تعریف فدراسیون بینالمللی کوچینگ | ICF از کوچینگ چیست؟
“کوچینگ یک همکاری و مشارکت بین کوچ و مراجع است؛ که در طی آن، مراجع با استفاده از تفکر عمیق و خلاقیت خود، تواناییهای شخصی و حرفهای خود را افزایش میدهد”
در این ویدیو بنیانگذار آکادمی کوچینگ فارسیزبانان به سؤال متداول کوچینگ چیست؟ از دید یک کوچ و از دید یک شخص که میخواهد با یک کوچ کار کند (مراجع) پاسخ میدهد.
یکی از سؤالهایی که زیاد میشنوم این است که کوچینگ چیست تجربه دور دنیا با این لغت و حرفه، نسبتاً کم است و حقدارند که این را بدانند. من این سؤال کوچینگ چیست را دو قسمت میکنم. قسمت اول از دنیای کوچ و قسمت دوم از دنیای کسی که نیاز دارد با کوچ مراجعه کار کند.
کوچ خواستار ایجاد یک ارتباط مؤثر با فردی است که میخواهد با او کار کند یعنی یک زیربنا یا یک پی بکشد که این پی بسیار محکم است. این شامل رازداری، امنیت، احساس اعتماد و اطمینان است و این عوامل سبب میشوند تا فرد بتواند بهراحتی با کوچ خود ارتباط برقرار کند و تمام مشکلات و دغدغهاش را بدون هیچ واهمهای بیان کند و به خودش اجازه دهد حرفهایی را بزند که با بقیه مطرح نمیکند. ایجاد این جو، خود یک مهارت است که این امنیت و اعتماد را به وجود میاورد. سؤالی مطرح میشود که کوچهای حرفهایی، طبق یک چهارچوب خاص و یک اصول اخلاقی مشخص، چه کسانی هستند؟ چگونه این اتفاقات را رقم میزنند؟ در اینجا اصول اخلاقی میگوید، کوچ مانند یک آیینه شفافی عمل میکند که اگر واقعیتی را میبیند، آن را جلوی شما میگذارد تا خودتان آن را ببینید. این آیینه هیچگونه قضاوتی برای شما نمیکند اما اگر قضاوت کند، این آیینه چندان آیینه شفافی نیست. اگر شما این آیینه را قبول ندارید، ما شمارا قبول داریم و میگوییم شاید این آیینه درست نبوده برای همین یک آینه دیگر مقابلتان قرار میدهیم؛
یک کوچ حرفهای یعنی رازداری و عدم قضاوت. یک کوچ، احترام مراجع کنندهاش را حفظ میکند و شمارا باور دارد و شمارا حتی از خودتان بهتر میشناسد که شما میتوانید. پس یک کوچ، یک فردی است که باورهای درونش بیرون میآید و خودش را نشان میدهد. درعینحال که قضاوت ندارد و در خدمت است؛ من یک بخش دیگر به این اضافه کردم که همان ۱۱ صلاحیت فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF) است که میتوانیم یاد بگیریم. در حقیقت این مهارتها، همان جعبهابزاری است که دور کمر من بستهشده. پس هنر من این است که چه زمانی از این استفاده بکنم که بتوانم یک اثری بگذارم. زمانی که لازم است، آیینه را بگذارم یا زمانی که لازم است یک نوری بیندازم و جایی که شما نمیبینید را بتوانید ببینید و وقتی آن را دیدید، میتوانید بهترین تصمیم را برای خودتان بگیرید. وقتی این موارد را کنار هم قرار میدهیم، من کوچ در خدمتم و در این شراکت دارم قوی عمل میکنم.
قسمتی که مراجع که میخواهد وارد شود، به دنبال ایجاد یک تغییر است. او چیزی را میخواهد که الآن ندارد. معمولاً این را میخواهد و خودش به دنبال آن رفته اما یا سرعتش کم بوده یا ظاهراً نمیشود به آن رسید و یا هر دو. پس اینجا این شخص کمک لازم دارد و میخواهد این خلأ را پر کند. این دغدغه مراجع است اما دغدغه کوچ چیست دغدغه کوچ این است که مراجعش به چیزی که میخواهد، برسد و یکی از تفاوتهای کوچ با حرفههای دیگر این است که کوچ باید بداند مراجعش در حال حاضر کجاست و به کجا میخواهد برسد و وقتی مراجع میداند الآن کجاست و آن شفافیت و وضوح پدیدار شود که کجا میخواهد باشد، اینجا دراینبین یکفاصله به وجود میآید و میتواند این را ببیند و اینجاست که کوچ با ابزارهایی که دارد و آن محیط و ارتباطی که ایجاد کرده، اقدام میکند و درواقع حرکت ایجاد میکند و قدمهایی برای مراجع ایجاد میکند که به سمتی که میخواهد برود. چنانچه این قدمها با تشویق، ترغیب و قدردانی همراه باشد و تمام این مهارتها کمک کند که این مراجع، قوت درون، استعدادها و توانمندیهایش را بیشتر بشناسد، اقدام و برنامهریزی برای رسیدن به خواستهی مراجع با تعهد، کامل میشود. همان کاری که مراجع مسئول آن است و برای انجام آن اقدام میکند و یک نفر را در کنارش دارد که میداند آن فرد در تمام طول مسیر همراه اوست و هر موقع بخواهد میتواند از او کمک بگیرد و مانند این نیست که من بهعنوان یک مدرس یکچیزی یاد میدهم و شما پس از بیرون رفتن ازآنجا دوباره به عادتهای قبلیتان بازمیگردید یا من روانشناس نیستم که شمارا به گذشته ببرم و بخواهم مشکلات گذشته را حل کنم. من درجایی شمارا میبینم که توانمند هستید؛ یعنی همین الآن و قصد دارید بیشتر توانمند شوید. همچنین یک Mentor هم نیستم که بخواهم تجربیاتم را در به شما بگوییم تا از آنها استفاده کنید. مشاور هم نیستم چون قرار نیست به شما بگویم چهکار کنید. بلکه من بهعنوان یک کوچ قرار است با کسی که هستم و با آن جعبهابزارم و ارتباطی که ایجادشده، دنیای درونی شمارا با چراغقوه یا آن آیینه نمایان کنم تا شما ببینید و بخواهید که برای هدفتان اقدام کنید.
دنیای امروز شاهد تغییر با سرعت بالایی است و کمبود وقت یکی از مهمترین چالشها بهحساب میآید. در دنیای امروز استفاده بهینه از ذهن خود، مهمترین کار ما محسوب میشود. افراد به این دلیل وارد دوره آموزشی کوچینگ میشوند تا مدرک مهارتهای این حرفه را به دست آورده و در این سفر، قدرت ذهن، انتخاب و مسئولیتپذیری را به دست آورند. من زمانی تصمیم گرفتم که در دوره آموزشی کوچینگ شرکت کنم که اثرگذاری کار با یک کوچ حرفهای را لمس کرده بودم و میخواستم مثل آن به دیگران هم کمک کنم. در طول هجده ماه آموزش و تمرین، اعتمادبهنفس و جرئت قدم گذاشتن درجایی که میترسیدم را پیدا کردم و این توانایی را رشد دادم.
آموزش کوچینگ بر اساس استاندارد فدراسیون بینالمللی کوچینگ (ICF) شامل ۱۱ صلاحیت میباشد که در سه سطح تعریفشده است. اگر با حرفههای دیگر در سطح دانشگاه مقایسه کنید این سه سطح شامل سطح اول: کارشناسی، سطح دوم: کارشناسی ارشد و سطح سوم: دکترا محسوب میشود. این صلاحیتها برای هر مرحله از زندگی مفید میباشند (از دانشجو تا افراد حرفهای و بازنشستگان) چراکه این صلاحیتها بر اساس بالا بردن آگاهی از خود و کسب دانش در مورد ایجاد ارتباط پایدار و گفتگوی مؤثر با هدف کمک به دیگران و حس مسئولیتپذیری برای حرکت به سمت آنچه مهم است طراحیشده است. اگر میخواهید رشد کنید و در رشد دیگران هم نقش داشته باشید و آمادگی تغییر را دارید، این مهارتها برای شما مفید خواهند بود. کسانی که میخواهند سطح زندگی خود را ارتقا دهند یا کنار شغل فعلی خود درآمد اضافی ایجاد کنند و یا آماده هستند که کسبوکار خود را کاملاً بر اساس حرفه کوچینگ بنا کنند، این آموزش و سفر برای آنها ایدئال است.