یادت باشد! داستان زندگی شهید حمید سیاهکلی مرادی
تعریف این کتاب را زیاد بهگوشم رسیده بود، شنیدهبودم که تاثیرگذار است و جالب! قزوینی بودن شهید، یعنی شهری که برای اولین بار به دانشگاه رفتم نیز مزید برعلت شد تا این کتاب به لیست کتابهایی که باید بخوانم اضافه شود.
کتاب روایت زندگی شهید حمید سیاهکلی مرادیِ متولد سال شصت و هشت از زبان همسر شهید است. به زبان کتاب شهید را حمید صدا میکنم، هر چه باشد سهچهار سالی از من بزرگتر است، اما شهید است، شهید... احترامش واجب است! پس حمیدآقا صدایش کنیم...
حمیدآقا اولین شهیدِ مدافعحرم شهر قزوین است.
این کتابی یکی از کتابهایی بهشدت روی من تاثیرگذار بود، هر چه که کتب پیش میرفت و همسر حمیدآقا از رفتار، کردار، اخلاق و منش حمیدآقا میگفت من بیشتر شرمنده میشدم چرا که الانِ من باید همسن و سال حمیدآقای قبل شهادت باشد و چقدر الانِ من با حمیدآقای قبل شهادت فاصله دارد!
چیزی که بیشتر کتاب را ویژه میکرد زندگی عاشقانه حمیدآقا و همسرش بود که حتی بعد از سه سال هنوز سرد نشده بود، به نظرم این کتاب یک کلاس درس برای متاهلهاست چه آقا و چه خانم...
درضمن برشهایی از کتاب جان میدهد برای ارسال پیامکهای عاشقانه و دلبَری از دلبَر!!
با این کتاب بعضی مواقع به شیرینکاریهای حمیدآقا، به حرص درآوردنهایش، به عاشقانه دل بردنهایش از ته دل خندیدم و بعضی مواقع متاثر شدم و تا مرز بارش اشک از ابرِ چَشمانم رفتم اما امان از این دلِ سنگشدهام که اجازه خروج به قطرههای اشک را از آسمانِ چَشمانم نمیداد، مشکل از من بود وگرنه اگر نظرات را بخوانید بیشترشان گفتهاند که نه تنها دلشان مانع نشد بلکه خودشان هم هایهای به پای چَشمهایشان میگریستند.
اما به نظرم یک ایراد کوچک به کتاب وارد است، به قول جانباز عزیز، حاجآقای زارع، کتاب مثل بیشتر کتابهای دفاع مقدس حمیدآقا را اتوکشیده تحویل ما داده، یک جورهایی از حالت انسان بودن خارجش کرده و حمیدآقا را برای دست نیافتنی کرده، این جای خود که شهدا خیلی خاص بودن اما شهدا انسان بودن، انسانی که معصوم نیست، البته نویسنده سعی کرده که این مورد پیش نیاید به چند موردی اشاره کرد اما به قول گفتنی ریز از رویش رد شد!
کتاب بهقدری جذاب بود که تا تمامش نکردم دلم آرام نگرفت، به همین خاطر یک صبح تا شب مشغول خواندن کتاب بودم و از صفحهصحفهاش لذت بردم و درس گرفتم!
گفته شده "صحبت زیاد زنگار دله" پس سخن کوتاه کنم: این کتاب را حتما جزو کتابهایی که تا قبل مرگ باید خواند قرار دهید چرا که شخصیتهای داستان نه خیالی که واقعیِ واقعیاند و زمان آن نه در زمان افسانهها یا حتی سیسال قبل که مربوط به همین دهه نود است یعنی حدود پنج،شش سال قبل از نگارش این متن.
این کتاب را در طاقچه بینهایت از اَپِ طاقچه خواندم، دوستانی که حوصله خواندن کتاب را ندارند میتوانند کتاب صوتی آن را تهیه کنند(میتوانید کتاب را با صدای خانم مژده لواسانی بشنوید، کافیاست گوگل کنید.) ، در مزایای کتاب صوتی بعدها خواهم نوشت.
شما چه تاثیری از خواندن کتاب شهدا گرفتید؟
شروع و پایان مطلعه: 28تیر99
اینستاگرام نگارنده متن:
https://www.instagram.com/einkaf.ir/