AliReza
AliReza
خواندن ۶ دقیقه·۳ سال پیش

کاراکترهای برتر تاریخ تلویزیون ایران(پارت دوم)

سریال و تلویزیون ایران فراز و نشیب های بیشماری داشته، از گذشته نه‌چندان دور صداوسیما سریال های قوی و باکیفیتی می‌ساخت که بعضاً در سطح بین‌المللی می‌درخشید، تا الان که صداوسیما از ساخت سریال های جذاب فاصله گرفته و فیلیمو، نماوا و نمایش خانگی روز به روز پیشرفت می‌کنند.
اما در طول این سالیان در هر دو دوره، سریال های جذاب و به یادماندنی ساخته شدند که هرکدام شخصیت های جذابی دارند.
من ٢٠ کاراکتر از میان برترین کاراکترهای تاریخ تلویزیون ایران را برایتان آماده کرده و در ۵ پارت ۴تایی، به شما عزیزان معرفی میکنم. درضمن فراموش نکنید که هیچ گونه رتبه بندی در کار نيست و صرفا قصد معرفی به آنهایی که نمی‌شناسند و تجدید خاطره با آن هایی که می‌شناسند دارم.

لیلا حاتمی در نقش مستانه پیرایش
لیلا حاتمی در نقش مستانه پیرایش

دورانی که آزادی های مدنی و آزاد اندیشی و آزادی تقریبا داشت به سرانجام می‌رسید، دهه طلایی.
کیف انگلیسی یکی دیگر از درخشان ترین ساخته های تاریخی و اجتماعی و سیاسی تلوزیون ایران است، مرحوم سیدضیاءالدین دری با نوشتن فیلمنامه ای سرگرم کننده و جذاب به زبان ساده این دوره را برای مخاطبان به تصویر می‌کشد.
منصور ادیبان پس از اتمام تحصیلات خود در رشته حقوق، از فرانسه بازگشته تا در این فرصت ایجاد شده، به مردمش خدمت کند. برای نمایندگی مجلس ملی کاندید می‌شود اما رقبای قدرقدرت کنارش می‌زنند. مستانه پیرایش دختریست از طبقه مرفه جامعه که نزد رجال سیاسی، نفوذ و برش دارد. مستانه گرایشی به سمت غرب و انگلیسی ها دارد و از این رو، با استفاده از موقعیت خوبش، در دوره بعدی انتخابات باعث پیروزی دکتر ادیبان شده و اورا به آرزوی خدمت به میهن، می‌رساند اما زندگی‌اش تحت تاثیر مستانه و انگلیسی ها قرار می‌گیرد و به مرور دچار تغییراتی می‌شود.
این سریال نشان داد که لیلا حاتمی، علاوه بر درخشش بر روی پرده سالن های سینما؛ در سریال و تلویزیون هم میدرخشد و قدرتش را در ایفای نقش واقع‌گرایانه و دلفریبش در این سریال به رخ می‌کشد و با دیالوگ هایی که با لحن خاصش بیان می‌کند، ما بینندگان را هم به سمت خود می‌کشد چه برسد به منصور ادیبان!

جمشید مشایخی در نقش رضا خوشنویس
جمشید مشایخی در نقش رضا خوشنویس

با نظر اکثریت قاطع، هزاردستان بهترین سریالیست که تاریخ ایران به خود دیده، سریالی از هر نظر کامل، از شخصیت ها تا بازیگران تا کارگردانی تا داستان و... نقطه ضعفی نیست. علی حاتمی پیش از اینکه دنیا را از رفتنش در غمی وصف ناشدنی فرو ببرد، اثری را ساخت که بعد از این همه سال هنوز مخاطب دارد و حتی صدسال دیگر هم می‌تواند مردم را سرگرم کند(البته اگر ازش حفاظت شود)
درخشیدن میان این همه ستاره کاریست دشوار اما جمشید مشایخی آن خورشیدیست که حتی بعد از درگذشتش، می‌تابد بر این قاب کهنه تلویزیون. رضا خوشنویس بدون شک جزو سه کاراکتر برتر تاریخ سریال های ایرانی است، او همه چیز دارد، از گذشته‌ای قابل توجه و آینده‌ای پرچالش، شخصیتی موجه و محجوب، متهم و خیالی و برگرفته شده از کریم دواتگر عضو کمیته مجازات است. رضا خوشنویسِ پیر قصه ما در مشهد با همسرش به سر می‌برد و گویا زندگی ای آرام و بی حاشیه دارد و به خطاطی مشغول است، تا اینکه کارآگاهی(داوود رشیدی) اورا با تهدید به قتل دستگیر می‌کند و خواهان اعتراف او به جرم های سنگینی است که به ظاهر پیرمرد مظلومی چون رضا خوشنویس نمی‌خورد، اما در اصل معلوم می‌شود او نامش پیشتر در سی سال گذشته، رضا تفنگچی بوده و ما همگی به آن دوران برمیگردیم تا گذشته تاریک و عجیبش را ببینیم.

جمشید مشایخی و لیلا حاتمی در پشت صحنه هزاردستان
جمشید مشایخی و لیلا حاتمی در پشت صحنه هزاردستان


رضا تیراندازی ماهر و شکارچی حرفه‌ای در دوران حکومت احمدشاه قاجار بوده و زندگی خوبی دارد تا با ابوالفتح(علی نصیریان) آشنا می‌شود و عضو کمیته مجازات میشود و به ترور رجال سیاسی می‌پردازد.
مرحوم مشایخی در این نقش، به زیبایی تضاد خیر و شر، پاکی و بدنامی، بی‌گناهی و گناهکاری را در یک کاراکتر به جا می‌گذارد تا به تمامی ما حتی بعد از این سالیان نشان دهد که به سختی کسی برتر از او پیدا می‌شود در هنر این مملکت...
مشایخی و حاتمی با کمک ستارگانی چون علی نصیریان و مرحومان انتظامی، رشیدی، کشاورز...کاراکتری را ساختند که در میراث دیداری و شنیداری جهانی یونسکو ثبت شد و خاطره ها ساخت.
روحشان شاد و يادشان گرامی...

جواد عزتی در نقش مالک مالکی
جواد عزتی در نقش مالک مالکی

مالک: هرچقدرم قوی و بی‌رحم باشی بازم یه نقطه‌ضعفی داری که یه روزی پیدا می‌شه
سمیرا: باید ببینی ارزششو داره یا نه.

گاهی اوقات قوی شدن و بزرگ شدن به هر قیمتی، ارزش نداره. رفتار های ما به خود برمی‌گردد، زندگی باشرافت، سالم و پاک کاریست که شجاعت می‌خواهد و قلبی بزرگ، چیزی نیست که همه از پسش بربیایند.
مالک مالکی، مالک ثروت و قدرتی شد که تنها برایش دردسر و دشمنی آفرید، زندگی آرامش بخشش را به جاده‌ای خلوت در جنگلی پر از حیوانات درنده تبدیل کرد، قدرت و ثروت بسیاری که هرگز نجاتش نداد و کمکش نکرد، نه موقعی که برایش نقشه می‌کشیدند، نه وقتی که دخترش مرد، نه وقتی که زندگی‌اش از هم پاشید و نه وقتی که کشته شد.

رعنا آزادی‌ور و جواد عزتی
رعنا آزادی‌ور و جواد عزتی

مالک حسود و ضعیف، همانند ناصر خاکزاد(نوید محمدزاده در متری شیش و نیم) طمعکار و سیری ناپذیر، مریض، مضطرب و بی اراده است. گویی هرچه بیشتر موفق میشد، ضعیف تر میشد، جنبه قدرت نداشت و همین به او ضربه زد، زخم هایی که به روح و زندگی دیگران زد سرانجام در تن خودش فرو رفت و کشتش.
جواد عزتی تنها کسیست که می‌توانست مالک باشد، شاید خیلی از بازیگران توانای دیگر هم می‌توانستند به خوبی مالک را بازی کنند، اما عزتی این شخصیت را زنده کرد، اورا بزرگ کرد، پروراند، در ذهن همه ما پرورشش داد، گویا در زندگی همه ما یک مالک مالکی وجود دارد که جنبه ثروت و قدرت ندارد، مواظب مالک های درون خود و اطرافمان باشیم.

محسن تنابنده در نقش نقی معمولی
محسن تنابنده در نقش نقی معمولی

تا قبل از آغاز دهه ٩٠ شمسی، دنیای طنز و کمدی تلویزیونِ ما کمبود وجود اثری و کاراکتری را داشت که طی سیزن های متوالی، جذابیت و فان خود را حفظ کند و تکرار چندین باره‌اش آزار دهنده نباشد.
"پایتخت" همان کاریست که در نوروز ١٣٩٠ به روی شبکه ١ رفت و در سالیان متوالی تا ١۴٠٠ پخش شد، در این ١٠٠ قسمت پایتخت همیشه خوب نبوده و گاهی افت و خیز داشته و نکات منفی هم داشته، اما محسن تنابنده با ایفای نقش "نقی معمولی"، گاهی اوقات واقعا به تنهایی به این سریال کمک کرد و جلوی مسیر اشتباهش را گرفت. نقی همان مرد ایرانی خانواده دوست، زحمتکش، مغرور و گاهی طمعکار است که جایش همیشه در تلویزیون ایران خالی بود، گاهی شیطنت می‌کند، اذیت می‌کند اما ما می‌دانیم عمیقا عاشق تمام اعضای خانواده‌اش از هما تا ارسطو و بهبود است.
پایتخت برای بازیگران و عواملش همانند خانه و خانواده بود، از فصل یک آنها دور هم جمع شدند، شاید جذابیت زیادی نداشت و نکات منفی‌اش زیاد بود، اما از فصل ٣ همه چیز جدی شد، همگی از ریما رامین‌فر تا نسرین نصرتی و احمد مهرانفر در کنار محسن تنابنده پیشرفت کردند، درکار خود استاد شدند و با لهجه‌ای جذاب و رفتار و منش واقع‌گرایانه، هرکدام به بهترین شکل ایفای نقش کردند و این مسیر با اضافه شدن هومن حاجی عبداللهی، مهران احمدی و بهرام افشاری، تبدیل به یک مجموعه به یادماندنی شدند که ساعت ها مردم را از مشکلات روزمره دور می‌کنند و می‌خندانند.


مرسی که وقت باارزشتون رو در اختیار من گذاشتین و تا پارت های بعدی خدانگهدار.






لیلا حاتمیجواد عزتیجمشید مشایخیمحسن تنابندهتلویزیون
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید