبارزه با یک دریای عظیم و بزرگ، صید یک ماهی را در پیش می‌گیرد. در این مسیر، اراده و تلاش شکست‌ناپذیرش برای رسیدن به هدف با چالش‌ها و موانع زیادی همراه است. در طول سفرش، سانتیاگو با تنهایی، حواشی دریا، همسایگانش و خودش درگیر می‌شود. اما وی تسلیم نمی‌شود و با اراده قوی خود، به هدف خود نزدیک می‌شود.

از جمله تم های مهمی که در این اثر برجسته است، روحیه مبارزه، امید، قدرت اراده، تسلیم نشدن در مقابل سختی‌ها، صبر و پایداری و رابطه انسان با طبیعت است. توصیفات جذاب کشتی، دریا و جنبش آب‌ها در طول داستان، زوایای تازه‌ای از زندگی دریایی و سرنوشت پیرمرد را به خواننده منتقل می‌کند. همچنین نشان می‌دهد که چگونه یک فرد می‌تواند در برابر زندگی مقاومت کند و ته‌دوام خود را در برابر مشکلات آزمایش کند.

"پیرمرد و دریا" با زبان ساده و شفاف خود، خواننده را به سفری عمیق می‌برد و احساساتی همچون خشم، فریاد، خستگی، شادی و امید را برای خواننده تداعی می‌کند. این شاهکار ادبی، به دلیل تاثیرگذاری و غنای انسانی که در آن جاری است، همچنان مورد تحسین و استقبال بسیاری قرار می‌گیرد.

زبان ساده و مشهور همینگوی در این کتاب، احساسات و انتقال داستان را به خواننده منتقل می‌کند. توصیفات و تصویرسازی های زیبا از دریا، ماهیان و ماجراهای سانتیاگو، خواننده را در دنیای هیجان‌انگیز جذب می‌کند.

"پیرمرد و دریا" به عنوان یکی از مهمترین آثار ادبیات جهان شناخته می‌شود، زیرا درونمایگی و پیام‌های عمیقی را در خود جای داده است. از جمله این پیام‌ها می‌توان به قدرت اراده، مبارزه‌ی داخلی با خود، تلاش مداوم و قدرتمندی که در آن زندگی می‌کنیم اشاره کرد.


بریده هایی از کتاب

دلم می‌خواس یه خرده بخت و اقبال بخرم، اگه جایی می‌فروختن.
احمقانه است امیدوار نباشم، به‌علاوه باور دارم ناامیدی خودش یک گناه است.
شانس چیزی است که به چهره‌های مختلف ظاهر می‌شود و کی می‌تواند آن را شناسایی کند.
کافی است شانس بیاورم، اما ترجیح می‌دهم دقیق باشم. آن‌وقت هنگامی که شانس درِ خانه‌ات را بکوید تو کاملا آمادگی داری.
او گفت: اما آدمیزاد برای شکست خوردن ساخته نشده، اون میتونه نابود بشه ولی شکست نمی‌خوره.»
بهش فکر نکن. در مسیرت حرکت کن و وقتی زمانش رسید باهاش روبرو شو.
هیچ چیز بهتر از این نیست که هیچ نباشی ولی مؤثر باشی
با خودش گفت: «تو ماهی رو بخاطر زنده موندن و فروختن گوشتش نکشتی. تو اونو بخاطر غرورت و اینکه ماهیگیر هستی کشتی. تو قبل و بعد از کشتنش عاشقش بودی. اگه عاشقش بودی کشتنش گناه نبود یا گناه بیشتری بود؟»
https://taaghche.com/book/32728
چالش کتابخوانی طاقچهطاقچهپیرمرد و دریاارنست همینگویپیرمرد دریا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید