بنظرم فضای مجازی پرشده از استدلال هایی خام و اگر نگوییم برای مطرح شدن در هیاهوی علی بابا ، بیشتر از روی عدم شناخت سازمان به عنوان یک مکانیسم پیچیده.
برخی می گویند چرا این شرکت به جای تعدیل نیروهاش، برخی تبلیغات میحطی خود را کنسل نکرد؟ در پاسخ باید گفت این نگاه هزینه محور به تبلیغات کی قراره جای خودشو به نگاه سرمایه گذاری بده؟ برفرض که علی بابا بخواد تبلیغات محیطیشو کنسل کنه. آیا شما مطلع هستی نحوه قراردادش چطوری بوده قابل کسنل شدن هست؟ تهاتر بوده یا مبلغی پرداخت شده؟ به خاطر کنسل شدنش باید جریمه بپردازه یا نه؟
اگر تاثیر توقف تبلیغات را نمی دانید حتما این پست را بخوانید.
نکته عجیب تر اینکه برخی مدیرعامل و مدیران ارشد علی بابا را به خواندن یک کتاب خاص دعوت می کنند!
مسعود طباطبایی را من حتی یکبار هم از نزدیک ندیده ام. اما قبول کنیم کسی که در صدر یک شرکت به این پرسروصدایی نشسته، خیلی بیشتر از من و شما کتاب خوانده.
من با کتاب خوندن مخالف نیستم، کمااینکه در این بلاگ، کانال تلگرام و صفحه اینستاگرامم، بسیار کتاب معرفی کردم. من ترسم از کسانی است که دو تا کتاب خوندن و تجربه ای در مدیریت ارشد ندارند و برای کلیت کسب و کار علی بابا نسخه می پیچن!
من خودم وقتی “پیام تبلیغاتی علی بابا” را در در کانال تلگرامم نقد کردم، دقت کنید نه کل فرآیند تبلیغاتی علی بابا! فقط پیام آن را! صدبار از خودم می پرسیدم آیا من به همه جنبه های این تبلیغ اشراف دارم؟آخرش هم نتونستم جواب قاطعی به وجدان خودم بدم.
اونوقت چطور میشه دوستانی از دور یک نسخه ای برای کلیت داستان منابع انسانی و ارتباطش با هزینه های مارکتینگ بپیچن؟ من از این نوع نقدها و قضاوت ها می ترسم. کسب و کاری که از سیل، زلزله، ترور سردار سلیمانی، قطعی اینترنت، سقوط هواپیما و حالا شیوع ویروس کرونا خسارت های فراوانی دیده است.
علیجاه شهربانویی مشاور بازاریابی و تبلیغات