ویرگول
ورودثبت نام
Ali Fazeli
Ali Fazeliمهندس نرم افزار
Ali Fazeli
Ali Fazeli
خواندن ۱۰ دقیقه·۲ ماه پیش

تکنولوژی برنده: چرا سرعت و دقت دشمن هم نیستند

چرا این موضوع مهمه؟

کسب‌وکار شرکت‌های مبتنی بر تکنولوژی—از گوگل و نتفلیکس تا دیجیکالا و اسنپ—موفقیت، رشد و شکستشون تا حد زیادی بستگی به کیفیت تیم و محصولی که تولید می‌کنند داره. اما سوال اینجاست: کیفیت رو چطوری باید اندازه بگیریم؟

تحقیقاتی که طی ده سال گذشته انجام شده نشون می‌ده که چند معیار کلیدی کیفیت فنی همبستگی مستقیمی با سودآوری شرکت‌ها دارن. این معیارها نه تنها به ما می‌گن که تیممون در چه وضعیتی قرار داره، بلکه مسیر بهبود رو هم نشون می‌دن.

در این مقاله می‌خوایم ببینیم که چرا روش‌های سنتی اندازه‌گیری عملکرد—مثل تعداد خط کد یا Story Point—ما رو به اشتباه می‌ندازن، و به جاش چه معیارهایی می‌تونن واقعا به موفقیت کمک کنن.


مشکل معیارهای سنتی: وقتی خروجی جای نتیجه رو می‌گیره

تله‌های اندازه‌گیری خروجی

متدهای اولیه اندازه‌گیری عملکرد تمرکز روی خروجی (Output) دارن، نه نتیجه (Outcome). بیاید ببینیم چرا این مشکل‌سازه:

تعداد خط کد: تصور کنید پاداش دادن به دولوپری که مسئله‌ای که با ۱۰ خط کد یا حتی پاک کردن چند خط کد قابل حل بوده رو با ۱۰۰۰ خط کد حل کرده چقدر می‌تونه ما رو به اشتباه بندازه. این روزها که AI Agent‌ها هم تولید کد می‌کنن، این مشکل حتی بیشتر هم شده—کد بیشتر لزوما کد بهتر نیست.

Velocity و Story Point: این متدها که توی دوران Agile پررنگ شدن، بر اساس تلاشی که انتظار داریم صرف حل یک مسئله بشه تعریف می‌شن. میزان امتیازهایی که توی یک iteration انجام می‌شد به عنوان Velocity تیم ثبت می‌شد. اما این مدل نقاط ضعف مشخصی داره:

  • قابل مقایسه نیست: از تیمی به تیم دیگه قابل انتقال نیست و نمی‌شه براساسش تیم‌ها رو با هم مقایسه کرد

  • تورم تخمین: وقتی از ظرفیت به عنوان معیار کیفیت‌سنجی استفاده می‌کنیم، تیم‌ها تشویق می‌شن که ظرفیتشون رو دوره به دوره افزایش بدن و این باعث می‌شه که به مرور تخمین‌ها به شکل غیرواقعی بزرگ‌تر بشن

  • فشار برای تکمیل: این روش تیم‌ها رو تشویق می‌کنه که به هر قیمتی—حتی کاهش کیفیت تولید یا آسیب زدن به ظرفیت بقیه تیم‌ها—بیشترین امتیاز ممکن رو توی هر دوره تکمیل کنن

وقتی معیارها با هم تضاد دارن

حالا تصور کنید چه اتفاقی می‌افته وقتی دولوپرها رو برای خروجی هرچه بیشتر تشویق کنیم و تیم زیرساخت رو برای استیبل نگه داشتن سیستم:

  • دولوپرها بیشترین تلاش رو برای دادن خروجی—حتی کم‌کیفیت و ریسکی—انجام می‌دن و چیزهایی که آماده انتشار نیست رو منتشر می‌کنن

  • تیم زیرساخت تلاش می‌کنه با قرار دادن رویه‌های Change Management دردناک جلوی حجم خروجی رو بگیره

  • نتیجه؟ جنگ داخلی بین تیم‌ها، کندی پروسه، و در نهایت سرویس‌های ناپایدار

این تضاد ریشه در انتخاب معیارهای اشتباه داره. وقتی خروجی رو اندازه می‌گیریم به جای نتیجه، افراد و تیم‌ها رو مشغول کارهایی می‌کنیم که منجر به خروجی مفید برای سازمان نمی‌شه.


راه حل: معیارهای عملکرد تحویل نرم‌افزار (DORA Metrics)

نیکول فورسگرن و تیمش طی چهار سال تحقیق و بررسی هزاران تیم تکنولوژی، چهار معیار کلیدی رو شناسایی کردن که مشکلات موارد بالا رو ندارن و می‌تونن به طور واضح بین تیم‌های پیشرو و ضعیف مرز ایجاد کنن. این معیارها توی کتاب Accelerate منتشر شدن و الان به عنوان DORA Metrics شناخته می‌شن:

۱. لید تایم تحویل (Delivery Lead Time)

تعریف: زمانی که طول می‌کشه کد تکمیل‌شده به دست کاربر برسه—از زمان commit تا زمان deploy در production.

چرا مهمه: لید تایم کوتاه‌تر یعنی می‌تونیم سریع‌تر به بازخورد کاربرها واکنش نشون بدیم و سریع‌تر یاد بگیریم.

نکته عملی: این متریک شامل زمان تست، بیلد، review و deployment می‌شه. اگر لید تایم شما چند هفته‌ست، باید ببینید کدوم مرحله گلوگاهه.

۲. فرکانس دیپلوی (Deployment Frequency)

تعریف: در روز، هفته یا ماه چند بار کد رو به production منتقل می‌کنیم.

چرا مهمه: فرکانس بالاتر معمولا یعنی تغییرات کوچک‌تر، ریسک کمتر، و توانایی بیشتر برای آزمایش و یادگیری سریع.

نکته عملی: تیم‌های elite روزی چندین بار deploy می‌کنن. اگر شما ماهی یک بار deploy می‌کنید، هر release شامل تغییرات زیادیه که debug کردنش سخته.

۳. زمان بازگرداندن سرویس (Mean Time To Restore - MTTR)

تعریف: در صورت بروز مشکل در سرویس‌دهی، چقدر طول می‌کشه که سرویس رو به وضعیت سالم برگردونیم.

چرا مهمه: توی دنیای مدرن، بروز اختلال بخش جدایی‌ناپذیری از فرایند تولیده. سوال اینه که چقدر سریع می‌تونیم بهش واکنش نشون بدیم.

نکته عملی: MTTR پایین نیازمند monitoring قوی، alert‌های درست، و فرایندهای واضح incident response هست.

۴. نرخ شکست تغییرات (Change Failure Rate)

تعریف: درصد deployment‌هایی که منجر به اختلال در سرویس می‌شن یا نیاز به rollback یا hotfix دارن.

چرا مهمه: این معیار نشون می‌ده که کیفیت تست و review ما چقدر خوبه.

نکته عملی: تیم‌های elite کمتر از ۱۵٪ change failure rate دارن. اگر بیشتر از ۳۰٪ شماست، باید روی کیفیت فرایندهای تست و review کار کنید.


آمارها چی می‌گن؟

تحقیقات نشون می‌دن که تیم‌های با عملکرد بالا که فرهنگ DevOps رو به درستی پیاده‌سازی کردن، در مقایسه با تیم‌های ضعیف:

  • ۴۶ برابر دفعات deployment بیشتری دارن

  • ۴۴۰ برابر زمان کمتری بین commit و deployment فاصله‌ست (از چند هفته تا چند دقیقه)

  • ۱۷۰ برابر سریع‌تر اختلالات رو برطرف می‌کنن (فرایند تشخیص وقوع مشکل و برطرف کردن مشکل هردو تعیین کننده ان)

  • ۵ برابر کمتر deployment‌های منجر به اختلال در سرویس‌دهی دارن

این آمارها شاید خیلی دور از دسترس به نظر برسن، اما نکته اینه که بهبود تدریجی هم ارزش زیادی داره. اگر الان ماهی یک بار deploy می‌کنید، هفته‌ای یک بار خیلی پیشرفت بزرگیه. اگر MTTR شما ۴ ساعته، رسوندنش به ۳۰ دقیقه می‌تونه تاثیر عظیمی روی اعتماد کاربرها داشته باشه.


شکستن افسانه: تضاد بین سرعت و اطمینان

یکی از بزرگ‌ترین تصورات غلط اینه که باید بین سرعت و کیفیت یکی رو انتخاب کنیم. اما داده‌ها نشون می‌دن که تیم‌های elite هم سریع‌ترن و هم پایدارترین سرویس‌ها رو دارن.

چطور این ممکنه؟ اگر فرایندهای مدرن DevOps رو به درستی پیاده کنیم، سرعت و اطمینان با همبستگی بهتر می‌شن. بیاید چند مثال ببینیم:

تست‌های خودکار: سرعت + دقت

یکی از بخش‌هایی که معمولا سهم زیادی در Delivery Lead Time داره، فرایند تست و QA هست.

مشکل: تست‌های دستی زمان‌بر، خسته‌کننده، و مستعد خطای انسانی هستن. سناریوهای پرتکرار تست بار ذهنی و خستگی بیشتری روی تسترها می‌ذارن.

راه حل: سرمایه‌گذاری روی زیرساخت تست‌های خودکار همزمان محدودیت زمان و دقت رو بهبود می‌ده.

از کجا شروع کنیم؟

  1. Unit Test‌ها: ساده‌ترین و سریع‌ترین تست‌ها. هر تابع و کامپوننت باید unit test داشته باشه

  2. Integration Test‌ها: تست تعاملات بین کامپوننت‌ها. این‌ها گران‌ترن اما خیلی ارزشمندن—خصوصا الان که با AI Coding Agent‌ها نوشتنشون خیلی راحت شده

  3. E2E Test‌ها: فقط برای critical path‌های اصلی. این‌ها گران و شکننده‌ن، پس محدودشون کنید

نکته مهم: همه تست‌ها رو نباید خودکار کنید. تست‌های exploratory و usability هنوز به قضاوت انسانی نیاز دارن. تمرکزتون رو بذارید روی تست‌های پرتکرار و critical.

استقرارهای محدود: کاهش ریسک

مشکل: وقتی یک تغییر بزرگ که چند هفته یا چند ماه روش کار شده رو یک‌دفعه منتشر می‌کنیم، ریسک بالاست و اگر مشکلی پیش بیاد، دونستن اینکه کدوم قسمت باعث شده سخته.

راه حل: استفاده از تکنیک‌هایی مثل Canary Deployment و Feature Flag.

Canary Deployment چیه؟ تغییر رو اول برای درصد کوچکی از کاربرها (مثلا ۵٪) منتشر می‌کنیم. اگر مشکلی نبود، به تدریج به بقیه کاربرها هم می‌رسونیم. اگر مشکلی بود، فقط ۵٪ کاربرها آسیب دیدن، نه همه.

Feature Flag چیه؟ کد جدید رو deploy می‌کنیم اما غیرفعالش نگه می‌داریم. بعد با یک کلید (flag) می‌تونیم فیچر رو فعال یا غیرفعال کنیم—بدون نیاز به deployment جدید.

مزایا:

  • تغییرات کوچک‌تر و پیگیری آسون‌تر

  • ساید افکت‌های احتمالی رو سریع‌تر و کم‌هزینه‌تر پیدا می‌کنیم

  • ترس از release کردن کم می‌شه

  • دیگه کدهای ما برای مدت طولانی از برنچ اصلی جدا نمی‌شن

احتمالا توی تجربه‌هاتون دیدید که merge کردن یک تغییر بزرگ که برای چند هفته یا چند ماه روش کار انجام شده چقدر می‌تونه فرایند کند و پر اشتباهی باشه.

Monitoring و Observability: آگاهی = سرعت

مشکل: وقتی نمی‌دونیم سیستممون چه اتفاقی داره می‌افته، وقتی مشکلی پیش میاد، ساعت‌ها طول می‌کشه تا بفهمیم کجاست.

راه حل: سرمایه‌گذاری روی logging، monitoring، و alerting.

چی نیاز داریم؟

  • Logging ساختاریافته: log‌ها باید قابل جست‌وجو و فیلتر باشن

  • Metric‌های کلیدی: response time، error rate، throughput

  • Alert‌های هوشمند: نه خیلی زیاد که alert fatigue بشه، نه خیلی کم که مشکلات رو از دست بدیم

  • Dashboard‌ها: نمای کلی از سلامت سیستم

وقتی monitoring خوبی داریم، می‌تونیم مشکلات رو قبل از اینکه کاربرها ببینن شناسایی کنیم و سریع‌تر عکس‌العمل نشون بدیم.


از کجا شروع کنیم؟ راهنمای عملی

خب، حالا که می‌دونیم چی رو باید اندازه بگیریم، چطور شروع کنیم؟

مرحله ۱: اندازه‌گیری وضعیت فعلی (Baseline)

قبل از اینکه بخوایم بهبود کنیم، باید بدونیم الان کجا هستیم:

  • Lead Time: از commit تا production چقدر طول می‌کشه؟ حتی اگر الان این رو track نمی‌کنید، برای چند deployment آینده دستی ثبتش کنید

  • Deployment Frequency: ماهی چند بار deployment دارید؟

  • MTTR: آخرین باری که incident داشتید، چقدر طول کشید تا حلش کنید?

  • Change Failure Rate: از ۱۰ deployment آخر، چند تاش مشکل داشت؟

نکته مهم: کامل بودن اعداد از دقت ۱۰۰٪ مهم‌تره. حتی اگر الان ابزار خودکاری ندارید، شروع کنید به ثبت دستی. بعدا می‌تونید بهتونش کنید.

مرحله ۲: شناسایی بزرگ‌ترین گلوگاه

وقتی baseline رو دارید، ببینید کدوم قسمت بدترین عدد رو داره:

  • اگر Lead Time بالاست: ببینید چی بیشترین زمان رو می‌بره—تست؟ review؟ deployment pipeline؟

  • اگر Deployment Frequency پایینه: چرا؟ ترس از deploy؟ فرایند approval پیچیده؟

  • اگر MTTR بالاست: مشکل detection هست یا resolution؟

  • اگر Change Failure Rate بالاست: کجا تست‌ها کافی نیستن؟

مرحله ۳: یک بهبود، اندازه‌گیری تاثیر، تکرار

قانون طلایی: هر بار روی یک چیز تمرکز کنید.

مثال: اگه Lead Time شما بالاست و بخش زیادیش صرف تست می‌شه:

  1. هفته اول: شناسایی کنید کدوم تست‌ها پرتکرار و زمان‌برن

  2. هفته دوم: یک یا دو تست ساده رو خودکار کنید

  3. هفته سوم: اندازه بگیرید—Lead Time چقدر بهتر شد؟

  4. تکرار: اگر کار کرد، ادامه بدید. اگر نه، تاکتیک رو عوض کنید

نکته: بهبودهای کوچک رو جشن بگیرید. از ۲ هفته به ۱۰ روز رسیدن یک پیشرفت بزرگه، حتی اگر هنوز راه زیادی مونده باشه!

مرحله ۴: فرهنگ‌سازی

یادتون باشه: DevOps فقط ابزار نیست—فرهنگه و فرهنگ با نحوه کار کردن واقعی شما و چیزهایی که بهش اهمیت میدید ساخته میشه نه حرف ها و مقاله ها.

  • Blameless Postmortem: وقتی incident پیش میاد، هدف یاد گرفتنه، نه پیدا کردن مقصر

  • Psychological Safety: افراد باید بتونن بدون ترس از قضاوت سوال بپرسن و اشتباه کنن

  • Collaboration: دیوارهای بین dev، ops، QA، و security رو بشکنید


پاسخ به تردیدهای معمول

"ما Netflix نیستیم، این به درد ما نمی‌خوره"

واقعیت: اصول DORA Metrics برای هر سازمانی که نرم‌افزار تولید می‌کنه مفیده—از استارتاپ ۵ نفره تا شرکت‌های بزرگ. بله، context مهمه و شاید برای شما deployment روزانه معنی نداشته باشه، اما بهبود تدریجی همیشه ممکنه.

"ما محدودیت‌های قانونی داریم که سرعت رو کم می‌کنه"

واقعیت: حتی در صنایع highly-regulated مثل بانکداری و سلامت، تیم‌های پیشرو موفق شدن فرایندهای انطباق با قوانین رو به شکل خودکار در بیارن. بله، سخت‌تره، اما غیرممکن نیست.

"سیستم legacy ما اجازه نمی‌ده"

واقعیت: خیلی از سیستم‌های legacy قابل modernize کردن هستن—نه یک‌شبه، بلکه تدریجی. استراتژی strangler pattern رو نگاه کنید: به تدریج بخش‌های قدیمی رو با سیستم‌های جدید replace می‌کنید.


نکات خاص برای بازار ایران

چالش‌های منحصر به فرد:

  • محدودیت‌های دسترسی به ابزارهای ابری و سرویس‌های معتبر زیرساختی

  • زیرساخت اینترنت ناپایدار

  • دسترسی محدود به منابع آموزشی

راه حل‌های عملی:

  • Self-hosted tools: GitLab، Jenkins، Prometheus همه قابل نصب روی infrastructure داخلی هستن و نگهداری نسبتا کم هزینه ای دارن

  • استفاده از alternative‌ها: برای اکثر ابزارهای خارجی یک جایگزین متن باز یا قابل self-host پیدا می‌شه

  • تمرکز بر اصول، نه ابزار: DORA Metrics یک فلسفه‌ست، نه یک ابزار خاص

  • از همدیگه یاد بگیرید، روش های جدید رو امتحان کنید.


جمع‌بندی: سفر بهبود مداوم

فرایندهای صحیح DevOps و فرهنگ درست می‌تونن رابطه مستقیمی با سودآوری شرکت‌های تکنولوژی‌محور داشته باشن. چهار معیار DORA—Lead Time، Deployment Frequency، MTTR، و Change Failure Rate—فقط بخشی از معیارهای کیفی عملکرد زیرساخت تکنولوژی یک شرکتن، اما تمرکز روی اون‌ها می‌تونه نقطه شروع خیلی خوبی برای بهبود عملکرد تیم و زیرساخت شما باشه.

نکات کلیدی برای به خاطر سپردن:

  1. نتیجه رو اندازه بگیرید، نه خروجی: تعداد Story Point یا خط کد مهم نیست—مهم اینه که چقدر سریع ارزش رو به دست کاربر می‌رسونیم

  2. سرعت و کیفیت دشمن هم نیستن: با فرایندهای درست، هم سریع‌تر می‌شه و هم باکیفیت‌تر

  3. شروع کنید از جایی که هستید: baseline بگیرید، یک گلوگاه رو شناسایی کنید، بهبودش بدید، تاثیرش رو اندازه بگیرید، تکرار

  4. فرهنگ مهم‌تر از ابزاره: بهترین CI/CD pipeline دنیا هم اگر فرهنگ blame و ترس وجود داشته باشه، کارایی نداره

  5. بهبود تدریجی قدرتمنده: نیازی نیست از فردا تیم برتر بشید. هر بهبود کوچیک ارزشمنده

یادتون باشه: این یک مسابقه سرعت نیست، یک سفر بهبود مداومه. تیم‌هایی که امروز برتر هستن هم از جایی شروع کردن. مهم اینه که امروز اولین قدم رو برداریم.


منابع پیشنهادی

  • کتاب: Accelerate: The Science of Lean Software and DevOps - نیکول فورسگرن، جز هامبل، جین کیم

  • وب‌سایت: DORA Metrics Documentation (https://dora.dev)

  • کتاب: The Phoenix Project - جین کیم (رمانی درباره DevOps transformation)

  • کتاب: Site Reliability Engineering - تیم Google (رایگان آنلاین)

نکته:‌ این مقاله توسط شخص من نوشته شده و توسط هوش مصنوعی بازنویسی شده.


دواپسمهندسی نرم افزارتوسعه نرم افزار
۲
۳
Ali Fazeli
Ali Fazeli
مهندس نرم افزار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید