فرقی نمی‌کند شما یک کوچ حرفه‌ای هستید یا مدیری که قصد دارد برای کمک به رشد و توسعه کارکنانش از یک رویکرد کوچینگی استفاده کند، شاید هم بخواهید کوچینگ را در محیط‌های غیر رسمی به کار گیرید، در هر صورت برای تبدیل شدن به یک کوچ حرفه‌ای به مجموعه‌ای از مهارت‌های کلیدی و پایه کوچینگ نیاز دارید.
کوچ می‌خواهد کسانی را که به او مراجعه کرده‌اند، یاری دهد تا چیزهای تازه‌ای بیاموزند، این مهم‌ترین ویژگی یک کوچ محسوب می‌شود. یک کوچ خوب خود را متخصص و کارشناسی نمی‌پندارد که قادر است تمامی مشکلات را حل کرده و برای هر پرسشی یک پاسخ ارائه دهد. در واقع وظیفه خود را حمایت و پشتیبانی کردن دیگران در مسیر یادگیری می‌داند.
منظور از همدلی این است که بتوانیم خودمان را جای دیگران بگذاریم و درک کنیم آنها در یک شرایط مشخص چه احساسی دارند و چطور فکر می‌کنند. دنیا را از دریچه چشم آنها ببینیم و احساساتشان را درک کنیم.
دنیل گلمن که در شکل‌گیری مفهوم هوش هیجانی نقش بسزایی داشت، همدلی را یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی می‌داند که هر فردی باید آن را در خود تقویت کند. به اعتقاد او، همدلی یک مهارت ارتباطی مهم و حساس است که خیلی راحت آن را فراموش می‌کنیم و به جای آن که تمرکزمان بر روی احساسات طرف مقابل باشد، به این فکر می‌کنیم که در حال حاضر چه باید کرد.
همدلی به ما کمک می‌کند تا نیازهای طرف مقابل را درک کنیم و به او نشان دهیم نقطه نظرات و احساسات او را به خوبی می‌فهمیم. در یک رابطه کوچینگی که مبتنی بر اعتماد و توافق است، همدلی اهمیت ویژه‌ای دارد.
توجه داشته باشید که همدلی متفاوت از همدردی است. در همدلی شما با احساسات و پشیمانی‌های طرف مقابل درهم می‌آمیزید. خودتان را جای او می‌گذارید تا ببینید در چنین وضعیتی او چه حسی را تجربه می‌کند. نیازی نیست احساستان دقیقاً مشابه به احساسات طرف مقابل باشد، فقط کافی است احساسات و دیدگاه او را درک کنید.
همدردی در نقطه مقابل همدلی است و شما به خاطر شرایط سختی که طرف مقابلتان آن را تجربه می‌کند، غمگین و متأسف هستید و برای او دل می‌سوزانید.
به عنوان یک کوچ باید مطمئن شوید که جلسه کوچینگی در مسیر درستی قرار دارد و بحث‌ها و گفتگوهای عادی و روزمره باعث نمی‌شوند مکالمات از مسیر خود منحرف شوند. به علاوه نباید اجازه دهید که مراجع بیش از اندازه به جزئیات بپردازد.
شاید بپرسید چطور؟ اما کوچینگ معادل پرسشگری است. پروسه کوچینگ با سؤالات قدرتمند کوچینگی مسئله را از دل جواب‌های مراجع بیرون می‌کشد و یک کوچ موفق سؤالات بهتری می‌پرسد. با این سؤالات مراجع را وادار به بازبینی خود بطوری متفاوت و تغییر نگرش می‌کند. کوچ باور دارد که مراجع خود راه‌حل تمام مسائل را درونش دارد و با انواع سؤالات کوچینگی باز و مؤثر به مراجع امکان واکاوی و تحلیل مسائل خودتان را می‌دهد تا به نوعی خود به راه حل مشکلات برسید.
این یک مهارت مهم و حساس است که پایه و اساس کوچینگ را شکل می‌دهد. به عنوان یک کوچ باید به این مهارت پایبند باشید، کار ساده‌ای است: نباید یک انسان دیگر را قضاوت کرد. یک کوچ خوب و حرفه‌ای کنجکاوی به خرج می دهد و یک ذهن باز و بی تعصب دارد. با این روش می‌تواند سخنان مراجع را برای او بازگو کند، به او بازخورد دهد، پرسش های قدرتمند مطرح کند و به بهترین شکل به او کمک کند.
منظور از داشتن یک ذهن باز و بی‌تعصب این است که بپذیرید دیگران نقطه نظراتی متفاوت از شما دارند و شاید از دید خودشان حق با آنها باشد. بازخوردهای سازنده کوچ می‌تواند توجه مراجع را به موضوعاتی جلب کند که ممکن است خودشان از آن غافل بوده باشند، به عنوان مثال مراجع نسبت به سؤالی که از او پرسیده می‌شود، چه رفتار و واکنشی نشان می‌دهد و حالت چهره‌اش چه تغییری می‌کند.
گاهی‌اوقات افراد به برخی از نکات توجه نمی‌کنند و دیگران هم آنقدر شجاع نیستند که این نکات را به آنها گوشزد کنند. کوچ جایگاه ویژه‌ای دارد، مراجع به او اعتماد کرده، بنابراین کوچ می‌تواند این نکات را به مراجع گوشزد کند، مراجع این نکات را به خوبی درک می‌کند و با کمک همین نکات مشکلاتش را حل می‌کند.
ویژگی‌های بازخورد کوچینگی:
یکی از اصلی‌ترین مهارت‌های یک کوچ، گوش‌شنواست. گوش کردن فعال فرآیندی ادراکی و شنیداری است، با تمرکز حداکثری روی آنچه که مراجع درباره آن صحبت می‌کند و هرآنچه که بطور مستقیم بیان نمی‌کند.
برایتان پیش آمده که وقتی فردی درحال صحبت کردن هست ما جوابی آماده می‌کنیم تا بعد از توقف او بیان کنیم، این فرآیند را گوش‌دادن سطح 1 می‌نامیم که متاسفانه اکثر مردم در همین سطح هستند. اگر می‌خواهید در مکالمه‌های ارزشمند و تأثیرگذار با مخاطبتان داشته باشید، روی مهارت گوش‌شنوا کار کنید.
در کوچینگ به افراد راه حل آماده یا توصیه های عمومی داده نمی‌شود. یک فرآیند کوچینگی فرد را در شرایط اقدام و عمل قرار می‌دهد تا مراجع با مهارت‌هایی که می‌آموزد پتانسیل‌های خود را شناسایی و با بکارگیری آنها از پس مشکلات برآید.
همان‌طور که اشاره شد، گمانه زنی می‌تواند تبعات خطرناکی در بر داشته باشد، اما یکی دیگر از مباحث کلیدی ارتباط برقرار کردن در کوچینگ نحوه بیان شما است. نحوه بیان شما است که مشخص می‌کند پاسخ شنونده خصمانه یا دوستانه است.
